استعمار انگلیس ۸۰ سال جزایر سه گانه را از ایران جدا کرد

شنبه, 2ام اردیبهشت, 1391
اندازه قلم متن

چهارشنبه هفته گذشته امارات ادعا کرد که جزیره ابوموسی و جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک متعلق به این کشور است و خواهان گفت وگو بر سر این جزایر شد. در واکنش به این ادعا، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران، حاکمیت تهران بر این جزایر را مسلم و غیرقابل مذاکره خواند.

برای روش شدن تاریخچه حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه خلیج فارس، در گفت وگو با رضا قاسمی، آخرین سفیر ایران در کویت در دوران محمدرضا شاه که در مذاکرات مربوط به این جزایر حضور داشت، از سابقه این موضوع پرسیدیم.

رضا قاسمی: مسئله جزایر سه گانه به موضوع اساسی تری برمی گردد که آن موضوع تاسیس اتحادیه امارات متحده عربی بود. وقتی که دولت وقت انگلستان اعلام کرد که درپایان سال ۱۹۷۱ نیروهای خود را از خلیج فارس خارج خواهد کرد، فکر تشکیل اتحادیه امارات قوت گرفت.

در حقیقت تشکیل این اتحادیه یک اندیشه انگلیسی بود و هدف شان این بود ایران را که به حق مدعی بحرین و جزایر سه گانه بود، به جای اینکه در برابر دو تا شیخ نشین مختلف قرار بدهند، بهتر آن دیدند که به جای یک یا دو شیخ نشین، در برابر مجموعه ای از امارات قرار دهند. مخصوصا که آن موقع صحبت این بود که بحرین را هم جزو اتحادیه قلمداد کنند.

دولت شاهنشاهی ایران به صراحت اعلام کرد تا زمانی که مسئله بحرین و جزایر حل نشده است به هیچ وجه با تشکیل چنین اتحادیه ای که ساخته دست انگلیس هاست موافقت نخواهد کرد.

بر همین مقوله مدتی مذاکرات بین مقام های ایرانی و مقام های انگلیسی شروع شد و متعاقب آن مذاکرات جداگانه ای با شیوخ امارات مخصوصا شیخ خالد، شیخ شارجه و شیخ راس الخیمه مذاکراتی انجام شد که بنده هم کمابیش در جریان آن مذاکرات شرکت داشتم.
وقتی که دولت وقت انگلستان اعلام کرد که درپایان سال ۱۹۷۱ نیروهای خود را از خلیج فارس خارج خواهد کرد، فکر تشکیل اتحادیه امارات قوت گرفت. در حقیقت تشکیل این اتحادیه یک اندیشه انگلیسی بود و هدف شان این بود ایران را که به حق مدعی بحرین و جزایر سه گانه بود، به جای اینکه در برابر دو تا شیخ نشین مختلف قرار بدهند، بهتر آن دیدند که به جای یک یا دو شیخ نشین، در برابر مجموعه ای از امارات قرار دهند.
رضا قاسمی، سفیر شاه در کویت

برای راضی کردن آنها هم یک سری اقداماتی انجام شد که در این میان شیخ شارجه حسن تفاهم نشان می داد و شیخ صغر (حاکم راس الخیمه) مادی بود و اندیشه های مادی داشت و تقاضاهایش را هی مکرر می کرد. البته تا حدودی هم تقاضاهایش برآورده شد.

شما در آن زمان چه شغلی داشتید و با چه عنوان در این مذاکرات حضور داشتید؟

آن زمان من در سمت معاونت اداره نهم سیاسی بودم. می دانید که وزارت امور خارجه هشت اداره سیاسی داشت که تقسیم بندی جغرافیایی داشت و در زمان تصدی آقای زاهدی، وزیر خارجه، به خاطر اینکه مسائل خلیج فارس مطرح بود یک اداره به ادارات سیاسی اضافه شد و آن اداره نهم سیاسی بود.

اداره نهم سیاسی کارش رسیدگی به مسائل مربوط به سرزمین های جنوبی خلیج فارس بود. و من در آن زمان به عنوان معاون اداره نهم در مذاکرات شرکت می کردم و حتی من میهماندار شیخ خالد، شیخ شارجه که به ایران آمد و قرار بود که به اصفهان و شیراز سفر کند بودم و تمام مدت در کنارش بودم. در مذاکرات هم شرکت می کردم.

جزیره ابوموسی که در واقع جزیره ای مسکونی در خلیج فارس است، از نظر جغرافیایی و حقوقی چه وضعیتی دارد؟ آیا امارات هم در حال حاضر در اداره این جزیره نقشی دارد؟

جزیره ابوموسی درست در وسط حد فاصل بین ایران و شارجه قرار دارد. این جزیره متعلق بودنش به ایران مسلم است. این جریان هم ثابت شد. ما با مدارک و نقشه هایی که در اختیار داشتیم، حتی نقشه هایی که روس ها داشتند و در اختیار ما گذاشتند، ثابت شد که این سه جزیره متعلق به ایران است.

در نهایت چیزی نزدیک به ۸۰ سال بود که سیاست استعماری انگلیس این جزیره را از خاک ما جدا کرده بود و الان از این جدایی چیزی حدود ۱۲۰ یا ۱۳۰ سال می گذرد.

این مسئله پیش از این حل شده و یک مسئله کهنه است. دیگر تجدیدش اصلا موردی ندارد. جزیره ابوموسی و دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک متعلق به ایران است و مدارک آن هم موجود است و در زمان خودش هم که کشور ما نیرو در جزایر پیاده کرد و نسبت به مالکیت آنها اعاده حیثیت شد، چهار کشور عربی علیه ما به شورای امنیت شکایت کردند.

این چهار کشور عبارت بودند از عراق، یمن جنوبی، لیبی و الجزایر که آنجا در شورای امنیت نماینده ایران با یک گزارش خیلی جامعی حق مالکیت خود را ثابت کرد و در نتیجه شورای امنیت موضوع را از دستور کار خود خارج کرد. این یک قرار بین المللی است که وقتی موضوعی از دستور کار شورای امنیت خارج می شود، دیگر قابل طرح مجدد نیست.

بنابر این اصرار امارات بر این که می گویند این جزایر مال ماست، و ابزار حق و حاکمیت می کنند اشتباه است. اولا حاکمیت فرع بر مالکیت است. یعنی اگر مالکیتی نباشد، حاکمیتی نخواهد بود. بنابر این اصرارشان آب در هاون کوبیدن است. در هر حال جزیره ابوموسی دارای مقداری نفت و مقداری خاک سرخ است و این جزیره مسکونی هم هست.

به همین دلیل هم برای رعایت حال سکنه آنجا یک نوع توافقی انجام شد که قسمت هایی از ابوموسی که سکنه در آن ساکنند، تحت اداره خود ساکنین باشد ولی قسمت های عمده این جزیره تحت اداره دولت ایران است.

قرار شد از محل درآمد نفت جزیره ابوموسی به شارجه کمک شود و در آن زمان ۷۵۰ هزار پوند هر شش ماه یک بار به اقتصاد شارجه کمک می شد. توافق شده بود و چکی با این رقم به شارجه داده می شد برای کمک به عمران آبادی جزیره شارجه.

این توافق بین دولت وقت ایران و حاکم وقت شارجه صورت گرفت؟

بله. با موافقت دولت انگلیس این موافقت انجام شد و به هر حال طرف ما در آن زمان انگلیس ها بودند. درست است که با شیخ شارجه و شیخ راس الخیمه هم مذاکره می کردیم. اما در واقع حقیقت امر این بود که طرف اصلی ما انگلیس ها بودند.

آیا در این نشست ها توافقنامه رسمی و کتبی هم امضا شد؟

بله. این توافقنامه در وزارت خارجه موجود است، می توانند پیدا کنند و ببینند.
از: رادیو فردا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.