عیسی سحرخیز: فیدل هم رفت!

یکشنبه, 14ام آذر, 1395
اندازه قلم متن

issa saharkhiz

فیدل هم رفت؛

آخرین رهبر!
آخرین منجی!
آخرین انقلابی واقعی!
و آخرین فردی برای نسل انقلاب ایران؛
که حسی دوگانه نسبت به کاسترو دارند،
– همانگونه که برای بنیانگذار جمهوری اسلامی، حاج آقا روح الله!
حسی؛ هم خوب، هم بد!
اما پیچیده در یک زرورق زیبا و پاکیزه ی نوستالوژیک!
که بحث در مورد رهبر انقلاب،
حتی پس از ۳۸ سال یک تابوست؛
یک اسرار مگو!

فیدل هم رفت!
البته در زمان میانسالی و سالخوردگی نسل تجربه اندوخته ی انقلاب ایران.
هرچند الکن، گیج و گنگ!
ملاحظه کار و محافظه کار.
– حتی پس از تجربه ی دو بازداشت
و دو زندان؛ پیش و پس از انقلاب!

فیدل هم رفت!

حالا اغلب می دانند که او نه قدیس بوده است و نه معجزه گر
– چون هر انسان جایز الخطای دیگر! به ویژه اکنون که همه بر این نکته آگاهند که ” یک رهبر، یک انقلابی تمام عیار نیز تنها مظهرر نیکی و پاکی نیست،
او هم، نه معصوم است و نه مظلوم،
به گاه دست زدن به جرم و گناه، و حتی جنایت!”

فیدل هم رفت!

آن گاه که همه ی ما، به خصوص نسل انقلاب،
قرائتی جدید داریم از مردم سالاری، آزادی، استقلال، امنیت،
و به ویژه حقوق بشر و حقوق شهروندی!

فیدل رفت!

اما ما در کجای این جهان متحول قرار گرفته ایم؟
در کجای این چرخ گردون ایستاده ایم

و باز، در سال های دورتر، در جایگاهی تحول خواه تر خواهیم ایستاد؟
آیا حال که کاسترو رفته است
و در هاوانا سوگواری و عزاست،
و در میامی جشن و پایکوبی،
ما در ایران، در آستانه ی سالگرد انقلاب اسلامی
جرات و جسارت نقد فیدل و انقلاب کوبا
و پیامدهای آن تحول ژرف داخلی و جهانی را داریم؟
درست است که روزی فیدل عزیزترین و محبوب ترین انقلابی جهان بود،
در کنار ارنستو چگوارا.
و در جریان ماجرای خلیج خوک ها
و جنگ شکر در نیم کره ی شمالی
همه ی ما در کنار انقلابیون ایستاده بودیم،
در برابر آمریکای جهانخوار،
اما زود دریافتیم که نه کشت نیشکر تنوع یافت؛
و نه عمر اقتصاد تک محصولی سرآمد؛
و نه استقلال و توسعه ی همه جانبه ریشه ای ماندگار گرفت؛
– حتی اگر نسبتش دهیم به مبارزات همه جانبه استکبار، تحریم اقتصادی، جنگ و ضد انقلاب!

فیدل رفت!

اما مزارع نیشکر ماند و انقلابی که با آمریکا از در آشتی درآمد
و سفارتخانه هایی که در زمان حیات خود کاسترو،
در واشینگتن و هاوا بازگشایی شد؛
– در شرایط ماندگاری و تعمیق فقر و فحشای بازمانده از انقلاب.

فیدل رفت!

اما ما در کجای این جهان متحول قرار گرفته ایم،
و در کجای این چرخ گردون ایستاده ایم؟

آیا نسل ما به آن میزان از بلوغ و نبوغ رسیده است
که نه تنها انقلاب کوبا و کاسترو را نقد کنیم،
بلکه در آستانه ی ۳۹ امین سالگرد قیام بهمن ۵۷
تمرینی عملی، ازمایشی میدانی کنیم؟
خیزی بلند برداریم برای نقد انقلاب،
برای نقد امام و برای نقد خودمان،
– نسل انقلاب.

عیسی سحرخیز
ششم آذر ۱۳۵۹- مرکز قلب تهران


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.