مهدی ذاکریان: سخنی از سر درد با سید حسن خمینی

چهارشنبه, 22ام شهریور, 1396
اندازه قلم متن

از دوازده سال پیش به عنوان یک استاد حقوق بشر در تعجب بودم که چرا یک پلیس باید شهردار پایتخت بشود؟ ولی در کشوری که یکی به ژن برتر مفتخر باشد، دیگری سهم خود را از سفره انقلاب بخواهد، فردی جبهه و جانبازی خویش را دلیل تام الاختیار بودن بر سرنوشت دیگران بداند و آن دیگری هم اصل و نسب و پدران خود را معیار برتری بر آحاد مردم بداند و همه این اصل مترقی و پیشرفته اسلام را که: “برترین شما نزد پروردگار با تقوی ترینتان است” را فراموش کنند آن وقت عجیب نیست که شهردار شهری مثل تهران هم یک پلیس بشود.  طبیعی است که بسیاری از فرهیختگان، ادبا، متخصصین و دانشمندان این سرزمین آنقدر بزرگ و غنی و عزتمندند که تنها رکوع و سجده خویش را پیش درگه حق قادر متعال برند. برای آنها وزیر و معاون وزیر و شهردار و مانند اینها پشیزی نمی ارزد چه رسد که برای آن دروغ بگویند و حصر و حبس دیگران را سرمایه قدرت خویش قرار دهند. به رغم این عزت نفس و بی تفاوتی به امور دنیوی، آنجا که پای منافع مردم در میان است مانند پرونده های قوه قضاییه درباره مفاسدی مانند بابک زنجانی و نیز گفته های دادستان کل کشور درباره حقوق های نجومی، املاک نجومی و رانت ها و غیره بدن آنها می لرزد که چه بر سر جامعه و ملت می آید؟ولی یاس زمانی فراگیرتر می شود که بسیاری از فرهیختگان، سینه چاک یکی از یادگاران امام شده و او در عوض در مقطعی حساس حق را به باطل و باطل را به حق بیامیزد.

نخستین بار که گفت و گویی میان من وشماپدید آمد در مرقد امام هنگام سخنرانی حاج احمد آقا بود. دکتر بنو محقق فرانسوی که من دانشجو راهنمای او بودم پس از اتمام برنامه از من پرسید شما با حسن آقا دوستید؟ عرض کردم نه فقط کوتاه و اتفاقی درباره دانشگاه و زبان های خارجی و موضع ضد آمریکایی حاج احمد آقاگفت و گویی شد و من نمی دانستم که ایشان کیست. زمان گذشت و ما دیدیم نوه امام چگونه مورد هجمه موج سواران انقلاب قرار گرفت. البته هنگامیکه یک ملت از امام حسین تا آزادی با سکوت و متانت به خیابان آمدند و حتی یک شیشه نشکستند و شهردار تهران هم آن را حضور سه میلیونی نامید و خود را به آنها چسباند، نوه امام دربرابر اتهامات فتنه و آشوبگر خواندن آن جمع عظیم ساکت، سکوت کرد. بگذریم از اینکه وقتی رییس جمهور مثلا ولایی و دوستاران او مردم متین ما را خس و خاشاک نامیدند و فتنه گرشان خواندند، شهردار تایید شده سید حسن خمینی هم در رویکردی متفاوت با قبل وبا روش داغتر از آش فرمود: سران فتنه حتی اگر توبه کنند حکمشان اعدام است.

در آن  زمانها نوه امام بسیار احتیاط نمود …….. نمی دانم چرا؟ ولی در تعجبم که ایشان، آقای دعایی، آقای مطهری و شماری دیگر به یکباره فراموش کردند که چگونه آقای قالیباف در جریان مناظرات اخیر، خاطرات تلخ بد اخلاقی های هشتاد و هشت را تکرار کرد و به گونه ای سخن راند که  می دانید و اینها در کنار آن چیزی است که ما در شهر می بینیم و دیدیم بر سر این شهر چه آورده شد؟

در حالیکه اعتیاد، کودکان کار، ترافیک، قطع درخت، زباله، پروژه های بی تاثیر و گزاف ، تخریب ویلاها و آپارتمان های سالم برای تبدیل به برج در شهر موج می زد، بافت های فرسوده و بافت های غیر مدرن شهر مردم را می آزرد، شهرداری با پول بیت المال به واسطه بیلبوردهای گران به ما اطلاع رسانی کرد که هر دو دقیقه یک کودک نامشروع در آمریکا متولد می شود.

راستی چه کسی هنگام ظلم به آیت الله هاشمی سکوت کرد؟ نه تنها سکوت بلکه مجموعه همشهری تمام قد به ایشان تاخت حتی چند روز پیش از از دست رفتن ایشان تصویر کودک گل فروش را چاپ کرد؟ یاشار سلطانی چه کرده بود؟ شهرداری کی به مردم گزارش شفاف داد؟ سامانه های نظارتی ١٣٧ و ١٨٨٨ کی مانع تخریب ویلا و آپارتمان های سالم شدند؟

آن وقت شما از دره فرح زاد و گعده با معتادان مفتخرید؟ کی شما و ایشان با استادان بزرگ جامعه شناسی و آسیب شناسی اجتماعی هم سخن شدید؟ کی پای سخن ما درباره حقوق شهری و حقوق شهروندی نشستید؟ آیا می دانید شهرداری دوحه و دبی چه می کنند؟ از شهرداران پاریس و نیویورک و لندن نمی گویم.

نمی دانم شاید اگر جوب آب کوچه ما هم یکسال مخروبه نبود، دو بار، خیابان ما برای برج سازی که آپارتمان سالمی را تخریب و برای ساخت یک مال بزرگ در منطقه ای مسکونی گود برداری کرد نمی ریخت، ده ها پیام برای جاروب کوچه نمی گذاشتیم، موش در جوب جولان نمی داد، هر یک روز درمیان کامیون بساز و بفروش ها مانع ورود ماشین ما به خانه نمی شدند، آسفالت سالم را کامیون های برج سازان هر سه ماه سه ماه تخریب نمی کردند، از هشت صبح تا نیمه های شب مطالعه و استراحت ما با صدای ساخت و سازهای سودجویان همراه نبود آن وقت ما هم به دلیل کوچه و برزن خودمان برای شهردار تهران کف می زدیم و مردم تهران و شهر تهران را فراموش می کردیم. کاش شما لااقل مثل پدربزرگتان می بودید.

آیت الله سید حسن خمینی! ما هم آن بخش مثبت ولی کوچک شهرداری را دیدیم و حتی در کلاس به دانشجویانمان تذکر دادیم، ولی از یک ملت خطاهای بنیادی را نپوشاندیم.

*استاد حقوق بشر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.