زیست بوم ایران قربانی سیاست های جمهوری اسلامی

سه شنبه, 27ام تیر, 1396
اندازه قلم متن

یکی از معضلات این روزهای ایران، مشکلات محیط زیستی است که تدریجا تبدیل به بحران های فراگیر شده اند. این روزها بسیاری از رودخانه ها و دریاچه ها خشک یا کم آب شده اند، دشت ها دچار فرونشست شده اند، ریزگرد دیگر صرفا مهمان مردم جنوب غرب ایران نیست و گاها تا آسمان پایتخت نفوذ می کند. پوشیده نیست بخشی از این مشکلات بواسطه پدیده گرمایش جهانی است اما آنچه روشن است بخش اعظم این معضلات حاصل سیاست های فعلی نظام جمهوری اسلامی است.

نظامی غیر پاسخگو که علاوه بر پی ریزی توسعه نامتوازن و غیر شفاف و رانتی در بخش های مختلف کشور، کلیه برنامه ریزی های خود را بر اساس اصل خود کفایی به هر قیمت، بنیان نهاده است تا از ترکش های ناشی از تحریم ها مصون بماند و این خودکفایی آغازی است بر بحران هایی که پیامدهای آن برگشت ناپذیر و غیرقابل جبران خواهند بود.
طی ۳۸ سال گذشته جمهور اسلامی به علت اتخاذ سیاست های ایدئولوژیک شیعی و متضاد با منافع جامعه جهانی و همچنین بمنظور بسط محور انقلابی-شیعی در خاورمیانه، همیشه ریسک برخورد جامعه جهانی و افزایش تحریم ها در همه زمینه ها را مدنظر قرار داده است. به همین دلیل برنامه های اقتصادی کشور را بر اساس منافع ایدئولوژیک و نه منافع و امنیت پایدار زیست بوم ایران طراحی کرده است.

شوربختانه این برنامه ها از بنیاد مغایر با اصول توسعه پایدار کشور و مخالف با امنیت زیست محیطی کشور بوده اند از جمله حمایت همه جانبه از کشت گندم در دشت های ایران بمنظور خودکفایی در تولید این محصول استراتژیک که حاصلش برداشت بی سابقه و بی ضابطه از منابع آب زیر زمینی بوده است، به نحوی که مطابق نظر وزیر سابق کشاورزی جمهوری اسلامی (آقای کلانتری)، ۷۵% منابع آب زیر زمینی تجدیدناپذیر دشت های ایران در سال های اخیر مصرف شده است. شوربختانه عوارض این برنامه ریزی و استثمار ایدیولوژیک، فرونشست دشت های اصفهان، کاشان، فارس، همدان، تهران، قزوین و…بوده است و زمین هایی شکاف دار و کاملا غیرقابل استفاده برجای گذاشته است.
از دیگر نادانی های آشکار، مطالبات دائمی ائمه جمعه بی دانش و مرتجع در استان های مرکزی ایران جهت احداث سد و تونل های انتقال آب بین حوضه ای از حوضه آبی زاگرس و مناطق پر آب بمنظور توسعه کشاورزی و صنعت در مناطق مرکزی خشک و نیمه خشک ایران بوده است که پایین رفتن سطح آب زیرزمینی در زاگرس و از بین رفتن تدریجی جنگل های بلوط زاگرس را بدنبال داشته است. همچنین زاینده رود زیبا در اثر کشت محصولات کشاورزی و توسعه متمرکز صنعت در اصفهان و همچنین انتقال آب جهت فولادسازی به اردکان به رودی فصلی تبدیل شده است.

کارون پر خروش و با صفا نیز که روزگاری تنها رودخانه قابل کشتی رانی در ایران بود، به رودخانه ای نحیف و کم آب و تشکیل شده از فاضلاب تبدیل شده است. از سوی دیگر نرسیدن آب کافی به دشت های هورالعظیم و هورالهویزه در خوزستان، خاک این دشت ها دچار فرسایش بادی شده است که نتیجه آن افزایش غیرقابل تصور ریزگردها در جنوب و غرب ایران و بویژه خوزستان بوده است که در صورت ادامه این روند، موج جدید مهاجرت از خوزستان به سایر استان ها همچون دوران جنگ آغاز خواهد شد. نمونه دیگر از این فجایع دست ساز جمهوری اسلامی، تبدیل آب شیرین رودخانه کارون به آب شور به واسطه سد اهریمنی گتوند در خوزستان است که توسط قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسداران ساخته شده است. برای احداث این سد چندین هزار میلیارد تومان از اعتباراتی که می توانست صرف آبادانی ایران شود، به شرکت های حکومتی مهندسی مشاور مهاب قدس (وابسته به آستان قدس رضوی) و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا سپاه پاسداران اختصاص داده شد و این نهادها نیز علیرغم آگاهی از احتمال شوری آب پشت سد بواسطه وجود گنبدهای نمکی، اقدام به ساخت این سد نمودند و وزارت نیرو نیز سد اهریمنی گتوند را آبگیری نمود که نتیجه آن شوری آب و خاک در پهنه ای از بهترین زمین های زراعی کشور بوده است، اقدامی که هیچ دشمن قسم خورده ای در حق کشور ایران انجام نداده است اما شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس و قرارگاه خاتم الانبیا سپاه این عملیات اهریمنی را در حق مردم خوزستان اجرا نمودند و هرگز پاسخگوی فجایع حاصله هم نبوده اند.

با وجود این مشکلات، جمهوری اسلامی طی چندسال اخیر قرارگاه اقتصاد مقاومتی را تشکیل داده است که نتایج حاصل از آن ادامه روند گذشته خواهد بود. در واقع تحت شرایط کنونی منافع و امنیت زیست بوم ایران فدای توسعه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی خواهد شد و این سرزمین همچون شمعی روشن هر لحظه تکیده تر و نحیف تر از قبل خواهد شد.

تحت این شرایط همه کارشناسان، تکنوکرات ها و کنشمندان سیاسی وظیفه دارند تا حفظ زیست بوم ایران از چنگال نادانی و استثمارطلبی رژِیم مستبد و توسعه طلب جمهوری اسلامی را در اولویت اقدامات خود قرار دهند. بدین منظور هر فرد می بایستی در حد توان خود عموم مردم را نسبت به آینده تاریک زیست بوم ایران، در صورت تداوم وضع موجود، آگاه نماید. بهترین راه جهت نیل به این هدف ملی، استفاده از شبکه های اجتماعی و همراهی با جریانات و کمپین های محیط زیستی مستقل و دلسوزی است که گاها نظام را وادار به عقب نشینی از مواضع خود کرده است. همچنین پیگیری حقوقی و تشکیل پرونده های محیط زیستی علیه شرکت ها و نهادهای حکومتی ذی نفع عامل ایجاد فجایع محیط زیستی مانند سد گتوند و موارد دیگر در نهادهای حقوقی-بین المللی نیز در حفظ و حراست از زیست بوم ایران راهگشا خواهد بود.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.