فريبا صراف
از مجموع 34 زني که در تهران دستگير شده بودند، امروز تنها دو تن در زندان باقي مانده اند و بنا بر شنيده ها هر دو هم در سلول انفرادي و اعتصاب غذا هستند.
به همين دليل در روز جهاني زن، سازمان عفو بين الملل به همراه سازمان ديده بان حقوق بشر، کنفرانس مطبوعاتي مشترکي در دفتر عفو بين الملل در واشنگتن برگزار کردند که با حضور نمايندگان رسانه هاي مختلف نوشتاري و تصويري چون آسوشيتدپرس، بي بي سي، تلويزيون آمريکا وغيره همراه بود.
هادي قائمي، نماينده سازمان ديده بان حقوق بشر، ظهير جان محمد، نماينده سازمان عفو بين الملل، فريبا داوودي مهاجر فعال حوزه زنان و يکي از 5 متهم دادگاه (که اکنون به دليل ديدار فرزندش در آمريکا به سر مي برد) و سولماز شريف، روزنامه نگار سخنرانان اين جلسه بودند.
در آغاز اين جلسه ظهير جان محمد ضمن خوشامد گويي به اصحاب رسانه هاي حاضر در جلسه، ماجراي دستگيري اين زنان و حرکت جمعي زنان ايران براي تغيير قوانين تبعيض آميز بين زن و مرد را تشريح کرد و گفت: اين قوانين در چند کشور ديگر منطقه نيز حاکم است، اما اين زنان ايران هستند که حاضر به پذيرش اين تبعيض ها نشده اند. در اين راه نيز هزينه هاي سنگين و ناعادلانه اي مي پردازند که بر ارزش کارشان مي افزايد و شايسته حمايت است.
پس از وي هادي قائمي، محقق سازمان ديده بان حقوق بشر نيز گزارشي از برخورد خشونت بار نيروهاي انتظامي در روز 8 مارس مقابل مجلس شوراي اسلامي داد و افزود: امروز زنان ايران پيشروترين گروه فعال اجتماعي در ايران هستند و اگر چه در همه زمينه هاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي موفق اند اما دولت آنان را شهروندان درجه دو محسوب مي کند.
وي افزود: در طول سال گذشته حکومت، سرکوب خواسته هاي زنان براي برابري را به طرز محسوسي افزايش داده است تاجايي که 34 زن را همزمان دستگير و تنها به دليل فشارهاي داخلي و خارجي به جز 2 نفر، بقيه را آزاد کرده است. اين 2 زن نيز اکنون در سلول انفرادي و اعتصاب غذا هستند.
نماينده سازمان ديده بان حقوق بشر در اين نشست افزود:امروز نيز بيش از هزار نفر به طور آرام و مسالمت آميز در مقابل مجلس تجمع کردند که با برخورد نيروهاي امنيتي و پليس و با ضرب و شتم حاضران، تجمع آنها به خشونت کشيده شد. متاسفانه سياست هاي تند آمريکا در برخورد با مسائل هسته اي هم به طور کلي سرنوشت سياسي ايران را در شرايط سختي قرار داده است. همه روشنفکران ايران، در حال حاضر هزينه هاي سختي مي پردازند چون دولت ايران از مسئله انرژي هسته اي بر عليه آنان سواستفاده مي کند.
قائمي در ادامه ضمن ابراز خوشحالي از حضور فريبا داوودي مهاجر در اين جلسه گفت: ممکن بود وي اينک بين زندانيان در اوين باشد.
وي سپس سولماز شريف را معرفي کرد و از جمله گفت: وي به عنوان روزنامه نگار براي سازمان ديده بان حقوق بشر کارهاي زيادي انجام داده است و براي هر يک از قوانين نابرابر بين زن و مرد و آسيب هاي آنان در زندگي روزمره و اجتماعي، نمونه هايي را مستندسازي کرده است.
سخنران بعدي فريبا داوودي مهاجر بود که گفت: همانطور که مي دانيد هفته گذشته ما شاهد بازداشت گسترده فعالان جنبش زنان در ايران بوديم. اين دستگيري ها موجب شد تا تمام محافل حقوق بشري داخلي و خارجي اعتراض خود را نسبت به اين موضوع صريحا اعلام کردند. البته اين بازداشت ها بي سابقه نيست و ما حدود 8 ماه پيش در 22 خرداد شاهد بازداشت 70 زن و چند مرد در تجمعي بوديم که از سوي زنان براي تغيير قوانين برگزار شد. بازداشت هايي که همواره با ضرب و شتم از سوي پليس همراه است.
اين فعال حقوق زنان سپس به تشريح برخوردهاي گذشته پرداخت و گفت: در آن زمان پس از ساعت ها بازجويي 5 زن از جمله من با قرار کفالت آزاد شديم. اما بعد از آن روزهاي زيادي براي بازجويي احضار و در نهايت متهم به اقدام عليه امنيت کشور، سست کردن مباني نظام و در مورد بنده تبليغ عليه نظام از طريق مصاحبه، گفت و گو با رسانه هاي داخلي و خارجي شديم. البته اميدوارم همين مصاحبه هم اتهامي ديگر براي من نشود.
وي در ادامه افزود:توجه کنيد که اين براي اولين بار بود که فعاليت براي برابري حقوق زن و مرد، جرم سياسي و اقدام عليه امنيت کشور تلقي مي شد و اين يک زنگ خطر بود، نه تنها براي ما که براي تمام جوامع مدافع حقوق بشر. به همين دليل تعدادي از فعالين جنبش زنان در روز برگزاري دادگاه ما تجمع آرام کردند که در همان دقايق اوليه بازداشت و براي تحقير به محل نگهداري فاسدين اجتماعي فرستاده شدند.
وي در ادامه افزود:ما نه تنها خواستار آزادي افراد باقي مانده در زندان هستيم و آنها را با آزادي چند نفر فراموش نمي کنيم که خواستار مختومه شدن پرونده آنان و ايجاد امنيت لازم براي فعاليت زنان طبق اسناد بين المللي و اعلاميه جهاني حقوق بشر نيز هستيم. اصولا مگر اين زنان چه مي خواهند که بايد مرتب به دادگاه بروند، تهديد بشوند و در نشست هاي مختلف مورد آزار و اذيت و ضرب و شتم قرار بگيرند.
به نظر شما درخواست برابري زنان با مردان در شهادت، در ارث، در ديه خواسته زيادي است و يا مستوجب زندان و دادگاه است؟ آيا درخواست زنان براي تغيير اين ماده قانوني که مرد مي تواند هر زماني که بخواهد زنش را طلاق بدهد در خواست زيادي است؟ آيا درخواست زنان براي تغيير اين ماده قانوني که پدر مي تواند در 13 سالگي دخترش را شوهر دهد و يا دختر باکره حتي در 40 سالگي بايد با اجازه پدر ازدواج کند زياد است؟ اينکه زن بتواند بدون امضا و نياز به اجازه همسرش پاسپورت دريافت کند، امنيت کشور را زير سئوال مي برد؟
داوودي مهاجر افزود:بدتر از همه اينکه با اين درخواست ها مخالفت مي شود با اين اتهام که دولت آمريکا و خارجي ها از آن حمايت مي کنند. من از همين جا به عنوان عضو اين جنبش اعلام مي کنم ما حرکتي مستقل و بدون وابستگي به هر دولت خارجي هستيم و تنها به پشتوانه نيروهاي مردمي داخلي، حرکت خود را پيش مي بريم.
وي ادامه داد:بر همين اساس جمعي از زنان ايراني براي تغيير اين قوانين کمپيني تشکيل دادند با عنوان يک ميليون امضا براي تغيير تا با جمع آوري يک ميليون امضا و ارايه آن به حکومت، از نظام سياسي ايران درخواست کنند هر چه سريعتر نسبت به اصلاح و تغيير قوانين تبعيض آميز اقدام کند. آيا اين درخواست امريکايي است و اساسا اين درست است که با اين اتهام با فعالين جنبش برخورد کنيم و کمپين ديگري که عليه سنگسار زنان فعاليت مي کند را متوقف کنيم؟
ما مي خواهيم زنان ما بتوانند همچون مردان حق قضاوت در دادگاهها را داشته باشند و مانند مردان بتوانند براي رياست جمهوري کانديدا شوند و از سقف هاي شيشه اي و بتوني عبور کنند. بتوانند در استاديوم هاي ورزشي حضور پيدا و مسابقه تماشا کنند. به هر حال درخواست هاي اين زنان کاملا مشروع، مدني و مسالمت جويانه است. ما با هيچ فردي سر جنگ و ستيز نداريم. ابزار ما قلم، آموزش و ظرفيت سازي است و تصور مي کنم جواب ما خشونت و زندان و تهمت نيست و اميدواريم که بتوانيم جهاني ديگر و فردايي بهتر براي زنان و دختران ايراني ايجاد کنيم.
در بخش پاياني اين نشست نيز سولماز شريف ضمن تشريح تحقيقات صورت گرفته در زمينه حقوق زنان گفت: قوانين جمهوري اسلامي ايران، چه کيفري، چه مدني، چه خانواده و... در مجموع زنان را شهروندان درجه دو بحساب مي آورد. اين قوانين نابرابر هر روزه تعداد زيادي قرباني در سطح جامعه مي گيرد که ما نيز از ميان نمونه هاي بسيار با چند مورد براي هر يک از قوانين گفت و گوهايي انجام داديم و مستندسازي کرديم.
وي گفت: يکي از موارد مهم سن مسئوليت کيفري زنان است که مجازات جرم يک دختر 9 ساله را برابر با يک انسان بالغ مي داند و اين ميزان از پرداخت جريمه تا اعدام برابر است. به عنوان مثال عاطفه سهاله در سال 2001 در سن 13 سالگي 100 ضربه شلاق را تحمل کرد و در نهايت در سن 16 سالگي در سال 2004 به جرم رابطه نامشروع اعدام شد.
اين روزنامه نگار ادامه داد: مورد ديگر ارزش جان زنان است که نصف ارزش جان يک مرد است. به طوريکه ديه زن نصف ديه يک مرد حساب مي شود. به عنوان مثال دختر دانشجويي به نام شرمينه که در يک ماشين به همراه دو دختر و دو پسر ديگر بر اثر حادثه رانندگي فوت کردند و به خانواده هاي دختران نصف مبلغي که خانواده هاي پسران دريافت کردند، داده شد.
شريف در تشريح موارد ديگر اين تحقيق گفت: سنگسار مجازاتي است که براي رابطه نامشروع در نظر گرفته شده است اما در دولت آقاي خاتمي به دليل رعايت مسائل حقوق بشر بر اثر فشارهاي جهاني به حداقل رسيد ولي متاسفانه در شرايط فعلي اخيرا دو مورد سنگسار در مشهد اجرا شد و اکنون 8 زن در برابر دو مرد در زندانهاي ايران محکوم به سنگسار و منتظر اجراي حکم هستند.
وي ادامه داد: پدر و جد پدري از نگاه قوانين ايران اختيار کامل بر جان فرزندان خود دارند. اگرچه اين اختيار برابر بين دختر و پسر است اما به بهانه هاي ناموس پرستي و روابط نامشروع بيشتر بر روي زنان اجرا مي شود. به عنوان مثال پدري که دخترش را به دليل صحبت با پسر همسايه و يا دوستي با او به قتل رسانده است.
متاسفانه بحث همسرکشي و خواهر کشي به شدت در ايران در حال رواج است که به بهانه رابطه نامشروع از بحث مهدورالدم بودن سواستفاده مي کنند و حتي در بعضي از موارد به فتاواي آيات عظام هم استناد مي کنند. در صورتيکه دلايل کافي براي اثبات اين اتهام ندارند.
اين روزنامه نگار ايراني در ادامه با اشاره به قوانيني که در آنها حقوق زنان نصف مردان شناخته مي شود، بحث شهادت را مطرح کرد:تنها شهادت دو زن وجهه قانوني دارد اما يک مرد براي شهادت کافي است. در مجموع زنان براي مسافرت حتي در مرحله اخذ پاسپورت و يا تعيين شغل و محل سکونت نياز به اجازه پدر، همسر، جد پدري و در صورت غيبت هر يک از آنان دادگاه دارند نه خودشان و يا مادرشان. همچنين زنان ايراني در مورادي چون طلاق، حق سرپرستي فرزند، ارث و... نيز داراي حقوق مساوي با مردان نيستند.
در ادامه اين نشست حاضران به سئوالات خبرنگاران پاسخ دادند. اولين سئوال از دو زن ايراني حاضر در جلسه اين بود که آيا اگر دولت آقاي خاتمي بود باز هم اتفاقاتي نظير اين رخ مي داد؟ فريبا داوودي مهاجر در پاسخ به اين سئوال گفت:من خود در دوران ايشان به زندان رفتم. همينطور بسياري از دانشجويان. به نظر من تنها فرق ايشان با اين دوره اين است که آقاي خاتمي شعارش را مي داد ولي احمدي نژاد نمي دهد و اين به نظر من بهتر است تا چهره واقعي ديده شود.
سولماز شريف در پاسخ به اين سئوال گفت:من نيز مي دانم که انتقادات زيادي به دولت آقاي خاتمي وارد است اما اين را هم فراموش نمي کنم که در آن زمان حداقل ايران با کسي طرف بود که مباني دموکراسي را مي شناخت و آن را قبول داشت اما اين يکي نه تنها نمي داند که قبول هم ندارد و نماينده مجلس همفکرش هم اصولا نمي داند افکار عمومي يعني چه؟ اما مهم اين است که نسل من با حقوق خود آشنا شده است.
خبرنگار ديگري پرسيد آيا فکر نمي کنيد با اين حرکت زنان در ايران دولت هايي مثل بوش از آن سواستفاده کنند؟
داوودي مهاجر گفت:ديگر زمان آنکه زنان حقوق خودشان را به خاطر منافع مردان فراموش کنند گذشته است. اکنون صد سال است که اين حرکت به بهانه هايي چون جنگ، تفرقه در جامعه و... به تعويق افتاده است ولي ديگر اين اتفاق نخواهد افتاد؛ ضمن آنکه ما حرکتي مستقل داريم و به هيچ دولت و گروهي نيازمند نيستيم و در هر شرايطي به راه خود مي رويم.
سولماز شريف در ابتداي صحبت هايش از خبرنگاران به خاطر ترجيح دادن اين کنفرانس به مسايل هسته اي تشکر کرده بود، به همين دليل خبرنگاري از وي پرسيد چه کاري از دست رسانه ها بر مي آيد.
وي پاسخ داد: من از نگاه يک روزنامه نگار مي گويم اين وظيفه يک رسانه است که اخبار را پوشش دهد و بدون اولويت دادن مسايل سياسي به اجتماعي. کما اينکه در هفته هاي گذشته اين اقشار اجتماعي ايران بودند که دولت را با مشکل مواجه کردند. تجمعات پياپي معلمان، کارگران، دانشجويان و زنان. همه اين تجمعات و اعتراضات هم به دليل سخت گيري هاي بي رويه اين چند وقت اخير بوده که آن هم ناشي از فشارهايي است که دنيا به خاطر مسايل هسته اي بر ايران وارد کرده است. در واقع مردم ما در شرايط سختي به سر مي برند چون دنيا از انرژي هسته اي مي ترسد.