اعلام موجودیت هیتلر و هیتلرچه ها در جمهورى اسلامى!

جمعه, 10ام دی, 1395
اندازه قلم متن

چند سال پیش، در یکى از تلویزیون هاى آلمان، دو دختر خانم جوان، با خنده و شادى مشغول اجراى برنامه بودند که ناگهان یکى از دختر خانم هاى مجرى، این جمله را به کار برد: کار، انسان را آزاد مى کند !(Arbeit macht Frei)

مجرى دیگر، به یکباره، خنده از چهره اش محو شد. دقایقى بعد که مجرى ها به صحنه بازگشتند، صورت خندان دخترکى که جمله را گفته بود، پر از تاثر و اندوه بود. او به خاطر این که نفهمیده و نسنجیده، این جمله را بر دهان آورده، از بینندگان و مسوولان تلویزیون عذر خواهى کرد و گفت که نمى دانسته این جمله را نازى ها به کار مى برده اند. چندى بعد، خبر رسید که دخترک دیگر اجازه کار به عنوان مجرى نخواهد داشت…

شعار کار، آزاد مى کند، بر سر دروازه هاى اردوگاه هاى کار اجبارى و مرگ، مثل آشویتس و داخائو و زندان مخوف گشتاپو نصب شده بود. این شعار هیتلرى، مثل هر شعار هیتلرى دیگر، نفرت انگیز است و بوى مرگ مى دهد؛ بوى حاکمیت نژاد «برتر» و آدم حساب نکردن و از بین بردن نژاد «پست» مى دهد. در جهان امروز، لازم نیست تا کارى نژاد پرستانه بکنى که از چشم مردم آزادیخواه بیفتى؛ همین که جملات نژادپرستانه را به کار ببرى، اگر هم گیر قانون نیفتى، از چشم مردم آزاده بدون تردید خواهى افتاد…

در این چند روزه که بحث گورخواب ها مطرح شده، و همدردى بخش بزرگى از جامعه ى اهل فرهنگ ایران را به دنبال داشته، عده اى از روشنفکرانِ تازه از تخم در آمده، براى حل مساله، افکار هیتلرى به سرشان زده و توصیه هاى هیتلرى مطرح کرده اند. یکى از آن ها خانمى ست به نام سیما حق شناس که گویا حامى سگ ها هم هست و همسر یکى از کاریکاتوریست هاى شناخته شده. این خانم نامحترم در صفحه اینستاگرام خود نوشته است:
«…نمیشه که اینا [کارتن خواب ها] تولید مثل کنند و بعد دولت با سرمایه مردم، تولیداتِ اینا رو سیر کنه. تنها راه حل واقعی کنترل کردن جمعیت کارتن‌خواب‌ها و حاشیه‌نشین‌ها، عقیم کردن اجباریه…».

ما تصور کردیم این خانم نادان و جاهل، بچگى کرده و چنین راه حل وحشتناکى به ذهن اش خطور کرده و بدون این که بداند این راه را سال ها پیش هیتلریان پیموده اند و نزدیک به چهارصد هزار انسانِ از نگاهِ آنان معیوب را عقیم کرده اند، چنین دُر افشانى یى فرموده است و وقتى بفهمد چنین راه هایى، به دره هاى مهیب انسان کشى و نسل کشى ختم مى شود، شاید زشتى حرف اش را بفهمد و اگر هم عذرخواهى نمى کند دستکم دهان اش را ببندد و در گوشه اى، به زندگى سگ ها رسیدگى کند.

ولى طبق معمول که ما ایرانیان نمى توانیم به خطاى خود اقرار کنیم و سر و ته ماجرا را با یک عذرخواهى به هم آوریم، بعد از اعتراض خوانندگانِ این خانم، همسر کاریکاتوریست ایشان که متاسفانه او هم از انسانیت بویى نبرده، به حمایت از خانم، وارد میدان شد و چنین فرمود:
«به جای احساسات خرج کردن‌هایی که راه را به ناکجا می‌کشاند، به جای حرف‌های سطحی و بدون دانش… باید فکر بکری کرد. باید در این روزگار تلخ، سنگینی تحمل‌ناپذیر هستی را از کول و دوش بچه‌هایی که سرگردان، ضعیف… مریض و با کوله باری از بیماری و درد وارد این جهان می‌شوند برداشت. باید با توضیح ماجرا و محبت و آگاه سازی از سرنوشت بچه‌هایشان، عقیم‌سازی این کارتن‌خواب‌ها و آشفتگان بی جا و مکان از تولید کارتن خواب‌های آ‌ینده جلوگیری کرد.»

بزرگمهر حسین پور، شاید از کاریکاتور کشیدن چیزى بداند، ولى از تاریخ و آدمکشى هاى هیتلر قطعا چیزى نمى داند. بنده ى خدا فکر مى کند که فکر او و همسرش، فکر بکر است!

نه آقاى حسین پور! این فکر، در طول تاریخ بشر وجود داشته و صاحبان تر و تمیز قدرت، همیشه فکر مى کرده اند که با نابود کردن و بر انداختن نسل کثیف و ضعیف، به آن ها و به بشریت خدمت مى کنند که نتیجه ى عملى آن را در دوران حکومت هیتلر دیدیم.

باز گفتیم از کنار گفتار احمقانه و جاهلانه ى این دو جوجه روشنفکر بگذریم و بگذاریم زمان و تاریخ به آن ها درس انسانیت بیاموزد، که ناگهان سخنان معاون حسن روحانى، یعنى شهیندخت مولاوردى در روزنامه ها منتشر شد. این زن نادانِ سیاه اندیش، -که اگر دولت، دولت باشد و دستکم خود را از جنایت هاى علنى فاشیستى و نژادى برى بداند باید او را بدون معطلى از کار برکنار کند و به عنوان یک فرد با عقاید خطرناک ترتیب ایزوله شدن و دور از جامعه ماندن او را بدهد،- دهان باز کرده و گفته است:

«…باید به طور تخصصی و کارشناسی این طرح [طرح عقیم سازى] بررسی شود و بر اساس رضایت زنان کارتن خواب، عقیم شدن صورت بگیرد. قطعا این طرح به دلیل هزینه‌ها و تولدهای نوزادان معتاد که بار مالی برای نظام و کشور خواهد داشت و به لحاظ معنوی و اقتصادی و هزینه های اجتماعی نیازمند بررسی کارشناسی است و مطلوب این است که ریشه ها قطع شود تا آماری از متولد شدن نوزادان معتاد نداشته باشیم…»

ممکن است گفته شود چرا بر سر این موضوع بحث نمى کنیم و مستقیما حکم صادر مى کنیم. قبلا نوشتیم که بر سر بعضى مسائل، که نوع بشر، بر اساس تجربیات تلخ و کشتارهاى دهشتناک، به زشتى و کراهت و نادرستى آن ها پى برده، بحث کردن موضوعیت ندارد. آیا مى توانیم بپذیریم که دولت لایحه اى به مجلس ببرد که در آن خواسته شود جمجمه ى کارتن خواب ها اندازه گیرى شود و نوع ماده ى مغز آن ها مورد آزمایش قرار گیرد تا ببینیم آیا مغز این ها با مغز انسان هاى عادى تفاوت دارد یا نه؟…

آنان که تاریخ خوانده اند مى دانند که چنین کارى نه تنها باید ممنوع شود، بلکه پیشنهاد کننده ى آن هم از کار دولتى برکنار شود.

تصور نکنیم که هیتلر و هیتلریان نمى توانستند براى اعمال جنایتکارانه و ضد بشرى خود دلیل بتراشند. آن ها هم براى جنایتى که مى کردند، دلیل علمى و اجتماعى داشتند. بزرگترین دانشمندان، در خدمت نظام او بودند و بزرگترین اندیشمندان، به افکار حکومتى او شکل مى دادند. تصور نکنیم که ما تافته ى جدا بافته ایم و مثل هیتلر نیستیم و فکر «بکر» ما، چیزى متفاوت از افکار هیتلر است. نه. صاحبان چنین افکارى، اگر در آینه به خود نگاه کنند، هیتلرچه اى را خواهند دید، که اگر بزرگ شود، و افکارش به مرحله ى اجرا در آید، دقیقا عین هیتلر خواهد شد و جنایات او را تکرار خواهد کرد.

امیدواریم دولت روحانى، دست کم مولاوردى را از جمع خود مرخص کند و در این زمینه که دست اش باز است، اقدام قاطعى به عمل آورد.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۲ نظر

  1. باتشکر لطفا مبانی علمی واجتماعی خطا بودن عمل هیتلر
    در مورد عقیم سازی افراد خاص را نشان دهید .ممنون

  2. شما خانم دکتر که نسخه عقیم سازى میپیچى یک نسخه براى مسببین این إنسانها ى بیگناه بپیچ ننگ برشعورشما وامثال شما