مرتضی کاظمیان: طاهری؛ قربانی انکیزیسیون در جمهوری اسلامی

یکشنبه, 15ام اسفند, 1395
اندازه قلم متن

سیمای جمهوری اسلامی با پخش فیلمی به‌ظاهر مستند با عنوان «حلقه شیطان»، تندتر از پیش، محمدعلی طاهری، بنیان‌گذار عرفان حلقه (کیهانی) را که در زندان بسر می‌برد، هدف حمله تبلیغاتی قرار داده است.[۱]

فیلم مزبور آشکارا محصولی جدید از نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ـ به‌طور مشخص، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ـ است. فیلمی که سندی دیگر از «انکیزاسیون» در جمهوری اسلامی محسوب می‌شود.

بازجوها بیش از آنکه در فیلم تهیه و منتشر شده، طاهری و دیدگاه‌های وی را مخدوش کنند و هدف قرار دهند، سرکوب عقیده را در ایران امروز عریان می‌کنند.
به‌عنوان نمونه، در بخشی از فیلم تهیه شده توسط نهاد امنیتی، بازجو با اشاره به برخی تعابیر و نظرات طاهری، وی را به‌دلیل قرائت متفاوت‌اش از «نماز» مورد انتقاد قرار می‌دهد. مشخص نیست که دیدگاه متفاوت طاهری از نماز و حتی خدا و اسلام، به چه دلیل مستوجب مواخذه و مجازات است؟

نقطه عزیمت بازداشت طاهری ـ که حدود پنج سال از آن می‌گذرد ـ همین است که نظام سیاسی (بخوانید ولی فقیه) خود را نماینده خدا روی زمین و متولی اجرای یک قرائت از دین اسلام می‌داند. حاکمیت سیاسی از منظری سیاسی ـ ایدئولوژیک مایل به ریزش بدنه اجتماعی همراه خود نیست، و جذب شدن شهروندان به قرائت‌های دیگر دینی را برنمی‌تابد.

تفاوتی نمی‌کند که روشنفکران دینی باشند یا دراویش، اهل تسنن باشند یا بهایی‌ها و حلقه کیهانی‌ها و حتی روحانیان شیعه. هرجا که تفسیر متفاوتی ارائه شود و شهروندانی را همدل و همراه سازد، به‌مثابه‌ی تهدیدی امنیتی مورد توجه و سرکوب کانون مرکزی قدرت قرار می‌گیرد یا دست‌کم، محدودیت‌هایی را موجب می‌شود.

از همین زاویه است که یکی از بازجوهای طاهری و وابستگان قرارگاه ثارالله سپاه، در گفتگویی که فایل صوتی آن منتشر شده، گفته که حامیان طاهری حداقل یک درصد جمعیت کشور را به خود اختصاص داده‌اند. او در همین فایل صوتی شنیدنی و غریب با هشدار نسبت به افزایش شمار مخاطبان طاهری در صورت زنده ماندن وی، اجرای حکم اعدام او را ضروری ارزیابی می‌کند.

حکایت انکیزاسیون و محکمه‌های تفتیش عقاید در جمهوری اسلامی ـ که این‌بار تا سقف صدور حکم اعدام برای آقای طاهری جلوه‌گر شده ـ جدید نیست؛ چنان‌که به‌عنوان شاهدی برجسته در جریان کشتار گروهی مخالفان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، زندانیان مارکسیست با چنین پرسش‌هایی روبرو می‌شدند: «آیا شما مسلمانید؟»، «آیا به خدا اعتقاد دارید؟»، «آیا به بهشت و جهنم معتقد هستید؟»، «آیا حضرت محمد را به‌‌عنوان خاتم‌الانبیاء قبول دارید؟»، «آیا در ماه رمضان روزه مى‌گیرید؟»، «آیا قرآن مى‌خوانید؟»، «آیا حاضرید اعلام و امضا کنید که به خدا و پیغمبر و قرآن و روز رستاخیز ایمان دارید؟»[۲]

سوگمندانه، پرشمار بودند زندانیانی که بی‌خبر از انگیزه‌ی طرح این پرسش‌ها توسط قضات و هیأت مسئول کشتار از ابراز پاسخ منفی ابایی نداشتند و جان بر سر این ابراز عقیده از کف ‌دادند.

از کشتار گروهی مخالفان در سال ۱۳۶۷ تا امروز و محاکمه محمدعلی طاهری به‌خاطر دیدگاه‌های متفاوت دینی و قرائت متمایز او با برداشت رسمی و سنتی و حکومتی از اسلام، و کش یافتن محاکمه‌ی وی، راه درازی در جمهوری اسلامی طی شده است.

راهی طولانی و غریب به اینجا رسیده که اینک، از یک‌سو، حامیان طاهری در اعتراض به ادامه زندان غیرقانونی وی، خود را به زندان اوین معرفی کنند یا دست به تجمع اعتراضی بزنند؛ و البته هم‌زمان، از سوی دیگر، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی برای قطعی‌کردن حکم اعدام طاهری، ناگزیر از تأمل در ملاحظات متعدد شود و درنهایت آن‌را نقض کند.

البته ـ و هم‌زمان ـ متاسفانه نهادهای متولی انکیزیسیون و تفتیش عقیده (در دستگاه‌های امنیتی و قضایی) همچنان به سرکوبگری و تهدید آزادی عقیده، مشغولند.

در یکی از برش‌های تاریخی مرتبط با انکیزیسیون در اروپا، سباستین کاستیلو منتقد برجسته‌ی دیکتاتوری ژان کالون و استبداد دینی مستقر در ژنو قرن شانزدهم میلادی، در مکتوبی خطاب به روحانی خودکامه می‌نویسد: «بگذارید فارغ از اجبار، بر اعتقاد خود باشم؛ همچنان که می‌خواهید دیگران بگذارند تا شما بر اعتقاد خود باشید… پیوسته بر همه‌ی آنانی که هم‌نظر با شما نیستند گمان خطا مبرید و بی‌درنگ آنان را به کفرپیشگی متهم نسازید… بی‌شک از ما دو تن، یکی بر خطاست؛ اما این نباید سبب شود ما به همدیگر مهر نورزیم. خداوند خود روزی حقیقت را بر اهل خطا آشکار خواهد کرد… شما بر اندیشه‌های خود گمان درستی می‌برید؟ دیگران نیز همین گمان را بر اندیشه‌ی خود می‌برند…نفس‌پرستی را وابگذارید و از نفرت‌ورزیدن بر دیگران دست بردارید…» [۳]

استبداد دینی کالون پروتستان سرانجام به پایان رسید؛ همچنان‌که دوران سیاه تفتیش عقیده در کلیسای کاتولیک با تمام مصائب و عوارض‌اش خاتمه یافت.
کردارهای سرکوبگرایانه در پستوهای امنیتی و دادگاه‌های تفتیش عقیده جمهوری اسلامی نیز ـ دیر یا زود ـ به پایان خواهد رسید؛ ای‌کاش کاربدستان حاکم از تجربه قرون وسطی و بی‌حاصلی انکیزیسیون کلیسا بیآموزند و هزینه کمتری به ایرانیان و ایران تحمیل کنند.

مستقل از این آرزو، شواهد تاریخی دال بر تأثیر ایجابی ایستادگی و ستیز جسورانه‌ی آزادگانی چون کاستیلو در برابر کالون است؛ مقاومت و شجاعتی که بی آن، تغییر معنادار وضع ناگوار ممکن نمی‌شد. بیهوده نیست که میرحسین موسوی از درون زندان، مطالعه‌ی کتاب “وجدان بیدار” را به سبزها پیشنهاد داده است.

از: زیتون


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.