شهرام احمدی نسب عمران: بیدار شدن جمهوری اسلامی از رؤیای شیرین اوباما با کابوس ترامپ

چهارشنبه, 26ام آبان, 1395
اندازه قلم متن

تحلیلی از جدی ترین تهدید سیاست خارجی آخوندها

با وجوداین که هر یک از نکات فوق به تنهایی می تواند منشأ نگرانی جدی برای سیاست خارجی باشد، نگارنده بر این باور است که دلشوره به جای سردمداران جمهوری اسلامی از بابت خطر و تهدید به مراتب بزرگ تر و جدی تری است۰ این یک تهدید کلان موجودیتی است که می تواند با فسخ توافق هسته ای با ایران به دستور رئیس جمهور ترامپ شکل بگیرد۰ آن چه در پی می آید تحلیل چند و چون این تهدید بنیادی و گزینه های همگی ناگوار آخوندها در مواجهه با آن است۰

چرا فسخ توافق هسته ای موجودیت رژیم ایران را تهدید می کند؟

بلافاصله پس از اعلام پیروزی ترامپ، ظریف و روحانی در اظهارات شان نگرانی عمیق خود را از احتمال لغو توافق هسته ای آشکار کردند۰ روحانی و ظریف با نگرانی گفتند که این توافق باید پابرجا بماند۰ سؤالی که به ذهن می رسد این است که چرا اولین واکنش هر دو مقام جمهوری اسلامی تأکید بر لزوم حفظ برجام یا توافق هسته ای بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش نخست باید دید که اهمیت دست یابی به توافق هسته ای برای نظام چه بوده است۰

نیاز رژیم به توافق هسته ای: برداشتن تحریم ها یا رفع خطر حمله نظامی؟

در پاسخ به این پرسش که دلیل تغییر سیاست خارجی ایران به سمت مذاکره و توافق هسته ای چه بود پاسخ رایجی هست که شاید همه «صاحب نظران» مسائل ایران در آن اتفاق نظر دارند۰ بنا بر این دیدگاه رایج، عواقب گسترده تحریم ها بر زیر ساخت های اقتصادی و مالی، میزان نارضایتی از احمدی نژاد و سیاست بی دنده و ترمز او در زمینه هسته ای را در میان اصحاب قدرت بالا برد و «میانه روی» تقویت شد و در نهایت منجر به انتخاب روحانی «میانه رو» در سال ۲۰۱۳ میلادی شد و او نیز مذاکرات با ۱+۵ را از سر گرفت و به توافق اتمی رسید۰ بر اساس این دیدگاه رایج، تغییر سیاست هسته ای ایران به طور عمده ناشی از تحریم های «فلج کننده» اقتصادی و مالی بود و هدف نهایی و اصلی از این چرخش سیاست خارجی نیز رفع تحریم ها بود۰

اگرچه تردیدی نیست که جمهوری اسلامی خواهان برداشته شدن تحریم ها بود اما شاهد جدی برای این ادعا که تحریم ها دغدغه اصلی و موجب چرخش سیاست هسته ای بودند وجود ندارد۰ تحریم های وضع شده علیه برنامه هسته ای ایران دو هدف عمده را دنبال می کردند: بستن راه های دسترسی ایران به منابع پولی و مالی لازم، و سد کردن راه های انتقال فناوری های مورد نیاز برنامه به ایران۰ اگر تحریم ها در رسیدن به این دو هدف موفق می بودند آنگاه معقول بود که نتیجه بگیریم تحریم ها عامل اصلی کشاندن ایران به پای میز مذاکره بودند۰ اما شواهد و گزارشات بسیاری هست که نشان می دهد علی رغم وجود تحریم ها، ایران توانسته بود با استفاده از روش های گوناگون تحریم ها را دور زده و نیاز های پولی، مالی و تکنولوژیک خود را برآورده کند۰ شرکت ها، مؤسسه ها، و افراد وابسته به گروه رضا ضراب و بابک زنجانی تنها یک نمونه از شبکه گسترده ایران برای فرار از تحریم ها بودند
۰
چکیده سخن تا اینجا این است که تحریم ها مانع دسترسی ایران به منابع مورد نیاز پولی، مالی، و فناوری برای ادامه برنامه هسته ای نبودند۰ اگر چنین است پس ایران چه نیازی به چرخش در سیاست هسته ای و رسیدن به توافق اتمی داشت؟ پاسخ این است که دلیل اصلی نیاز ایران به حصول توافق هسته ای رفع خطر حمله نظامی از سوی اسرائیل بود۰ بر خلاف تحریم ها که هیچگاه فلج کننده نبود و مانع جدی در انتقال فناوری و منابع مالی نیز نبود، اقدام نظامی اسرائیل تهدیدی برای موجودیت رژیم ایران بود و آخوندها حاضر بودند هر بهایی را برای رفع این خطر بپردازند۰ نکته ای که در ارزیابی های رایج مورد توجه قرار نگرفته این است که هر رویارویی نظامی در درون مرزهای ایران ، حاکمیت آخوندها را متزلزل کرده و با فوران خشم و نارضایتی عمومی می تواند به سرنگونی رژیم منجر شود۰ دقیقأ با عطف نظر به این پتانسیل انفجاری در درون ایران است که آخوندها حتی یک عملیات محدود نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران را، صرف نظر از میزان تأثیر آن بر برنامه هسته ای، تهدیدی موجودیتی تلقی کرده و می کنند۰ توافق هسته ای با قدرت های ۱+۵ احتمال حمله یک جانبه اسرائیل به ایران را عملأ منتفی کرد۰ دلیل عمده چرخش سیاست هسته ای ایران و بازگشت به میز مذاکره که اتفاقأ در سال ۲۰۱۱ میلادی و در زمان احمدی نژاد و با پادرمیانی سلطان عمان صورت گرفت نیز بر طرف کردن خطر حمله نظامی بود۰

با توجه به این نکته اکنون بهتر می توان دست پاچگی و سراسیمگی سران جمهوری اسلامی از نتیجه انتخابات در آمریکا را فهمید۰ آنچه آخوندها در سایه سیاست مماشات رایج در دوران اوباما توانستند به دست آورند اکنون با چرخش قلم رئیس جمهور ترامپ می تواند بر باد فنا رود۰ ترامپ در جریان کارزار انتخاباتی اش بارها تأکید کرد که توافق هسته ای با ایران بسیار ابلهانه تنظیم شده و باید فسخ شود۰ نامزدهای مقام وزارت خارجه همچون جولیانی و بولتون نیز در مصاحبه های اخیر شان با فاکس نیوز بر فسخ این توافق تأکید کرده اند۰ نظر به جدی بودن چنین احتمالی است که هراس آشکار ظریف و روحانی قابل فهم می شود۰ اگر چنین امری محقق شود جمهوری اسلامی، در واقع سپر حفاظتی پولادین برجام از روی برنامه هسته ای ایران برداشته شده و نه تنها برنامه هسته ای بلکه آن گونه که در بالا اشاره شد موجودیت حکومت آخوندی را در معرض تهدید مستقیم قرار می دهد۰

برنامه های جمهوری اسلامی برای حفظ برجام به عنوان سپر موجودیتی

تردیدی نیست که جمهوری اسلامی با همه توان تلاش خواهد کرد که برجام را حفظ کند۰ راه حفظ برجام برای آخوندها استفاده از بازی همیشگی جنگ تندروها و میانه روها خواهد بود یعنی دقیقأ همان بازی فریبکارانه ای که برجام و همه کوتاه آمدن های دولت اوباما را برای رژیم به ارمغان آورد۰ همان گونه که پیشتر اشاره شد، چرخش سیاست هسته ای رژیم در دوره احمدی نژاد در سال ۲۰۱۱ به سمت مذاکره و سپس روی کار آوردن روحانی در سال ۲۰۱۳ و رسیدن به توافق به جای آن که نتیجه جنگ و جدال میان تندروها و میانه روها باشد، برای آن بود که خطر حمله نظامی از سر رژیم برداشته شود، امری که ظریف اخیرأ بر آن تصریح کرده است۰ عدم درک درست نقطه ضعف اصلی رژیم ایران و آن چه آخوندها را به پای میز مذاکره کشاند موجب شد که دولت آمریکا نتواند در مذاکرات حتی به آن چه اوباما در آغاز بر آن پافشاری کرده بود، همچون ضرورت بازرسی های سرزده از همه جا و در هر زمان، دست یابد۰ تحلیل نادرست دولت اوباما از شرایط ایران و سیاستگذاری غلط ناشی از آن مبتنی بر سه پیش فرض خطا بود: رژیم ایران باثبات است و مقاومت مردمی علیه آن قابل ملاحظه و جدی نیست؛ جنگ جدی میان تندروها و میانه روها بر سر قدرت در درون رژیم جریان دارد؛ و حمله نظامی احتمالی علیه تأسیسات هسته ای ایران به نتیجه نخواهد رسید۰

چگونه فرض جنگ واقعی و جدی میانه روها و تندروها به آخوندها در مذاکرات کمک کرد؟

در اینجا فرض وجود دعوای جدی میان تندروها و میانه روها نقش کلیدی در فریب کاری رژیم و دست یابی به برجام داشته است۰بر اساس این فرض، میانه روها طرفدار مذاکره و خواهان رسیدن به توافق با ۱+۵ بودند اما تندروها عمومأ مخالف مذاکره و توافق حاصله بودند۰ دولت اوباما چنین می پنداشت که ریاست جمهوری روحانی”میانه رو” فرصتی تاریخی برای قدرت های جهانی فراهم کرد تا به راه حلی صلح آمیز برای حل مسئله دست یابند۰ از همین رو بود که مذاکره کنندگان آمریکایی تا آن اندازه در برابر ایران کوتاه آمدند۰ اما واقعیت این است که فرض جنگ و جدال جدی جناح ها خطاست و دعوای ظاهری میانه روها و تندروها بازی فریب کارانه ای بیش نیست۰

در جریان مذاکرات هسته ای، تندروها در داخل شامل اکثریت نمایندگان مجلس مخالفت خود را با روند مذاکرات و نیز هیئت ایرانی مذاکره کننده به صراحت ابراز می کردند۰ در یک مورد ظریف به مجلس فرا خوانده شد و مشاجره سختی نیز میان او نمایندگان در گرفت۰ همچنین تظاهرات خیابانی با مضمون محکومیت کوتاه آمدن ایران از حقوق هسته ای برگزار می شد۰

این علایم ظاهری مخالفت تندروها با سیاست هسته ای روحانی و ظریف در واقع با هدف کمک به مذاکره کننده های ایرانی انجام شد تا قدرت چانه زنی آنها را بسیار بالاتر برده، راحت تر بتوانند در برابر خواست ها و انتظارات آمریکایی ها و دیگران ایستادگی کنند و زیر بار بسیاری تعهدات ضروری نروند۰ فرض این که روحانی و ظریف در درون رژیم با مخالفت جدی تندروها روبرو هستند منجر به کسب امتیازهای بسیار برای طرف ایرانی شد تا مثلأ توافق به شکلی تنظیم شود که میانه روها قادر باشند آن را به رهبران تندرو در داخل بقبولانند۰ این بدان معناست که مخالفت های تندروها به جای این که تلاش برای برهم زدن میز مذاکره باشد در واقع به طرف ایرانی کمک کرد تا مثلأ زیر بار شرط بازرسی های سرزده از همه جا و در هر زمان نروند۰ “بازرسی های هدایت شده” حاصل چانه زنی موفقیت آمیز هیئت ایرانی، البته با استناد و اتکا به مخالفت تندروها در داخل، بود۰

چگونه بازی دعوای جناح ها می تواند دولت ترامپ را فریب داده و توافق هسته ای را برای آخوندها حفظ کند؟

در مقابله با چشم انداز بسیار ناگوار (برای رژیم) لغو توافق هسته ای توسط ترامپ، بازی میانه روها و تندروها نقش اصلی خواهد داشت۰ بار دیگر تندروها به صحنه آمده و از احتمال لغو توافق هسته ای توسط ترامپ ابراز شادمانی می کنند۰ همزمان خواهند گفت که مذاکره با آمریکایی ها از آغاز خطا بود و دولت روحانی نباید به قول و قرارهای آنها دل خوش می کرد۰ فرماندهانی از سپاه پاسداران نیز نه تنها از لغو برجام استقبال می کنند بلکه آمادگی ایران برای رویارویی با آمریکا را نیز اعلام خواهند کرد۰ هدف از همه این اقدامات آنست که آمریکایی ها بپندارند لغو توافق به سود تندروهاست و این کار دولت میانه رو روحانی را تضعیف می کند۰ افزون بر این، چهره های تندرویی همچون جلیلی و احمدی نژاد نیز دوباره ظاهر شده و برای انتخابات آینده ریاست جمهوری به عنوان نامزد های اصلی مطرح خواهند شد۰ پیام دیگر این اقدامات برای دولت ترامپ این است که اگر با همین دولت میانه رو موجود بر سر برنامه هسته ای به توافق نرسد باید خود را برای ریاست جمهوری یک فرد تندرو و احتمال رویارویی نظامی با ایران آماده کند۰ سرنوشت توافق هسته ای در یک کلام به این بستگی دارد که دولت ترامپ تا چه اندازه جنگ و جدال جناح های آخوندی را جدی بشمارد۰

اگر ترامپ همچون همه اسلاف خود فریب این بازی میانه رو در برابر تندرو را بخورد، به احتمال بسیار زیاد اصل توافق را حفظ می کند اما شرط ها و بندهای مورد نظر جمهوری خواهان همچون بازرسی های سرزده از همه جا و در هر زمان، و بررسی سابقه تلاش های های هسته ای ایران در زمینه نظامی را در چارچوب یک توافق اصلاح شده خواهد گنجاند۰

آشکار است که حتی در چنین چشم اندازی نیز جمهوری اسلامی بخش های بزرگی از امتیاز های به دست آورده در برجام را باید واگذار کند۰از این گذشته امکان مخفی کاری و زیر پا گذاشتن تعهدات برای آخوندها در چارچوب تازه بسیار دشوارتر خواهد بود۰ مهمتر از این، افزودن شرط ها و تعهدات تازه به توافق هسته ای برای اطمینان دادن به کشورهای منطقه است که ظاهرأ به طور جدی در دستور کار دولت ترامپ قرار دارد۰ با همه این دشواری ها، حفظ برجام به هر بهایی اولویت جدی رژیم ایران خواهد بود چرا که بدون سپر توافق هسته ای، موجودیت حاکمیت آخوندها، و نه تنها برنامه هسته ای شان، در معرض آسیب و تهدید خواهد بود۰

و اگر ترامپ فریب بازی دعوای میانه رو و تندرو را نخورد و بخواهد توافق هسته ای را، همان گونه که خود بارها گفته است و اعضای محتمل دولتش نیز تصریح کرده اند، لغو کند و اساس آن را بر چارچوب تازه ای بنا کند می توان پیش بینی کرد که تغییرات جدی در تعادل قوای منطقه ای به زیان جمهوری اسلامی پدید خواهد آمد۰ ترامپ می تواند با اتکا به همان نقطه ضعف اصلی که آخوندها را به پای میز مذاکره کشاند نهایت استفاده را برده و رژیم ایران را وادار به پذیرش شرط های ضروری کند چرا که می تواند مطمئن باشد آخوندها حاضر به پرداخت هر بهایی برای رسیدن به توافق تازه یا اصلاح توافق کنونی هستند۰ آنچه اکنون پشتوانه دخالت ها و جنگ افروزی های بی دنده و ترمز آخوندها در منطقه است همین برجام است که خاطر ایران را از بابت هر گونه احتمال اقدام نظامی که تهدید موجودیتی است آسوده کرده است۰ بدون داشتن این بیمه نامه یا در واقع سپر حفاظتی، ماجراجویی منطقه ای جمهوری اسلامی امکان پذیر نخواهد بود۰ این وقتی جدی تر می شود که در نظر بگیریم اوباما رئیس جمهور ایالات متحده نخواهد بود و سیاست مماشات با آخوندها نیز با آمدن ترامپ جایش را به سیاست حضور قدرتمندانه تر آمریکا در منطقه خواهد داد۰ برای نمونه کافی است به چشم انداز حمایت ایالات متحده از ائتلاف منطقه ای برای مبارزه با داعش توجه کنیم که در آن جایی برای جولان دادن نیروهای ایران وجود نخواهد داشت۰ نکته مهم این است که اگر سیر وقایع به این سمت برود، در نبود سپر حفاظتی برجام ، نیز در غیاب عنصر مماشات در سیاست آمریکا در قبال ایران، عدم امکان ادامه آتش افروزی های منطقه ای به سیاق گذشته که یکی از ساز و کارهای اصلی بقای رژیم بوده است، اعتلای روزافزون مقاومت ایران در داخل کشور و در میان توده های مردم به جان آمده و نیز جایگاه و اعتبار مقاومت سازمان یافته مردم ایران در میان دولتمردان آینده ایالات متحده و نقش و تأثیری که در سیاست های آمریکا در برابر ایران خواهند داشت ، و با عطف نظر به ریشه اصلی آسیب پذیری حاکمیت آخوندی که همان نارضایتی گسترده مردمی و وضعیت انفجاری در داخل است، باید گفت که موجودیت رژیم در معرض جدی ترین تهدید خواهد بود۰

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.