پاينده ايران                                                                                       ای آفريدگار پاك        

ترا پرستش می كنم و از تو ياری می جويم

 

15 شهريور روز بنياد خجسته باد

 

        پانزدهم شهريور ماه يادآور خجسته روز بنياد است , پنجاه و هفت سال پيش در حاليكه وطن مان ناجوانمردانه از شمال و جنوب به اشغال بيگانگان درآمده بود پيكاری همه جانبه و خستگی ناپذير در راستای برآوردن خواستهای سركوب شده ی تاريخی ـ اجتماعی ايرانيان آغاز شد و شماری از جوانان خود ساخته , ميهن پرست و آرمانخواه كه تحمل استبداد و اشغال ميهن را نداشتند نخست به ستيزه های پراكنده با اشغالگران بيگانه و عوامل داخلی آنها پرداختند سپس با برداشتی درست از شرايط تاريخی جامعه و اندر يافت اينكه بدون سازمان و تشكيلات منسجم هرگونه تلاش و مبارزه به نتيجه نخواهد رسيد , در انجمنی نهانی گرد آمدند و سپس در شامگاه پانزدهم شهريور ماه يكهزار و سيصد و بيست و شش سازمان فرهنگی ـ سياسی آشكاری را شالوده ريزی كردند و چندی بعد بر آن نام مكتب پان ايرانيسم نهادند .

در هنگامه ای چنين , زنان و مردان اين سرزمين به استعمار پيوند يافته با استبداد و ارتجاع ضربه ی كاری وارد كرده و آنگاه كه مصدق بزرگ پرچم نهضت ملی را برافراشت و غارتگران زرچشمه های نفت را از ميهن تاراند و پايه های مردم سالاری را بنيان گذاری كرد در پی اين پيروزی ميهنی در يكم آبان ماه يكهزار و سيصد و سی حزب ملت ايران بنيان نهاده شد .

در اين گيرودار , جهان با رويدادهايی شگرف اما شايان توجه روبرو گرديد, بطوريكه نظم پاسدار سلطه ی برخاسته از دو جنگ قدرتهای امپرياليستی , فرو ريخت و دوران تازه ای كه می توان بر آن عصر بازسازی هستی ملتها نام نهاد , آغاز شد .

هم ميهنان ! از آن پس حزب ملت ايران به رزمی وقفه ناپذير در راستای يكپارچگی آزادی و آبادی ميهن پرداخت و همواره در كنار مردم ماند و به رغم گسستی كه با كودتای 28 مرداد هزار و سيصد و سی و دو در روند بهگرد زندگی ايرانيان پديدار شد , همچنان به مبارزه بی امان عليه استبداد در راه آزادی و استقلال ايران ادامه داد و تا سرانجام از پيشگامان انقلاب گرديد .با اين دگرگونی حزب ملت ايران همچون ديگر سازمانهای سياسی ايستاده بخود اميدوار بود , تا در سامان نو نه تنها استقلال و آزادی فردی و اجتماعی از هر گزندی به دور ماند , بلكه عدالت همگانی نيز در ميهن مان برقرار و گسترش يابد و با وجود بهره گيری از داده های طبيعی در شرايط جغرافيايی سرزمينی سرشار و نيروی انسانی مستعد و خروشان , مردم بهروزی يابند .

با دريغ چنين نشد و ديری نپاييد كه , سامان فرمانروايی كشور را چنان واپسگرايانه تنيدند كه با حاكميت ملت و فرهنگ ملی بيگانه و بساط يكه تازی و اليگارشی دگرباره گسترده گرديد و ايران بپاخاسته در شوربختی و پريشانی فروماند و قانون اساسی پر نقصی را بر انقلابی بزرگ بار كردند و پيشاپيش آنرا عقيم و روز بروز دامنه تنگ نظری , تبعيض های قومی و جنسی و اختناق بيشتر و بيشتر شد تا آنجا كه نتوانست هيچ دگرگونی درخوری در رابطه های اقتصادی ـ اجتماعی و نوآوری سياسی ـ فرهنگی پديد آورد . مزيت های نسبی و فرصت های تاريخی را يكی پس از ديگری از ايرانيان در ربود و اكنون ميهن مان در بحران دهشتناكی فرو رفته است بطوريكه , با اجرای ديپلماسی سردرگم و انفعالی در ميدان های بين المللی , جهان را رودرروی ملتمان قرار داده است و از سويی گرانی , فقر , نا امنی  , فرار مغزها , فرار فرزندان , نبود ايمنی قضايی , تبعيض و بی عدالتی و نبود سازمانهای دگرانديش , بگير و به بند جوانان و دانشجويان و روزنامه نگاران مستقل و آزاديخواه , كشور را با بن بست روبرو كرده است و از سوی ديگر , كاربدستان حاكميت بی اعتنا به قهر آشگار مردم كه بارها در گزينش های گونه گون نمايان شده است , برای نمای استوار دادن به پايه های لرزان زمامداری خود همچنان بر دامنه سركوبگری ها افزوده اند .

هم ميهن ! اين همه در حالی است كه با عملكردهای به دور از خردگرايي, به جايی رسيده ايم كه بيگانگان در چهارگوشه اين نياخاك چشم طمع به خاك ميهن دوخته و عده ای هم با افسوس بسيار , در نتيجه فشارهای وارده و عدم توان تحمل,  يا وابستگی فكری و ياخود باختگی در انتظار بيگانه ای كه شايد به اصطلاح ناجی باشد لحظه شماری می كنند ؟! (غافل از اين كه هيچ كس مرا نخواهد كه در آن سود خود نجويد ) و عده كم شماری هم شرايط  را مغتنم شمرده زمزمه های شوم تجزيه طلبی سر داده اند , شماری هم بر پر كردن كيسه های نو دوخته خود از ثروت ملی مشغولند و ملت هم در شرايطی اسفبار بسر می برد . اين همه تنها و تنها از ناتوانی و ناشايستگی مديران و سرخوردگی مردم از كاربدستان سرچشمه می گيرد . در چنين شرايطی كه ميهن را به ميدان رويارويی با قدرتهای بزرگ روبرو كرده است حزب ملت ايران هم چنان كه بارها اعلام كرده است با وجود تمامی نابسامانی های داخلی در مقابل هرگونه تجاوز بيگانه خواهد ايستاد , ما بر اين باوريم در گزينش اولويت ها نبايد دچار اشتباه شد , مسائل و مشكلات داخلی هر ملتی بايد بوسيله همان ملت از ميان برداشته شود , ما ايرانيان به همت جوانان دليرمان توان بهگرد وضع كنونی را دارا هستيم و پيش از هر چيز از وجب به وجب خاك مقدس ميهنمان با خون و جان پاسداری خواهيم كرد , جهانيان بدانند : ما ايرانيان در راندن متجاوز از ميهن"" شريك هميم اندر اين كار"" .

هم ميهن ! عصر حاضر زمان استقلال و آزادی ملتهاست راه ديگری در پيش نيست در غير اين صورت محكوم به فنا هستيم به هوش باشيم كه زمان در گذر و حادثه در كمين است .

هم ميهن ! رويدادهای تلخ جاری و دخالت در امور داخلی كشورها شرايطی را بوجود آورده كه بسيار حساس و سرنوشت ساز است كه ضرورت زنده داشت اسطوره همبستگی همگانی برای رهايی ايران از ورطه هولناك كنونی را طلب می كند و آنهم تنها از رهگذر باز پس دادن تمام حقوق ملت به ملت ميسر است و بس .

زنان و مردان ايران زمين :

در چنين برهه ای , حزب ما كه پيوسته و در همه فراز و فرودها درفش ملت گرايی را همچون رهبران شهيد خود داريوش و پروانه فروهر پر اميد برافراشته است , به شاديانه ی پنجاه و هفتمين سالگرد روز بنياد بر پيمان خود با شما پای می فشارد , ما بر اين باوريم استقلال ملی , آزادی فردی و اجتماعی , عدالت همگانی و جدايی دين از دولت جز با برقراری سامانی مردم سالارانه دست يافتنی نيست .

 

برقرار باد سامان مردم سالار

در اهتزاز باد درفش ملت گرايی

آزادی زندانيان سياسی يك خواست ملی است

پيروز باد ملت                                                                دبيرخانه حزب ملت ايران

تهران, پانزدهم شهريور ماه 1383 خورشيدی