مصاحبه سایت
ملیون ايران با آقای دکتر مهدی مویدزاده عضو هیئت اجرائی جبهه ملی ایران
سئوال:
جناب آقای دکتر مویدزاده،
جنابعالی یکی از اعضاء و
مبارزان قدیمی نهضت ملی هستید،
از 15 سالگی در سال 1326 به
فعالیت سیاسی پرداختید، در کنگره سال 1341بعنوان نماینده سازمانهای جبهه ملی حضور
داشتید، سی سال است عضو شورای مرکزی جبهه ملی هستید، اکنون عضو هیئت اجرائیه
میباشید و مسئولیت تعلیمات را بعهده دارید. اخیرا بعضی افراديکه خود را طرفدار جبهه
ملی مینامند،
مطالبی علیه شما و بویژه مقاله شما
تحت عنوان:
(نیروهای ملی بخش تفکیک ناپذیر
جنبش آزادیخواهانه امروز ملت
ایران است) در اینترنت انتشارداده اند که متاسفانه حکایت از بی توجهی نویسندگان آن
به فرهنگ بحث سیاسی و برخوردهای جبهه ملی دارد. ادعا
میشودکه
شما موافق دفاع از آقای مهندس زعیم یکی از اعضاءشورای مرکزی جبهه ملی پس از دستگیری
ایشان نبوده اید و در نوشته خود به ایشان برخوردهای نادرستی کرده اید، آیا این
اتهامات درست است؟
پاسخ:
اجازه بفرمائید تا این پرسشتان را در
دو بخش پاسخ بگویم. نخست اشاره ای به زمان ورود به فعالیت های سیاسی بنمایم که از
دوران نوجوانی، همزمان با دولت ملی دکتر محمد مصدق با عشق به راه مصدق و اندیشه های
آزادیخواهانه ی او آغاز گردید و هنوز هم ادامه دارد. در نهضت مقاومت ملی که نهضتی
مرکب از همه احزاب، افراد و شخصیتها مصدقی بود و چند روزی پس از کودتای ننگین 28
مرداد تشکیل شد عضو شدم و تا سالها که بدلایل مختلف نهضت مقاومت گرفتار رکود شد، در
آن فعالانه حضور داشتم و از اوایل سال 1339در جریان مقدمات تشکیل جبهه ملی دوم بودم
و از سی ام تیرماه 1339 چون هم دانشجوی دانشگاه تهران و هم معلم مدرسه بودم در دو
سازمان جبهه ملی دانشجویان و
فرهنگیان بفعالیت ادامه دادم. نخستین کنگره کشوری جبهه ملی ایران در دیماه 1341 در
تهران تشکیل شد و من افتخار انتخاب شدن بنمایندگی سازمان فرهنگیان جبهه ملی را در
آن کنگره پیدا کردم (از اعضای فعلی شورای مرکزی جبهه ملی آقایان ادیب برومند و حسین
شاه حسینی و من در
نخستین کنگره جبهه ملی حضور
داشته
ایم). در ادامه عضویت و مبارزه در راه جبهه ملی،سال 57 عضویت کمیته استان تهران و
کمیته فرهنگیان را داشتم و در سال 58 مسئولیت کمیته جوانان و دانش آموزان جبهه ملی
ایران که در سراسر کشور فعال بود بعهده من واگذار گردید.
پس از یورش حاکمیت در
بیست و
پنج خرداد
1360 به جبهه ملی و
مسئله ارتداد،
از سوی هیئت رهبری و
هیئت اجرائی وضعیت فوق العاده
اعلام شد ومرا بمدیریت کمیته اداره کننده جبهه ملی ایران تحت نظارت مستقیم دو
قائم مقام محترم هیئت رهبری و
هیئت اجرایی تا عادی شدن اوضاع
برگزیدند. سرانجام در
سال 1372 با تشکیل مجدد شورای
مرکزی بعد
از قریب 12 سال وظایف کمیته مذکور
خاتمه یافت و بعد از آن تا به امروز سالهاست که با عضویت در
شورای مرکزی مسئولیت های
متعددی بعهده داشته ام. در
آبان ماه 1382 با رای پلنوم در
عضویت شورا ابقاء و از سوی شورای منتخب پلنوم بعضویت هیئت اجرائی درآمدم و مسئولیت
کمیته تعلیمات جبهه ملی نیز به وظایف من افزوده شد و امروز نیز افتخار عضویت شورای
مرکزی و هیئت اجرایی را دارم. و اما
در
باره بخش دیگر سئوال شما که
افرادی به بهانه انتشار مقاله اخیر من بدون توجه به محتوای آن به نشر دروغهای بزرگ
و آشکاری اقدام کرده اند باید بگویم: افرادیکه نا آگاهانه در برابر آنچه که هدف آن
مقاله بود و در نوشته هایی همانند، در
سایتی
که بداشتن مطالب تفرقه افکنانه شناخته شده است با توسل به دروغهای شرم آور به
انتشار ناسزا نامه هایی پرداختند، رفتارشان حاکی از فرافکنی است تا آنچه هستند و
میکنند را بدیگران نسبت دهند. هذیان گوئی ها در حدی است که طنز را بخاطر میآورد: از
محاکمه و اخراج فعالان جبهه ملی بوسیله من نوشته بودند و یا گروهی از جوانان جبهه
ملی که فریب بازیهای ضد ملی اینان را نخورده اند فرصت طلب و متملق نام داده اند.
ممکنست ازینان پرسید چه کسانی تا کنون در جبهه ملی محاکمه و اخراج شده اند؟ و اگر
اساسنامه را خوانده بودید میدانستید که مسئول کمیته تعلیمات چه وظایف و اختیاراتی
دارد. البته دشمنی آنها با دهها جوان آگاه و تحلیلگر جبهه ملی از اینرو میباشد که
مانعی در راه کژرویهایشان هستند. نوشته اند درجبهه ملی با قدرت ماورایی توانسته اید
حاکمیت اقلیتی را بر اکثریت تحمیل کنید. این نوشته ها فاقد ارزش پاسخگویی است.
سئوال میفرمائید ادعا
میشود که من موافق دفاع از مهندس زعیم پس از بازداشت نبوده ام. آنانکه از گذشته تا
کنون آشنایی با باورهای من دارند نیک میدانند که من پیوسته گفته ام باید بدفاع از
زندانیان سیاسی و عقیدتی پرداخت حتا اگر نظریات آنان در تقابل با آنچه باشد که در
هدفهای جبهه ملی آمده است. دفاع از زندانیان عقیدتی باید مدام در برنامه یک سازمان
مترقی و معتقد به حقوق بشر و انسانها باشد و چگونه ممکن است نخواهم جبهه ملی در
اعتراض به بازداشت آقای مهندس زعیم که در وقت بازداشت عضو شورای جبهه ملی بودند
اقدامی کند؟ من این ادعای نادرست را بشدت تکذیب میکنم. براین باورم در شرایط کنونی
که صدها نفر از همه گروهها و شخصیت های سیاسی و اجتماعی و دگراندیش در زندانهای
جمهوری اسلامی اسیرند جبهه ملی ایران که براه مصدق میرود و خود را متعلق به طبقه یا
بخش خاصی نمیداند باید در درجه اول دفاع از آزادی همه زندانیان سیاسی را شعار روز
خویش قراردهد در ضمن آزادی وابستگان به سازمان خودرا نیز طلب نماید.
سئوال:
تاآنجاکه میدانیم تاکنون در دو بیانیه جبهه ملی ایران به زندانی بودن آقای مهندس
زعیم اشاره شده است. آرزوی همه است که ایشان و آقای پیمان عارف بزودی از دست حاکمین
رها شوند. آیا از شرایط ایشان در زندان مطلع هستید؟
پاسخ :
بله ما از
روز نخست در جریان چگونگی بازداشت آنان بوده و خبرهای رسیده را پیگیری کرده ایم.
جبهه ملی در اعلامیه های متعددی که در مورد شرایط بوجود آمده از فردای روز اخذ رای
منتشر کرده به بازداشتها بشدت اعتراض کرده و تاکنون دو اعلامیه رسمی نیز فقط بمنظور
اعتراض به بازداشت آقای مهندس زعیم و آقای پیمان عارف صادر کرده است. و این روند
باید ادامه یابد.
سئوال:
در این برخوردها گفته شده شما به آقایان مهندس امیرانتظام و دکتر باوند هم توهین
کرده اید. وقتی به نوشته شما رجوع شد دیدیم که شما به حق سئوال کرده اید که آیا
(مهندس امیرانتظام و یا آقای دکتر باوند با عضو دولت سایه مهندس زعیم بودن
موافقند؟). برای ما معلوم نشد قسمتی که به نظر آنها توهین میآید کدام است؟
پاسخ:
من همیشه
اندیشه های والای آقای مهندس عباس امیر انتظام را ستوده ام و ایشان را بزرگمردی
بینظیر و مبارزی خستگی ناپذیر میدانم و پیوسته در مقام تایید و بزرگداشت ایشان بوده
ام و در هرفرصتی از نظریات ایشان بهره مند شده ام. در مورد جناب آقای دکتر باوند هم
علاوه بر علاقه و احترامی که برای ایشان قائل هستم نه فقط ایرادی برایشان در آن
مقاله نداشته ام بلکه ایشان را اندیشمند و تحلیلگری توانا میدانم و تعبیری را که
برخی از مقاله من کرده اند ناشی ازبی توجهی و اشتباه آنان است. من درآن مقاله فقط
بعنوان پرسش مطرح کرده ام آیا این دو شخصیت، دولت سایه و سمت هایی را که آقای مهندس
زعیم در دولت سایه برای آنان در نظر گرفته است، در شرایط کنونی ایران ،قبول دارند
یا خیر؟
سئوال:
جنابعالی
در نوشته تان تیتر زده اید که (زندان تطهیرکننده نیست). منظورتان از این تیتر چه
بوده است؟ آیا نباید همه ما برای آنها که در زندان هستند احترام قائل باشیم؟
پاسخ:
درمورد این سئوال هم بنظر میرسد تفسیری غلط کرده اند. قبل از اینکه مقاله اخیررا
بنویسم در سایت نئوسکولاریسم و یک سایت دیگر با یک روش هماهنگ از آقای مهندس زعیم
تجلیل فراوان شده و دیگر اعضای شورای جبهه ملی ایران را چون زندانی نیستند با کلمات
زشتی مورد اهانت قرار داه بودند. هرچند این دو نوشته امضای مشخصی نداشت ولی حکایت
از اقدامات دشمنان جبهه ملی و کینه توزی آنان میکرد. مقایسه با سوءنیت، از ارزش
تمامی اعضای شورای جبهه ملی که زندانی نیستند نخواهد کاست. من در این مقاله نوشتم
که فقط با سابقه زندان داشتن فردی رهبر و قهرمان نمیشود هرچه کرده باشیم در پیشگاه
ملت روزی بررسی خواهد شد. برای همه آنانکه برای آزادی و دمکراسی و بیان عقیده
بزندان افتاده اند باید ارزش و احترام قائل شد. حاکمیت تعدادی از مخالفین خود را
زندانی کرده است آیا آنانکه که زندانی نشده اند همگی سرسپردگان حکومت اند؟ من چنین
باوری ندارم.
سئوال:
اخیراعلامیه ای تحت نام جبهه ملی در دفاع از دولت در سایه انتشار یافت که از طرف
جبهه ملی نبود و روابط عمومی جبهه ملی ایران توضیح داد که (اعلامیه مزبور صرفنظر از
مفاد آن مربوط به نهادهای شورای مرکزی یا هیئت رهبری و یا هیئت اجرائیه جبهه ملی
نبوده است). مگرممکن است عده ای که به جبهه ملی علاقه دارند اعلامیه ای به نام آن
بدون اطلاع هیئت اجرائیه آن انتشاردهند؟
پاسخ :
برابر
تصمیم هیئت رهبری و اجرایی جبهه ملی همه اعلامیه و بیانیه ها پس از تنظیم توسط
مسئولان تعیین شده باید به هیئت اجرایی فرستاده شود تا از طریق روابط عمومی که بخشی
از هیئت اجرائی است بنحو مطلوب نشر یابد و انتشار هرگونه مطلبی با امضاء جبهه ملی
خارج از مسیر مذکور تخطی از روشهای تشکیلاتی است و باید نکوهش شود. آنان که به این
تصمیم معترضند آیا الفبای کار تشکیلاتی را میدانند؟ آیا هر کسی هرچه خواست میتواند
با امضای یک سازمان سیاسی منتشر کند؟ از کجا باید فهمید که اصلی و جعلی کدام است؟
سئوال:
نظرشما
درمورد (دولت سایه)چیست؟ آیا چنین اقدامی مثبت است؟
پاسخ :
در مقاله اخیر اشاره ای به آن کرده ام و در آینده اگر ضرورت داشت بیشتر به آن خواهم
پرداخت.
سئوال:
متاسفانه
دیده میشود که بعضی مکررا نظرات شخصی خود را بدون هماهنگ کردن با مسئولین و بنام
تشکیلات طرح میکنند. آیا چنین اقداماتی به تشکیلات صدمه نمیزند؟ آیا درست تر نیست
که افرادیکه نمیخواهند یا نمیتوانند کار خود را با تشکیلات هماهنگ کنند، بطور موازی
در خارج آن فعالیت کنند؟
پاسخ: برای
پیشرفت یک سازمان سیاسی چون جبهه ملی ایران باید متناسب با شرایط، ارتباطات منظم
سازمانی وجود داشته باشد در اجتماعات درون سازمانی، مطالب مورد بحث و جدل قرار
گیرد. تصمیمات رهبری و شورای مرکزی اگر ضرورت باشد نقد شود. افراد بر آنچه که در
راستای اهداف سازمان است بنویسند یا بگویند، برخورد عقاید و آراء در درون سازمان
موجب اعتلا و قدرت هر سازمان دموکراتیک سیاسی است. روابط نباید بشکل نظامی باشد
رهبران و مسئولین برگزیدگان کادرها هستند و باید با هم تعاطی اندیشه داشته باشند.
در احزاب و تشکل های سیاسی جهان امروزه تشکیل دفتر سیاسی بالاترین رکن تشکیلاتی
است. اگر انتقادیست باید بین افراد در گفتگوها مطرح و با حسن نیت برای رفع آن کوشش
شود. البته اگر فردی نتواند و یا نخواهد برای رسیدن بهدفهای اعلام شده گام بردارد
از طبیعی ترین حق هرکس که راه دیگر پیش گرفتن است باید استفاده کند. در یک جبهه
سیاسی همه اعضاء و گروههای وابسته اصول هدفها را از روی علاقه پذیرفته اند وبه آن
معتقدند. برابر اساسنامه ای که هست روابط درون سازمانی شکل میگیرد. عدم رعایت آئین
نامه های داخلی نیز موجب بهم ریختگی است.
بهرصورت کشاندن بحث ها
و اختلاف سلیقه های درون سازمانی به رسانه های گروهی یک رفتار غیر تشکیلاتی و
ناهنجار تلقی میشود.
ملیون:
آقای دکتر موید زاده از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید بسیار متشکریم.
|