مشغولیت هاى ما ایرانیان

جمعه, 17ام شهریور, 1396
اندازه قلم متن

واقعیت مسلم این است که هیچ اتفاقى در ایران نمى افتد مگر با اذن و اجازه ى رهبرى.

اگر یک لحظه این واقعیت را فراموش کنیم، ره به بیراهه برده ایم و سرِ خود را به بازى یى مشغول کرده ایم که «نظام» خواستار آن است.

واقعیت دیگر این است که «نظام»، همین آیت الله خامنه اى ست.

قدرت خامنه اى در ایران بى حد و حصر است. او هم رهبر سیاسى کشور است و هم ولى فقیه. امر او در سیاست و دین، براى حکومتیان واجب و قطعى ست. اگر کسى به امر و نهى فقیه باور نداشته باشد، نمى تواند در میان «حکومتیان» قرار بگیرد.

حکومتیان، عوامل آقاى خامنه اى هستند. مغز «متفکر» حکومت، آقاى خامنه اى ست. او به وسیله دفتر خود، و گاه در موارد حساس، شخصا، امر و نهى اش را به «حکومتیان» منتقل مى کند. کشور ما به سمتى مى رود که خامنه اى مى خواهد. محال است جهت حرکت نظام، بدون خواست و آگاهى خامنه اى تغییر کند.

گفتیم آیت الله خامنه اى رهبر سیاسى کشور است. او طى سال ها کار در بالاترین سطوح حکومت اسلامى، سیاست و سیاست بازى را آموخته و بر بازى شطرنج سیاسى تسلط یافته است. او و عوامل اش تصور مى کنند که در شطرنج سیاسى برتر از دیگر رهبران جهان اند. علت آن هم پیروزى هایى ست که گاه و بیگاه در عرصه سیاست داخلى و خارجى به دست آورده اند.

شطرنج باز، براى بُرد در بازى، «باید» به گاهِ خود، از مهره هاى اش قربانى بدهد. شطرنج باز، براى برد در بازى، به گاه خود، باید حریف را فریب بدهد. شطرنج باز براى «بُرد نهایى» در بازى، باید به گاه خود، مساوى را بپذیرد و تن به تسلیم موقت بدهد. بدون این کارها بُرد در شطرنج سیاسى ممکن نیست.

خامنه اى اصول و قواعد بازى شطرنج را مى داند. اصل براى ما، که بیننده ى این «بازى» هستیم این است که وزیر و وکیل و سرباز خود به خود حرکت نمى کنند، و مستقل عمل نمى کنند، و این بازیگر است که مهره ها را بر اساس استراتژى و تاکتیک خود حرکت مى دهد.

گاه، موقع تماشاى بازى شطرنج، مى گوییم، اگر وزیر در فلان خانه بنشیند یا فیل در فلان خانه جاى گیرد، چنین و چنان خواهد شد. اگر حرکتى که صورت مى گیرد مطابق میل ما باشد، خوشحال مى شویم و احساس شعف مى کنیم از این که خواست ما انجام شده است. اگر هم بر خلاف خواست ما حرکتى صورت بگیرد، ابتدا شاکى مى شویم و بعد دچار فراموشى مى شویم و در نهایت دوباره «نظر» خود را براى حرکت هاى بعدى، بر زبان مى آوریم.

در شطرنج سیاسى همه ى این ها صادق است، به علاوه ى این که خود ما، جزو مهره ها هستیم، و پایین ترین رتبه را در بازى داریم که در صورت لزوم، از ما براى راه پیمایى یا راى دادن یا جنگیدن و کشته شدن استفاده مى شود.

«حکومتیان» نیز مهره هاى شطرنج هستند با رتبه هاى بالاتر. هنگام درگیر شدن، مهره هایى که اول از همه قربانى مى شوند، سرباز ها هستند. به عبارتى، براى حفظ «حکومتیان» سربازها را مى توان به راحتى قربانى کرد.

نکته ى دیگرى که نباید فراموش کرد این است که در شطرنج سیاسى، مثل شطرنج واقعى، با یک مسابقه، و با یک برد و باخت و مساوى، سرنوشت بازیکن مشخص نمى شود بلکه باید چند بار در سطوح مختلف بازى کرد تا برنده ى نهایى مشخص شود. همه ی این ها که گفتیم مسوولیت اش با یک نفر است: شخص رهبر.

باید مراقب باشیم که چنان در بازى و نقش مهره ها و حرکت هاى شان غرق نشویم که فراموش کنیم نقش اصلى را رهبر بازى مى کند.

براى این که از این مهم، غافل بمانیم، رهبر و عوامل اش مى توانند سرِ ما را در جاهاى دیگر گرم کنند و براى مان مشغولیت فراهم آورند.

این که مذاکرات هسته اى صورت گرفته است، این که برجام فلان و بهمان شده است، این که ظریف چنین گفته و روحانى چنان گفته است، این که براى دفاع از حرم، سرباز به سوریه اعزام شده است، این که فلان مهره ى «نظام»، به پادشاه عربستان کیش داده است، این که رییس قوه ى قضاییه، مبارزه با اهل قلم و مطبوعات را سر سختانه دنبال مى کند، و نویسنده هاى رسانه ها را به زندان مى افکند یا موجبات درد و رنج و مرگ شان را فراهم مى آورد، این که بچه هایى که در خارج از کشور کار رسانه اى مى کنند در معرض تهدید قرار دارند، این که رهبران سبز، سال هاست که بدون محاکمه در حبس به سر مى برند، همه و همه به خواست و اراده ى رهبر است، و این که اگر فلان مهره برود و فلان مهره بیاید وضع بهتر مى شود، مشغولیتى ست که حکومت براى ما مردم عامدانه فراهم مى آورد.

موضوع به ظاهر ساده است، ولى درست که بنگریم، گاه چنان به حرکت مهره ها دلخوش مى کنیم که اصل مطلب، یعنى شخص خامنه اى را از یاد مى بریم.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. همه اینها گفتید اراجیف بود، خامنه ای یک اسگل با هوش معمولی هستش، عروسک گردانانش دارند خوب به بازمیگیرندش. اساسا در این حکومتی وجود نداره، آنچه به چشممیاد همون اجرانمایش پشت صحنه هستش.
    حتی … خمینی هم همینگونه بود.