ف. م. سخن: نیما راشدان، الهه بقراط، و آیت الله قتل عام!

شنبه, 2ام اردیبهشت, 1396
اندازه قلم متن

بعد از نزدیک به چهار دهه، مشاهده ى انواع و اقسام موافقت ها و مخالفت هاى سیاسى، تصور مى کردم که دیگر هیچ نظر نامتعارفى، مرا متعجب نکند. با این حال در هر دوره اى حرف هایى زده مى شود و نظرهایى صادر مى شود، که انسان انگشت به دهان مى ماند.

کلیپ یکى دو دقیقه اى نیما راشدان و الهه ى بقراط را که در آن در باره ى موضوع حضور در انتخابات و آیت الله قتل عام صحبت کرده اند دیدم و چون واحد «تعجب» کردن را نمى دانم، مجبورم بگویم «خیلى خیلى تعجب کردم»!

البته بدیهى ست که در یک برنامه ى تلویزیونى، همه مى توانند دست پاچه شوند و اشتباه کنند ولى نظرى که این دو مخالف حکومت در این برنامه مطرح کرده اند ظاهرا اشتباه نبوده و بر درستى آن تاکید دارند.

ابتدا، نیما راشدان، با بیان این که کسانى که در خارج هستند، مغز مردم را به اندازه ى مغز خر مگس مى دانند، مى گوید کسانى که آیت الله قتل عام را مطرح مى کنند، چرا نمى گویند موسوى خوئینى ها «گاد فادر»ِ رییسى بود و احمد خمینى هم دستور اعدام را ابلاغ مى کرد (نقل به مضمون). به عبارتى، اى کسانى که مى گویید «آیت الله قتل عام»، چرا امروز، به جاى او، یقه ى موسوى خوئینى ها و سید احمد را نمى گیرید که در دهه ى شصت مقامى بالاتر از او داشتند!

واقعا در مقابل این «استدلال» چه باید گفت؟! آیا اشتباهى در کار بوده؟ آیا تعجیل باعث بیان چنین نظرى شده؟! ظاهرا نه! و آقاى راشدان به این موضوع از قبل فکر کرده و نام ها را در ذهن اش به صورت آماده داشته است.

آیا جا دارد که ما به نیما راشدان بگوییم و از او بپرسیم که این به آن چه ربطى دارد؟ ما اکنون، در آستانه ى انتخابات ریاست جمهورى هستیم، و رییسى یکى از نامزدهاى ریاست جمهورى ست. آیا باید امروز یقه ى او را بگیریم، یا یقه ى موسوى خویینى ها و کفن سید احمد خمینى را؟! آخر نامربوط گفتن تا چه حد؟!

لقب «آیت الله قتل عام» هم به نظر خانم بقراط، «سَبُک» است و نوعى «پروپاگاندا» ست. البته این لقب را اکبر گنجى مطرح کرده و لابد خودش به خانم بقراط جواب لازم را مى دهد. اما من هم که از این لقب استفاده مى کنم، باید به سهم خودم بگویم که خانم بقراط! خیلى ببخشید که در آستانه انتخابات ریاست جمهورى، عده اى دست به پروپاگاندا مى زنند تا دستکم موجودى به نام ابراهیم رییسى، صادر کننده ى حکم اعدام سه چهار هزار زندانى سیاسى، -از جمله یاران پیشین شما پیش از تغییر مرام و مسلک-، رییس جمهور نشود! شما لابد بسیار «سنگین» و «غیر پروپاگاندایى» با مردم سخن مى گویید. اى کاش ما و کسانى که مى خواهند در انتخابات ریاست جمهورى پاى صندوق هاى راى بروند و به رغم نفرت شان از حکومت، براى اندکى خیال آسوده تر و فضایى به اندازه ى یک ایپسیلون بازتر، و از همه مهم تر، «نشان دادن»ِ ضدیّت شان با افراط سیاسى، و «نظام» فعلى، به حریف رییسى راى بدهند از نظرات «وزین و غیر پروپاگاندایى» شما با خبر مى شدیم، شاید جوانان داخل کشور، به فرمایشات شما، بیش از القاب «سبُک» توجه مى کردند.

نفرت از گنجى و مخالفان مذهبى و میانه روى حکومت به جایى رسیده، که درک این مطلب که همه ى این ها براى رسوا کردن و شناساندن یکى از آدمکشان دهه ى شصت به جوانانى ست که آن روزها را ندیده اند، به کارى صعب براى نیما راشدان و الهه ى بقراط و همفکران ایشان تبدیل شده است.

اگر نیما راشدان را صریح گویى و درشت گویى مخالفان راضی مى کند، باید بگویم ……. هر چه گاد فادر و موسوى خوئینى ها و روح سید احمد خمینى هم کرده است!
جاى نقطه ها، مى توانید هر ناسزایى که خواستید بگذارید. ولى الان نه موسوى خوئینى و نه سید احمد، در این ماجرا حضور ندارند و زمان حاضر، بهترین موقعیت براى شناساندن موجودى ست به نام سید ابراهیم رییسى، ملقب به «آیت الله قتل عام». اگر با این دلیل واضح و روشن کسى مخالف باشد، باید در سلامت عقل سیاسى اش تردید کرد.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۲ نظر

  1. دوست عزیز و گرامی ف. م. سخن هر چند که من با صحبت های شما در باره نیما راشدان و الهه ى بقراط کاملا موافقم ولی با این بخش ارصحبت ها و استدلالات شما مبنی بر این که « اى کاش ما و کسانى که مى خواهند در انتخابات ریاست جمهورى پاى صندوق هاى راى بروند و به رغم نفرت شان از حکومت، براى اندکى خیال آسوده تر و فضایى به اندازه ى یک ایپسیلون بازتر، و از همه مهم تر، «نشان دادن»ِ ضدیّت شان با افراط سیاسى، و «نظام» فعلى، به حریف رییسى راى بدهند از نظرات «وزین و غیر پروپاگاندایى» شما با خبر مى شدیم، شاید جوانان داخل کشور، به فرمایشات شما، بیش از القاب «سبُک» توجه مى کردند.» دوست گرامی بعد از این همه سال و آن همه انتخابات پوشالی و بعد ترکیدن بادکنگ فریب و دروغ اصلاح طلبی در ایران این دیگر از شما انسان اگاه انتظار نمی رود , پاینده باشید.

  2. نه فقط اکبر گنجی که جناب ف.سخن هم حافظه ملت را در حد چیزی بین پشه و خرمگس فرض کرده اند.
    تنها نزدیک به یک سال پیش موقع انتخابات خبرگان برای فرار از مثلث جیم آقای گنجی ملت را به رای دادن به ری شهری و دری نجف آبادی (هم دستان آیت الله قتل عام) دعوت می کردند. اما آن زمان نه اسمی از کشتار دهه شصت نبود نه یادی از آیت الله ها و حجت السلام های قتل عام.