ف. م. سخن: سخنى با سردار باقرى: سه سال بچه ها را به کشتن دادید براى اینکه شجاعت حرف زدن نداشتید

یکشنبه, 26ام شهریور, 1396
اندازه قلم متن

یکى از دوستان، ویدئویى در صفحه ى فیس بوک اش قرار داده که آن را ندیده بودم؛ ویدئویى مربوط به سال ١٣٩٣، که گفت و گویى ست با سردار سرلشکر محمد باقرى، فرمانده جدید ستاد کل نیروهاى مسلح، در مورد پایان جنگ ایران و عراق.

سردار باقرى، عمدا یا از روى سهل انگارى، وارد مبحث پایان جنگ و پذیرش قطعنامه توسط خمینى مى شود و اظهار مى دارد:
«پذیرش قرارداد به خاطر نامه ى این و آن نبود… از سال ١٣۶۴ – ١٣۶۵ ما ضعف هاى ساختارى و زیرساختى و اساسى مون در جنگ هویدا بود… قبل از اون هم بود، ولى دیگه عراقى ها به جایى رسیدن که به شدت قوى شدن… ما با یک ارتش قدرتمند رو به رو بودیم… بعد، ما هشت مون گرو نُه مون بود و حضرت امام مى فرمودن جنگ جنگ تا پیروزى! جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم! تا این حد!… اما آیا بدنه ى کشور به این نحو از جبهه پشتیبانى مى کردن و آیا به این نحو جنگ ادامه پذیر بود یا خیر؟!… بسیارى از سرزمین هایى که ما تصرف کرده بودیم دشمن موفق شد که از ما پس بگیره… این ها اتفاقاتى بود که باید براش تصمیم گرفته مى شد… دشمن تا نزدیکى اهواز هم اومد… باید براش تصمیم گرفته مى شد… ما براى مقابله با سلاح هاى پیشرفته شیمیایى عراقى ها حتى ماسک به درد بخور نداشتیم و ماسک هاى ما به درد گاز اشک آور مى خورْد، و در مقابل گاز اعصاب عمل نمى کرد و بچه ها مون مثل برگ خزان به زمین مى ریختند…»

خسته نباشید سردار! دست تان درد نکند سردار! براى امثال من که در جبهه بوده ایم، و به مدت طولانى در خط مقدم جبهه هم بوده ایم، این حرف ها تازگى ندارد. زمانى که به ما در طلاییه که دویست متر با عراقى ها بیشتر فاصله نداشتیم و در خط، نیروى کافی هم نداشتیم و به فاصله خیلى زیاد واحد هاى دیده بانى ما مستقر بودند و عراقى ها به راحتى مى توانستند از وسط دو دیده بان عبور کنند و ما را بکشند، چنان که بچه هاى تیپ قبل از ما را آمدند و سر بریدند، به ما دستور داده شد که فشنگ ها را از روى تیربارها برداریم چرا که به اندازه ى کافى مهمات نداریم و باید در شلیک گلوله صرفه جویى کنیم! جالب اینجاست که تا سال ۶٣ که من در خط بودم، فشنگ هایى که از آن ها استفاده مى کردیم، نشان تاج بر ته پوکه هایش حک شده بود!

خلاصه با چه وضعى اعتراض منطقى ما مسموع افتاد و گفتیم که اگر عراقى ها به ما هجوم بیاورند، فاصله ى ما با آن ها این قدر کم است که اصلا فرصت گذاشتن فشنگ در تیربار نخواهیم کرد، نهایتا به ما اجازه داده شد، مهمات را داشته باشیم ولى از آن ها استفاده نکنیم!

آرى جناب سردار!
ما در سال ۶٣ به چشم مى دیدیم که شکست خورده ى جنگ ما هستیم!

اما شما، آرى شما چرا در همان سالِ آشکار شدن ضعف ما و قدرت صدام، به خمینى نگفتید که اکنون وقت پایان دادن جنگ است و واقعیت امر از این قرار است و ما حتى فشنگ و مهمات به قدر کافى براى مقاومت در مقابل عراقى ها نداریم؟!

چرا در آن زمان لال بودید و زبان در کام نگه داشته بودید؟!

جز این بود که شما از خمینى مى ترسیدید و جرات بازگو کردن حقایق را در مقابل او نداشتید؟

این موضوع از دو حال خارج نیست:
١- یا شما مى ترسیدید و به خمینى دروغ مى گفتید که مسوول کشته شدن بچه ها بعد از سال ۶۴ – ۶۵ به قول خودتان، شما هستید.
٢- یا واقعیت را مى گفتید و خمینى حاضر به پذیرش آن نبود که در این صورت مسوول کشته شدن بچه ها بعد از سال ۶۴ – ۶۵ شخص خمینى بود.

موضوع از این دو حالت خارج نیست.

لابد مى گویید، حالا ما مقصر، یا خمینى مقصر، چه فرقى در وضع امروز ما مى کند؟ آن ها که نباید مى مردند مردند و آن ها که نباید دست و پا از دست مى دادند، دست و پا از دست دادند…

معلوم است که این حرف ها در وضع امروز ما موثر است:
خامنه اى یا مى فهمد که دارد در جهان با دم شیر بازى مى کند یا نمى فهمد. اگر شما به او واقعیت اوضاع نظامى ایران و جهان را مى گویید و او نمى فهمد، پس مى خواهد ایران و جوانان اش را به طرف نابودى و مرگ بکشاند. در این صورت به عنوان سرباز ایرانى وظیفه دارید، در جهت منافع کشور و مردم، او را از جایگاه رهبرى به زیر بکشید و عده اى عاقل را به جاى این آدم بیمار و روان پریش بنشانید تا کشور را اداره کنند.

یا نه، شما از خامنه اى مى ترسید و حاضر به بیان واقعیت ها نیستید و این که شکست ما در مقابل قوى ترین ارتش هاى دنیا قطعى ست، که در این صورت مقصر نابودى ایران و کشتار جوانان شما خواهید بود، گیرم ده سال بعد دوباره به تلویزیون بیایید و براى ما داستان تعریف کنید.

حرف هایى که مى تواند جلوى وقوع جنگ را بگیرد بعد از تمام شدنِ خواهى نخواهىِ جنگ، پشیزى ارزش ندارد. اگر مى توانید و شجاعت اش را دارید، این حرف ها را امروز بزنید که فردا خیلى دیر خواهد بود.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.