جمشید ح: سالروز آتش سوزی سینما رکس آبادان: جنایتی که مذهبی‌ها را زودتر به قدرت رساند

یکشنبه, 29ام مرداد, 1396
اندازه قلم متن

نمایی از سینما رکس بعد از آتش سوزی

جمشید ح – روزنامه نگار، ترکیه

شنبه ۲۸ مردادماه مصادف با سی و نهمین سال آتش زدن سینما رکس است که آتش انقلاب را شعله ورتر ساخت و حدود شش ماه پس از آن نظام سیاسی پیشین فروپاشید و گروه‌ها و افرادی قدرت را به دست گرفتند که جناح دینی به رهبری آیت الله روح الله خمینی همه آنان را از صحنه خارج ساخت و خود قدرت مطلقه را به دست گرفت.

بدیهی است که رژیم کنونی همچنان ادعا می‌کند که رژیم شاه و تشکیلات ساواک این جنایت را طرح ریزی کرده بود تا موجب بدنامی خیزش اسلامی شود. ولی مدافعان رژیم پیشین قاطعانه تاکید می‌کنند که این جنایتی الهام گرفته از تحریکات دینی بود که توسط گروهی معتقد به جناح مذهبی آن را مرتکب شد و از وقوع آن سود بسیار برد.

۳۹ سال از آن زمان می گذرد، ولی هنوز پرسش های پاسخ نگرفته بسیار است. آیا فردی که «حسین تکبعلی زاده» در دادگاه معرفی شد، به طور خودسرانه تصمیم به آتش زدن سینما گرفت؟ وقتی قاضی از وی پرسید که آیا به دستور ساواک مرتکب این جنایت شده است، او در دادگاه به خشم آمده بود.

تکبعلی زاده همان متهمی بود که کوتاه مدتی پس از وقوع آتش سوزى، توسط پلیس کشور شناسایی شد و به زندان افتاد. ولی پس از وقوع انقلاب، او همراه با بسیاری زندانیان دیگر، توسط «انقلابیون» از زندان گریختند. ماه‌ها پس از آن بود که رژیم جدید زیر فشار شدید مردم آبادان، این فرد را دوباره بازداشت کرد و محاکمه را به راه انداخت.

تکبعلی زاده در دادگاه تاکید کرد که طبق قرار قبلی با سه نفری که او را در ایجاد حریق یاری کردند، قصد داشت به حسینیه اصفهانی‌ها در آبادان برود. این حسینیه تحت سرپرستی فردی به نام محمد رشیدیان اداره می شد. تکبعلی زاده همچنین در دادگاه گفته بود که در گروه آموزش قرآن عضویت داشته که فردی به نام محمد کیاوش آن را اداره می کرد.

تکبعلی زاده پس از پایان دادگاه در کنار صاحب سینما رکس و چند تن دیگر اعدام شد تا مردم خشمگین آرام شوند. شاید یکی دیگر از علل اعدام تکبعلی زاده خاموش کردن صدای او بود تا واقعیات همچنان در پرده اسرار بماند. ولی گفته می شود که محمد کیاوش و محمد رشیدیان بعدها هر دو پست‌های مهمی گرفتند.

در جریان آتش سوزى سینما، ٣٧٧ نفر کشته شدند که سه تن از عاملان آتش سوری نیز در شمار آنان بودند و تنها تکبعلی زاده توانست نجات یابد. گفته می شود که حدود سی تن دیگر از تماشاچیان نیز توانستند پیش از گسترش شعله ها از سالن سینما بگریزند.

جمهوری اسلامی ایران بعدها ادعا کرد که ماموران ساواک پیش از ایجاد حریق، درها را قفل کرده اند که تماشاچیان نتوانند فرار کنند. ولی نجات سی نفر و از جمله تکبعلی زاده نشان می‌دهد که درها قفل نبوده، بلکه از آنجا که درها از داخل باز می شده، همجوم جمعیت وحشتزده گشودن آن ها را غیرممکن ساخته بود.

بسیاری از اطلاعاتی که به آن ها استناد می شود، در جریان برگزاری دادگاه علنی افشا شد. ظاهرا این گونه محاکمات حساس در پشت درهای بسته انجام می گیرد. ولی خشم مردم آبادان که خواهان شناسائی آمران و عاملان این جنایت تکان دهنده بود، مانع از بستن درها شد.

شاید هم سران رژیم امیدوار بودند که تکبعلی زاده با گرایش مذهبی که دارد، حاضر شود خود را یک عامل ساواک و دستور گیرنده از دولت وقت معرفی کند. ولی او حاضر به همکاری در این زمینه نشد.

بخش هایی از فیلم محاکمه، در یوتیوب در اختیار همگان قرار دارد.

از یک سال و اندی پیش از وقوع انقلاب، آتش زدن سینماها و شعبات بانک و کاباره‌ها و دیگر مراکز «عیش و نوش» توسط گروه‌های «انقلابی» به یک شیوه عادی مبارزاتی مبدل شده بود. آنها به این ترتیب می خواستند انزجار خود را از نموده‌های «فرهنگ فاسد غرب» بیان کرده و نشان دهند که رژیم وقت قدرت حکومت ندارد.

ولی آتش زدن سینما رکس یک استثنا بود. سینماهای دیگر در ساعات نیمه شب و هنگامی که خالی بود به آتش کشیده می شد. ولی اتش سوزی در سینما رکس هنگامی که سالن پر از تماشاچی بود، صورت گرفت.

آیا تکبعلی زاده و سه همدستش، خودسرانه به این اقدام دست زده بودند یا عواملی آنها را تحریک کرده بودند تا خشم مردم را علیه ساواک و شاه و رژیم حاکم به مرحله انفجار برسانند؟

افراد «انقلابی» برای نسبت دادن این جنایت فجیع به رژیم شاه، انواع ادعاها را مطرح ساختند. آنها از جمله گفتند که علت گسترش سریع آتش استفاده از بنزین هواپیما بوده است. بدیهی است که تنها مقامات دولتی هستند که به بنزین هواپیما دسترسی دارند. ولی مدافعان رژیم پیشین می گویند که گسترش سریع آتش به علت قابل اشتعال بودن مصالح آکوستیک به کار رفته در دیوارها و سقف سالن بوده است.

همچنین ادعا شده بود که مسؤولان وقت عمدا ماشین های آتش نشانی را بدون آب و تجهیزات و خیلی دیر به محل فرستاده بودند– و این در حالی که مدافعان دولت پیشین می گویند که ماشین ها همه تجهیزات لازم را در اختیار داشته و با آب پر و به سرعت خود را به محل رسانده بودند.

گمان می‌رود که بی‌جهت نبود که شهر آبادان و سینمایی که پر از جمعیت بود برای ارتکاب این جنایت گزیده شد. زیرا آبادان دارای سینماهای بسیار بود و بزرگترین پالایشگاه ایران در آن جا قرار داشت و دارای شمار زیادی مهندسین و کارشناسان خارجی بود و خبر این جنایت می توانست به سرعت در جهان پخش شود و رژیم پیشین را سخت متزلزل کند.

وبسایت «تابناک» متعلق به محسن رضایی در گزارشی در مورد نقش سینما رکس آبادان در تسریع فروپاشی رژیم پیشین نوشت: «این حادثه در افزایش خشم عمومی و تسریع انقلاب نقش موثر داشت.»

یکی دیگر از ادعاهایی که مطرح شد تا مسوولیت جنایت متوجه رژیم شاه شود، این استدلال بود که فیلم «گوزن‌ها» که در آن لحظه روی پرده بود، جنبه انتقادى آشکاری از رژیم وقت داشت. این فیلم که مسعود کیمیایی آن را ساخته بود، این چنین در اذهان مردم شهرت یافت.

ولی وقتی قاضی دادگاه، آیت الله موسوی تبریزی می‌خواهد از این موضوع بهره گیری تبلیغاتی کند و جنایت را به رژیم پیشین نسبت دهد، از متهم می‌پرسد که چرا سینما رکس را برای آتش زدن انتخاب کردی که فیلم «گوزن ها» را نشان می‌داد، تکبعلی زاده تایید می‌کند که او قبلا فیلم را دیده بود، ولی در انتخاب صحنه جنایت، به این موضوع توجهی نداشت.

در آن روزها گفته شد که مردم آبادان به خوبی احساس می کردند که دادگاه برای پرده پوشی جنایت بوده و اعدام صاحب سینما که هیچ نقشی در این جریان نداشته، طراحان این جنایت را پشت پرده و ناشناخته و بدون کیفر باقی می گذارد. آنها هنوز خواهان پیگیری جنایت و معرفی طراحان آن بودند، ولی کوتاه مدتی بعد از اینکه جنگ ایران و عراق آغاز شد و دشمن خرمشهر را اشغال کرد، ادامه پیگیری این جریان دبگر غیر ممکن شد.
از: صدای آمریکا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.