به آن خنگی هم که میگویند نیستند

چهارشنبه, 23ام فروردین, 1396
اندازه قلم متن

اخیراً با گرم شدن هوا و فضای انتخابات، اصلاح طلبان باز از لانه بیرون آمده اند تا خدمات فصلی خویش را به نظام اسلامی عرضه بدارند.

مثل همیشه، صحبت از این است که باید به که رأی داد و بخصوص به که نباید رأی داد و راه که را باید بست. به هر صورت، خالی بودن چنته از دستاورد، راهی جز همین استفاده از بغض معاویه باقی نمیگذارد. بالاخص که اصل داستان همان بردن مردم تا پای صندوق رأی است که عکسشان بیافتد و حکومت بتواند پز تعداد شرکت کنندگان را بدهد و بعد هم هر که را خودش خواست از صندوق بیاورد بیرون.

شعارها هم هر سال پاخورده تر از قبل از لای نفتالین بیرون آمده تا بلکه با کمی باد دادن بویش برود و بشود به عنوان جنس نو به مردم عرضه کرد. البته یکی دو قلم جنس جدید هم قاطی این اجناس کهنه کرده اند تا بهتر بشود سر مردم را شیره مالید.

مثل خامنه ای که هر سال جدید را اسم گذاری میکند و به جای موش و خرگوش و پلنگ، مقاومت و مجاهدت و اینها مینامد، اینها هم برای این انتخابات شعار «آیت الله قتل عام» را جسته اند تا نامزدی را که منتسب به رهبری میشمارند، پیش مردم سیاه کنند. آن هم در این نظامی که هر گوشهُ قالی را بالا بزنی، چهار تا قاتل زیرش خوابیده!

شگرد اصلی اصلاح طلبان این است که سر بزنگاه، تمامی عیوب نظامی را که به حفظش کمر بسته اند، به آن کسی نسبت میدهند که میخواهند از میدان به درش کنند. چون خودشان خوب میدانند که مردم چقدر از نظام اسلامی متنفرند و اگر کسی را بخواهند از چشم مردم بیاندازند، بهترین ترفند این است که سمبل نظام معرفیش کنند. میدانند که نظام چقدر منفور است و همین نفرت مردم را وسیله کرده اند برای حفظش! باید انصاف داد که کم هوشی اصلاح طلبان مربوط است به اسلامی بودن سیاستشان، وگرنه، مثل باقی اسلامگرایان، خوب بلدند مردم را گول بزنند.

ادامه بدهید که ارواح هر دو پدرخوانده از شما راضی خواهند بود، هم خمینی و هم رفسنجانی.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۲ نظر

  1. با سلام، واقعیت این است که اگر سری به معاملات و طریقی که اقتصاد در ایران میگردد بزنید، در بردن مال مردم و اختراع انواع و اقسام شرکتهای بی پشتوانه و عجیب و غریب و صندوقهای قرض الحسنه و بانکهای بی پول برای جلب مال مردم و دلالی و دست بدلار و یورو بودن و زمین بازی و زمین خواری و دریا خواری و کوه خواری و انواع و اقسام خوردن و کلاهبرداری، این اصلاحطلبان هم با اصولگرایان همدستند و یا آنها را پوشش می دهند یا تحت پوشش آنان هستند. به محض یک صدای مخالف که سر این مار را هدف میگیرد حتا از طرف پست ترین اشخاص، ناگهان همه با هم آنرا محکوم میکنند و تحلیلهایشان با توجه به شرایط استبداد در ایران است. همین نام نویسی احمدی نژاد (بدون توجه به این نوچه قاجاری خامنه ای فتحعلی شاهی) را بنگرید و تحلیل های سرگروه های اصلاحطلب را هم بخوانید (عبدی، زیباکلام، جلایی پور و دیگر کاسه لیسان)، همه از نافرمانی او می گویند، مثل اینکه فصل الخطابی رهبر یک اصل قانون اساسی است که مورد تجاوز واقع شده است. همه معتقدند که او و اسب دیگر کالسکه ی بی شعوری رد صلاخیت می شوند و همه یقه می درانند که به رهبری توهین شده است و ادب کردن او را تقاضا دارند. این یعنی یاد آوری نوکری و تقاضای عفو کردن. انگار همین رهبری نیست که نفس همه را بریده است و احدی از ترس گزمه هایش جرئت نفس کشیدن ندارد. برای بیرون کردن جنایتکار مشهور (همه سردمدارن که دستی به بشکه های نفت دارند، جنایتکاران مشهور و نه چندان مشهور و گمنام این حاکمیت هستند) که خود را بدستور، کاندید کرده است، دست به دامن شورای نگهبان مال های دزدیده شده ها شده اند که آیا صلاحیت او را رد خواهد کرد یا نه انگار این گروه سگان نگهبان خکومت ظلم و حنایت مامور نگهداری دموکراسی و به قول آقایان مردمسالاری هستند. در آخر اینکه این برنامه ی احمدی نژاد هم به ظن یقین دستورش از بالا آمده است، حال رهبر معظم چه گربه ای در حال رقصاندن است، بعدا فیلمش خواهد آمد. پایدار باشید.

  2. سلام،

    نقش اصلاح طلبان به عنوان محلل همیشه همین بوده. از دو کیسه می خورند: از کیشه رژیم که برای گول زدن مردم و از کیسه مردم برای انتفاد از بخشی از رژیم! و جالت است که هم اینان و هم ااصولگراها دولت های همدیگر را به ناکارایی متهم می کنند و هیچکدام سراغ سز منشا این ناکارایی – ولایت مطلقه فقیه – نمی روند!