عاشقانه‌های ايرانی – اسرائيلی

محمدرضا يزدان‌پناه

مشخص نيست که اگر قرار باشد در آينده‌ای نامعلوم، جنگی نظامی و تمام‌عيار ميان ايران و اسرائيل در بگيرد وجود چنين صفحات و عاشقانه‌هايی تا چه اندازه می‌تواند در پيش‌گيری از فاجعه مأثر باشد اما متوليان و اعضای اين کمپين‌های صلح و دوستی می‌توانند ادعا کنند آن کاری که می‌توانستند و بايد را انجام داده‌اند

قبل نوشت: اين نوشته بر مبنای وجود دولت، کشور و ملتی به نام اسرائيل است. طبيعی است آنهايی که به دلايل مختلف به چنين موجوديتی باور ندارند، با تمام پيش فرض ها و استدلالات آن مخالف هستند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عاشقانه های ايرانی – اسرائيلی. جهان چند روزی است که در حاشيه هل من مبارز طلبی دولت های ايران و اسرائيل، صدای متفاوتی را از درون جوامع آنها می شنود. صداهايی که از عشق به جای نفرت و از صلح و دوستی در برابر جنگ می گويند.

شايد نه رونی ادری و ميخائيل تامير و نه هيچکس ديگری در اين دنيا فکرش را نمی کرد که چند جمله دوستانه ای که اين دو طراح گرافيک اسرائيلی خطاب به مردم ايران در صفحه فيسبوکشان نوشتند، چنين بازتابی را به دنبال داشته باشد.

حالا صفحه Israel Loves Iran (اسرائيل ايران را دوست دارد) در فيسبوک توانسته در کمتر از ۱۰ روز بيش از ۴۰ هزار عضو داشته باشد. اعضايی که اسرائيلی، ايرانی، آمريکايی، اروپايی و ... هستند.

شهروندان اسرائيلی در اين صفحه عضو می شوند و خطاب به مردم ايران می گويند: ما هرگز کشور شما را بمباران نمی کنيم. ما شما را دوست داريم.

آن سوتر و در ميان ايرانی ها، عده ای گويا منتظر نخستين گام اينچنينی شهروندان اسرائيلی نشسته بودند. به فاصله تنها چند روز صفحه ای به نام From Iran for Peace and Democracy (از ايران برای صلح و دموکراسی) در شبکه اجتماعی فيسبوک راه اندازی شد که ايرانی ها از سراسر دنيا در آن خطاب به اسرائيلی ها می گويند: ما بمب هسته ای نمی خواهيم. ما صلح و دموکراسی می خواهيم. ما دوستان شما هستيم.

حالا صفحات مشابه ديگری هم راه اندازی شده اند. آنهايی که از عشق و صلح و دوستی ميان آلمان، آمريکا، لهستان و ... با ايران می گويند. شايد در روزهای آينده به تعداد اين صفحات اضافه بشود. همانطور که به تعداد اعضای آنها افزوده خواهد شد.

مشخص نيست که اگر قرار باشد در آينده ای نامعلوم، جنگی نظامی و تمام عيار ميان ايران و اسرائيل در بگيرد وجود چنين صفحات و عاشقانه هايی تا چه اندازه می تواند در پيشگيری از فاجعه موثر باشد اما متوليان و اعضای اين کمپين های صلح و دوستی می توانند ادعا بکنند آن کاری که می توانستند و بايد را انجام داده اند.

حکومت جمهوری اسلامی ايران از ابتدا بر مبنای ايدئولوژی اسلامی شيعه اثنی عشری برپا شد. همانطور که دولت اسرائيل بر پايه يهوديت بنيادگرای معتقد به ارض موعود (از نيل تا فرات) بنيان گذاشته شد. هر دو در منطقه بی اندازه با اهميت خاورميانه.

دشمنی و عداوت ميان اين دو دولت با اين ايدئولوژی ها شايد اجتناب ناپذير به نظر بيايد به خصوص آنکه رهبران جمهوری اسلامی از همان ابتدا علم نابودی اسرائيل و محو اين کشور از روی زمين را برافراشتند.

از نظر روح الله خمينی و ديگر روحانيون مالک نظام حاصل از انقلاب ۱۳۵۷ سرزمين، دولت و ملتی به نام اسرائيل از اساس جعل و دروغ و ساخته امپرياليسم و صهيونيسم بين المللی است که بايد نابود شود.

اسرائيل هم در برابر جمهوری اسلامی را متهم به تشکيل و حمايت از گروه ها و سازمان هايی مانند جهاد اسلامی، حماس و حزب الله می کرد که برای از بين بردن موجوديتش می جنگند. سخنان آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه دهه فجر سال ۹۰ به مثابه پذيرش رسمی اين نقش توسط حکومت ايران بود.

عليرغم اين مسئله دولتمردان اسرائيلی هرگز مانند همتايان ايرانی خود، خواستار نابودی کشور ايران نشده اند. مسائلی مانند محو ايران از نقشه جهان يا نامشروعی کشوری به نام ايران، هيچگاه جايی در ادبيات رسمی و غير رسمی مقامات اسرائيل نداشته است. برخی از ارشدترين مقام های سياسی و نظامی اسرائيل، تبار ايرانی دارند يا حتی متولد ايران هستند.

با وجود اين، آنها همواره تاکيد کرده اند که اگر موجوديت اسرائيل را در خطر ببينند از تمام امکانات خود برای مقابله با آن استفاده می کنند. اسرائيل به طور غير رسمی يکی از عظيم ترين زرادخانه های سلاح های هسته ای در جهان و به طور رسمی يکی از پنج نيروی هوايی قدرتمند و مدرن دنيا را در اختيار دارد.

در جنگی احتمالی که واحدهای زرهی و نيروی زمينی در آن به هيچ کاری نمی آيند، جمهوری اسلامی با يک نيروی هوايی فرسوده و ضعيف، دل به انواع و اقسام موشک های پرشمار خود خوش کرده که می توانند تمام نقاط اسرائيل را هدف قرار بدهند.

حکومت ايران همچنين روی ارتش چريکی حزب الله لبنان و موشک های آن که به راحتی می توانند تا شمال و مرکز اسرائيل برسند، حساب ويژه ای باز کرده است.

کابوس جنگ هيچگاه در سه دهه اخير از فراز آسمان ميان ايران و اسرائيل دور نشد و در سال های اخير با افزايش تنش بر سر برنامه هسته ای جنجالی جمهوری اسلامی تشديد نيز شده است.

اسرائيل ماه هاست که متحدان پرقدرتش در تمام جهان را تحت فشار گذاشته که يا زودتر مانع دستيابی نظام ايران به تسليحات هسته ای بشوند يا اينکه خود دست به کار می شود و با جت های جنگنده و بمب های سنگر شکنش که می توانند تا اعماق زمين و بتن نفوذ کنند، کلک تاسيسات اتمی جمهوری اسلامی را می کند.

رهبران ايران که تاکنون خيال کوتاه آمدن نداشته اند، می گويند که به دنبال بمب اتمی نيستند اما حمله احتمالی اسرائيل به خود را توفيقی اجباری برای عملی کردن رويای خود در نابودی اين کشور می دانند.

اما آنهايی که حالا در لا به لای صفحات اينترنتی از عشق، صلح و دوستی ميان مردم ايران و اسرائيل می گويند، اميدوارند که با عاشقانه هايشان بتوانند اين پيغام را به گوش دولتمردان هر دو طرف برسانند که جنگ و نفرت نمی خواهند.

دوستی ميان ايرانيان و بنی اسرائيل، دوستی ای به وسعت تاريخ است. بخش زيادی از يهوديان بقای خود را مديون کوروش، بنيانگذار امپراطوری ايران می دانند و خاک ايران برای سالها مأمن و پناهگاه آنها بوده است.

آنها می دانند که حکومت امروز ايران در يهود دوستی هيچ قرابتی با هخامنشيان ندارد اما بسياری از مردم اين کشور به امپراطوری باستانی خود و دستاوردهايش نگاهی حسرت آلود و افتخارآميز دارند.

در مقابل خيلی از مردم ايران هم می دانند که تاکنون در طول تاريخ، هيچ درگيری نظامی ميان بنی اسرائيل با ايرانيان رخ نداده و تمام جنگ های اسرائيل با اعرابی بوده که بسياری از ايرانيان آنها را نابودگر تاريخ و تمدن باستانی خود می دانند.

اين روزها خيلی ها اميدوارند عاشقانه هايی که تمام دنيا را درنورديده اند، بتوانند ابرهای سياه جنگی شوم را از آسمان ميان دو ملتی که تاکنون هيچ جنگی را ميان خود تجربه نکرده اند، دور سازند.

از: گويا

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به ديدگاه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران