خامنه‌ای و “شجره خبیثه” نفوذ!

سه شنبه, 30ام شهریور, 1395
اندازه قلم متن

keshtgar2016

اگر “شجره خبیثه”ای در کار خدمت به نفوذ بیگانگان و ضربه زدن به استقلال کشور باشد، آن را در میان جریاناتی باید جست‌وجو کرد که به بهانه ضرورت خصومت با آمریکا به بستر نفوذ روسیه و خدمت به منافع و مطامع دولت پوتین تبدیل شده‌اند.

روز یکشنبه یکبار دیگر علی خامنه ای خطاب به فرماندهان سپاه پاسداران علیه نفوذ”دشمن” که برجسته ترین مصداق آن آمریکا است داد سخن داد.
“اگر ما امروز راه را برای مذاکره با آمریکائیها و وسوسه های آنها در بخش های مختلف باز کنیم، نه فقط زمینه ساز نفوذ آشکار و پنهان آنها شده ایم، بلکه پیشرفت مورد نظر کشور هیچ گاه محقق نخواهد شد و عقب ماندگی قطعی خواهد بود.”

“مذاکره با آمریکا نه تنها فایده ندارد، بلکه ضرر هم دارد و این موضوع با استدلال به مسئوولان سطوح بالای کشور گفته شده و آنان نیز پاسخی در رد آن نداشته اند.”

قطعا خامنه ای این مساله ساده را می داند که مذاکره نه زمینه ساز”نفوذ” است، نه به معنای وجود اعتماد و نه فقدان خصومت. مذاکره یعنی ورود به حوزه دیپلماسی برای دفاع از منافع و مطالبات یک کشور و یا یک دولت در عرصه بین المللی. مذاکره ی طرفهای متخاصم و دشمنان سوگند خورده در هیچ مکتب و عقیده ای از جمله در اسلام امر مضر و مذمومی تلقی نشده است. پیامبر اسلام و جانشینان اوهم بارها با کسانی که با آنان در جنگ بوده اند مذاکره کرده اند.

خامنه ای که دشمنی با آمریکا و شعار مرگ بر آمریکا را از شوروی دوران جنگ سرد فرا گرفته قطعا می داند که ژوزف استالین و جانشینان او نیز که سرکردگان جبهه مقابله با آمریکا بوده اند، نه هرگز مناسبات دیپلماتیک خود را با آمریکا قطع کرده اند و نه در لزوم مذاکره با دشمن تردید کرده اند.

امروز نیز دشمنی با آمریکا منحصر به جمهوری اسلامی نیست. روسیه و چین دو رقیب بزرگ آمریکا در عرصه بین المللی از جمله در میدان بحران زده خاورمیانه هستند. اما تضاد منافع و رقابت آنها نه فقط مانعی برای مناسبات دیپلماتیک و مذاکره بر سر موارد اختلاف نیست، بلکه برعکس برای دفاع از منافع و مطامع خود در همه حوزه همواره با آمریکا در حال گفتگو هستند. و هیچ یک مناسبات دیپلماتیک و مذاکره را به معنای نفوذ نمی دانند.

نمایندگان هیتلر و استالین نیز در آستانه جنگ با هم مذاکره می کردند.

ویت کنگ ها نیز در اوج جنگ با آمریکا با این کشور مذاکره می کردند.

حتی طالبان افغانستان هم تا کنون بارها در قطر و دوبی با نمایندگان ایالات متحده مذاکره کرده اند.

پیش از انتخاب روحانی به ریاست جمهوری نیز نمایندگان خامنه ای بطور پنهانی مذاکره با آمریکا را شروع کرده بودند.

درک این مساله نیز برای خامنه ای و مشاوران او دشوار نیست که وقتی حکومت ایران از ظرفیت های دیپلماتیک خود در اختلافات میان ایران و آمریکا استفاده کند، دیگران با کارت ایران به سود خود بازی می کنند.کما اینکه چه در گذشته و چه هم اکنون روسیه در مذاکرات و مصالحه های خود با آمریکا بر سر مسایل منطقه چنین کرده و می کند.

اما به راستی چرا به رغم همه این واقعیات انکارناپذیر، خامنه ای مدام نگران نفوذ آمریکا در ایران است و حتی مذاکره با آمریکا را هم برای جمهوری اسلامی خطرساز و”مضر” اعلام می کند؟ و دستاورد مذاکره یعنی برجام که رژیم را از بن بست اقتصادی و تحریم جهانی نجات داد را نیز منفی جلوه می دهد!

پاسخ چندان دشوار نیست مخالفت با بهبود مناسبات ایران و آمریکا برند و پرچم خامنه ای و جریانات تندروی جمهوری اسلامی است. بی رونق شدن بازار این برند و پائین آمدن پرچم دشمنی با آمریکا به منزله بی رونق شدن بازار سیاسی خامنه ای است. و از آنجا که مصلحت خامنه ای و هسته اصلی قدرت جمهوری اسلامی از هر مصلحتی از جمله آینده ایران و منافع ملی آن بالاتر است، خامنه ای نمی خواهد که مناسبات ایران و آمریکا بهبود پیدا کند. بویژه آن که برای جناح رقیب یعنی میانه روها و اصلاح طلبان نیز مذاکره و بهبود مناسبات ایران و آمریکا به برند اصلاح طلبی در سیاست خارجی تبدیل شده و در نتیجه عقب نشینی خامنه ای در این عرصه لاجرم پیروزی طرف مقابل معنا می شود. و ممکن است موازنه ی قوای کنونی را به سود طرفداران بهبود مناسبات ایران و آمریکا دگرگون کند.

بدینسان است که در هیاهوی گفتمان و شعارهای ضد آمریکا و ظاهرا استقلال خواهانه، سلطه طلبی تاریخی روسیه در مورد ایران به بوته فراموشی سپرده می شود و در اصرار بر دشمنی با آمریکا کارت منطقه ای و جهانی ایران به روسیه واگذار می شود تا به ازای حمایت روسیه از جریانات تندروی جمهوری اسلامی از آن به سود منافع خود بهره برداری کند.

وقتی فرمانده سپاه که بنا به قوانین جمهوری اساسی همین جمهوری اسلامی نباید در سیاست دخالت کند می گوید:

“اطمینان داشته باشید ریشه ها و سرشاخه های شجره خبیثیه ای که بخواهد سیاست های آمریکا را در کشور نفوذ دهد قطع خواهد شد…” برای هر ناظر امور ایران روشن است که او با گفتن شجره خبیثه اشاره دارد به میانه روهای جمهوری اسلامی و از جمله هاشمی و روحانی و ظریف. بر این اساس روسیه می تواند مطمئن باشد تا زمانی که متحدان ایرانی او در جمهوری اسلامی دست بالا را دارند کارت ایران را در بازی های منطقه ای و جهانی دراختیار دارد.

برخلاف مدعای خامنه ای دوستی ایران و آمریکا لازمه تحکیم استقلال اقتصادی و سیاسی ایران است. کشورهای غربی برای گاز و نفت ایران مناسب ترین بازار به حساب می آیند. ایران صاحب بزرگترین ذخایر گازی جهانی پس از روسیه است. این فقط ایران است که در صورت سرمایه گذاری های غرب در استخراج ذخایر گازی آن، به بزرگترین رقیب روسیه در بازارهای جهانی تبدیل می شود. این فقط ایران است که می تواند روسیه را از قدرت انحصاریش در بازارهای اروپا که از آن به عنوان یک اهرم نیرومند استراتژیک در مناسبات دیپلماتیک خود با غرب استفاده می کند، محروم سازد. ادامه دشمنی ایران با آمریکا ضامن حفظ منافع اقتصادی و سیاسی دولت پوتین در عرصه جهانی است. تاریخ دو قرن اخیر ایران گواه بر آن است که این نه آمریکا بلکه همسایه شمالی ایران است که همواره بیش از هر قدرتی به چشم طمع به ایران نگریسته است. امروز نیزاین نه آمریکا بلکه روسیه و دولت کنونی آن است که در همراهی با خامنه ای و جریانات تندروی داخلی و ترغیب ایران به مداخلات و جنگهای منطقه ای، در حال گسترش نفوذ خود در ایران و تبدیل آن به یکی از کشورهای پیرامونی خویش است. بنابراین اگر “شجره خبیثه” ای در کار خدمت به نفوذ بیگانگان و ضربه زدن به استقلال کشور باشد ، آن را در میان جریاناتی باید جستجو کرد که به بهانه ضرورت خصومت با آمریکا به بستر نفوذ روسیه و خدمت به منافع و مطامع دولت پوتین تبدیل شده اند. کسی چه می داند، چه بسا سازمانهای جاسوسی روسیه نیز طی سالیان متوالی در سلسله مراتب تصمیم سازی و تصمیم گیری جمهوری اسلامی نفوذ کرده باشند تا بتوانند در مواقع لازم به رهبر و اطرافیان وی (خط) مشورت بدهند.

از: گویا

be kanal site Melliun Iran bepeyvandid


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.