عواقب رفراندوم بارزانی

یکشنبه, 30ام مهر, 1396
اندازه قلم متن

برگزاری رفراندوم در شمال عراق یک اشتباه جبران‌ناپذیر بود، لازم نبود انسان نبوغ سیاسی یا نظامی خاصی داشته باشد تا دریابد که در شرایط ژِئوپلیتیک موجود و توازن قوا در منطقه و مخالفت‌های بین‌المللی، هرگونه زیاده‌خواهی محکوم به شکست است. روزی که نماینده سازمان ملل به بارزانی پیشنهاد کرد که رفراندوم را برگزار نکند تا در شرایط مناسب این کار زیر نظر سازمان ملل انجام بگیرد یک فرصت استثنایی بود که بارزانی آنرا سوزاند و سه هفته بعد از رفراندوم با ورود ارتش عراق به کرکوک رویای ملت کرد به کابوس تبدیل شد.

فردای روز رفراندوم بارزانی در مصاحبه با برنارد ‌هانری لوی که در روزنامه لیبراسیون فرانسه منتشر شد در حالت یاس خطاب به ‌هانری لوی می‌گوید که « شما مارا تنها نخواهید گذاشت» و همین یک جمله نشان می‌دهد که چگونه ماجراجویان بین‌المللی و دلالان کمپانی‌های نفتی با دادن وعده‌های بی‌پشتوانه، با استفاده از خود بزرگ‌بینی بارزانی او را وسیله قرار دادند تا فتنه دیگری در منطقه برپا سازند و بازار فروشندگان اسلحه را داغ بکنند. خود بارزانی در مصاحبه مطبوعاتی روز قبل از رفراندوم به طور ضمنی به این وعده‌ها اشاره کرد و گفت: «نمایندگان خارجی یک جور با ما حرف می‌زنند و در روزنامه‌ها جور دیگری می‌نویسند».

بارزانی برای سرپوش گذاشتن به فساد حاکم در اداره اقلیم و تثبیت حاکمیت فردی خود به این رفراندوم احتیاج داشت و با طرح شعار «حق تعیین سرنوشت» و « استقلال» افکار عمومی کردها را تحریک کرد در حالیکه از سال ۱۹۹۱ یعنی از زمانی که سازمان ملل بعد از جنگ کویت منطقه پرواز ممنوع در شمال عراق ایجاد کرد، اقلیم کردستان عراق سرنوشت خودرا بدست گرفته بود و از سال ۲۰۰۵ به بعد طبق قانون اساسی فدرال عراق که خود بارزانی نیز به آن رای داده است کردستان عراق استقلال داخلی کامل داشت. آنچه که بارزانی می‌خواست «جدایی» از عراق بود آنهم با ضمیمه کردن خاک عرب و ترکمان و افزودن چهل درصد به مساحت شناخته شده کردستان عراق که جامعه بین‌المللی در شرایط فعلی این زیاده‌خواهی را نمی‌پذیرد و نپذیرفت زیرا بارزانی آشکارا می‌خواست دنیا را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهد. اکنون مطبوعات معتبر بین‌المللی نه از استقلال که از جنگ نفت در شمال عراق می‌نویسند.

قانون اساسی عراق که توسط آمریکایی‌ها و با نظر جلال طالبانی نوشته شده امتیازات زیادی به کردها داده است. کردها یک دهم جمعیت عراق هستند اما رییس جمهور عراق از کردها می‌باشد، وزرای سه وزارتخانه، معاون نخست وزیر و معاون رییس پارلمان از کردها می‌باشد.کردها ۶۲ نماینده درپارلمان بغداد دارند و نظر به اینکه کردها در حمله آمریکا به عراق با آنها همکاری کرده بودند مورد اعتماد مسئولان آمریکایی بودند و کارهای نان و آب‌دار و پست‌های حساس به آنان واگذار می‌شد طوری که عراقی‌های دیگر خودرا تحت سلطه کردها احساس می‌کردند. هم اکنون یک میلیون نفر کرد در محله اعیان‌نشین بغداد ساکن شده‌اند و طبقه میلیونرهای جدید عراق را تشکیل می‌دهند.

برگزاری رفراندوم خطای استراتژیک بود و به‌همین جهت ایران، عراق و ترکیه موقعیت را مناسب دیدند تا از این خطای استراتژیک حداکثر بهره برداری را بکنند و امنیت مرزهای خودرا تضمین بکنند در ضمن مشکلات داخلی خودشان را حل و فصل کرده و اقلیت‌های ملی ناراضی را سرکوب نمایند.

با سرعت یک اتحاد سیاسی – نظامی و امنیتی بین بغداد، تهران و آنکارا شکل گرفت تا کردها را در داخل مثلث این اتحاد چند وجهی زندانی بکنند و تمامی امتیازاتی که آمریکایی‌ها از عراق گرفته به کردها داده بودند را یک به یک پس بگیرند و بین خودشان تقسیم کنند. البته این اتحاد می‌تواند موردی و کوتاه مدت باشد ولی همین هم برای سرکوبی همه کردهای شورشی در هر یک ازاین کشورها که هستند کفایت می‌کند.

عراقی‌های غیرکرد ضمیمه شدن خاک عرب و ترکمان و ایزدی به اقلیم کردستان را قبول نداشتند و دولت عراق از اشتباه بارزانی استفاده کرد تا اصل ۱۴۰ قانون اساسی را که در باره رفراندوم درمناطق مورد مناقشه است و بدون دخالت عراقی‌ها در دوره پل برومر حاکم آمریکایی عراق نوشته شده در عمل غیرقابل اجرا بکند.

دولت مرکزی عراق با خارج کردن کرکوک از دست پیشمرگه‌ها، با یک ضربه سه پیروزی بدست آورده است یعنی پیروزی نظامی، پیروزی سیاسی و پیروزی اقتصادی. با آزاد شدن کرکوک ارتش عراق روحیه پیدا کرده در عوض پیشمرگه اعتبار و روحیه خودرا از دست داده است. دولت حیدر عبادی تقویت شده و پیروزی حزب او در انتخابات بهار آینده تضمین شده است. چاه‌های نفت کرکوک تحت کنترل دولت مرکزی قرار گرفته و روزانه درآمد شش‌صدهزار بشکه نفت به صندوق دولت مرکزی اضافه شده است.

ایران معمار اتحاد سه جانبه و دومین برنده است زیرا از دوسال پیش مصطفی هجری رییس یکی از شاخه‌های حزب دموکرات کردستان ایران وارد یک جنگ نیابتی شده و با استفاده از امکانات کردستان عراق چند عمل مسلحانه در آذربایجان غربی انجام داده. مقامات جمهوری اسلامی بارها گفته بودند که به این عملیات پایان خواهند داد و اشتباه بارزانی این فرصت طلایی را به جمهوری اسلامی داد. علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی رسما اعلام کرد که از حالا به بعد رفتار ایران نسبت به اقلیم عوض می‌شود.

به غیر از حزب دموکرات پنج حزب دیگر از کردهای ایرانی هم در اقلیم کردستان پشت جبهه برای خود ایجاد کرده و در مرزهای غربی ایران فعال بودند. همه این احزاب به کمک بارزانی جبهه کردستانی درست کرده‌اند و یکصدا از رفراندوم بارزانی پشتیبانی کردند و اکنون با مستقر شدن حشد شعبی مورد حمایت ایران در اقلیم کردستان میدان عمل احزاب کردی ایرانی از بین می‌رود و هم‌چنین از نفوذ اسرائیلی‌های مخالف جمهوری اسلامی در کردستان عراق جلوگیری می‌شود.

ترکیه طرف اصلی تجاری اقلیم از خطای مسعود بارزانی استفاده سیاسی و نظامی می‌کند. طیب اردوغان یک اسلام‌گرای پراگماتیک است وی با مشاهده خطای سیاسی بارزانی موضع خود در باره اقلیم کردستان را ۱۸۰ درجه تغییر داد.

اقلیم کردستان تحت عنوان همبستکی کردی دست پ‌کاکا را که در جنگ با دولت ترکیه است باز گذاشته بود، از این به بعد بعید است که اقلیم کردستان توان آن را داشته باشد که مخالفان دولت‌های ایران و ترکیه را در پناه خود بگیرد. از طرف دیگر صنایع ترکیه به نفت شمال عراق نیاز دارد و همین مساله مانع بزرگی برای اقدامات عملی ترکیه است با این همه کوچک و ناتوان شدن اقلیم از محاصره شدن ترکیه توسط دولت‌های غیردوست جلوگیری خواهد کرد.

علیرغم رجزخوانی‌های زیادی که در مورد قدرت پیشمرگه شده بود، این نیروی عظیم نتوانست حتی یک ساعت در مقابل ارتش عراق مقاومت بکند به این دلیل ساده که پیشمرگه یک نیروی چیریکی نا منظم است و نه یک ارتش منظم که با قوانین جنگی امتحان شده عمل می‌کند. حالا که سه هفته بعد از رفراندوم خطا بودن آن سیاست ثابت شده و پیشمرگه به مرزهای سال ۱۹۹۱ عقب‌نشینی کرده است دنبال بهانه می‌گردند تا شکست استراتژیک رهبران اقلیم را توجیه بکنند.

– می‌گویند سپاه پاسداران ایران همراه با حشد شعبی وابسته به ایران کرکوک را اشغال کردند.

– جامعه جهانی (منظور آمریکاست) پشت کردها را خالی نمود و حمایت نکرد.

– یکی از احزاب کردی ( اتحادیه میهنی) خیانت کرد و مخفیانه با بغداد سازش کرد و به پیشمرگه‌ها دستور عقب‌نشینی داد.

در مقابل این بهانه‌ها، حزب گوران که رفراندوم را تحریم کرده بود اعلام کرده است که هر دو حزب یعنی حزب دموکرات کردستان عراق و حزب اتحادیه میهنی با آغاز حمله ارتش چون دیدند که توان مقابله ندارند صبح روز یکشنبه با دولت عراق توافق کردند که پیشمرگه‌ها عقب نشینی بکنند و از خونریزی بیشتر جلوگیری شود.

بعضی ازافراد وگروههای اوپوزیسیون جمهوری اسلامی اکثرا بخاطر عدم شناخت درست از سیاست‌های رایج در اقلیم و تحلیل نادرست ازاوضاع منطقه از رفراندوم حمایت کردند و بعضی حتی پارا فراتر گذاشتند و ادعا کردند که در صورت استقلال کردستان عراق، این کشور جدید به کانون دموکراسی در خاورمیانه تبدیل می‌شود. اما باید درنظر گرفت که تجربه ۲۶ سال گذشته عکس این پیش‌گویی را ثابت می‌کند. هم اکنون حکومت ملوک‌الطوابفی در کردستان عراق وجود دارد و طایفه بارزانی در شمال و طایفه طالبانی در جنوب اقلیم حکومت می‌کنند و در گذشته نیز چنین بوده است. فرهنگ عشیره‌ای در آنجا حاکم است، لباس، فولکلور و پیشمرگه مصداق‌های بارز این فرهنگ عشیره‌ای هستند. جامعه مدنی هنوز شکل نگرفته و مبارزه مدنی وجود ندارد.

کسانی که از دموکراسی در اقلیم کردستان عراق حرف می‌زنند شاید فکرمی کنند که دموکراسی با اراده خوانین، روسای عشایر و فئودال‌ها ایجاد می‌شود. دموکراسی حاصل توافق شهروندان آزاد، در شرایط توازن قوای اجتماعی است و چنین شرایطی در اقلیم و جود ندارد.

درسال ۲۰۱۱ هنگامی که مردم در اعتراض به فساد موجود در اداره اقلیم به تظاهرات مسالمت‌آمیز دست زده بودند، مسعود بارزانی به پیشمرگه‌هایش دستور داد به روی مردم آتش بگشایند و ۲۶ نفر را بکشند و صد‌ها نفر را زخمی و زندانی بکنند. او وزرای دومین حزب اقلیم یعنی جنبش گوران را از دولت اقلیم اخراج کرد. خودسرانه درب پارلمان را بست و روزنامه‌نگاران منتقد را شکنجه و سربه‌نیست کرد. دوران ریاست قانونی او در سال ۲۰۱۳ پایان یافته است ولی او هنوز حاکم مطلق اقلیم است و پیشمرگه ارتش خصوصی اوست. روشنفکران کرد صدایشان بریده شده است کسانی چون ارس فتاح، سرمقاله‌نویس روزنامه آونه در سلیمانیه و مریوان، خانی استاد علوم سیاسی در هلند صد برابر این گفته‌ها را تعریف می‌کنند.

کسانی که علیرغم نتایج فاجعه بار رفراندوم برای ملت کرد هنوز از آن دفاع می‌کنند اغلب به دموکراتیک بودن انتخابات و رای ۹۲ درصدی رای به استقلال را مثال می‌زنند اما نمی‌گویند در نظام ملوک الطوایفی انتخابات چگونه می‌تواند دموکراتیک باشد. خبرنگار روزنامه لوموند در روزهای قبل از انتخابات با نمایندگان عرب‌ها و ترکمان‌ها که انتخابات را تحریم کرده بودند در کرکوک مصاحبه کرده است. نماینده عرب‌ها می‌گوید که جرئت بیرون آمدن از خانه را نداریم، پزشکی راکه مخالف رفراندوم بود با انفجار اتومبیل‌اش کشتند. به عرب‌های سنی اتهام داعشی بودن می‌زنند و صدایشان را می‌برند. نماینده ترکمان‌ها نیز از اختناق حرف می‌زند و می‌گوید کرکوک یک شهر ترکمان‌نشین است ولی نمی‌گذارند ترکمان‌ها در مخالفت با رفراندوم صحبت بکنند.

طبق نتایج آراء در سلیمانیه فقط ۵۰ درصد واجدین شرایط رای داده‌اند که البته همه آنها هم رای موافق نداده‌اند. از اردوگاههای پناهندگان جنگ که بیش از یک میلیون نفر هستند رای آری برای استقلال گرفته‌اند. درحالیکه همه آنها روزشماری می‌کنند تا اوضاع آرام شود و آنان اقلیم را ترک بکنند و به خانه‌های خود در خارج از اقلیم برگردند. در سنجار ۹۲ درصد رای آری برای استقلال گرفته بودند ولی دیدیم که بلافاصله بعد از آزاد شدن کرکوک ایزدی‌های سنجار به‌زور اسلحه پیشمرگه‌ها را از شهر بیرون کردند.

مسعود بارزانی وعده انتخابات پارلمانی و ریاستی اقلیم را برای روز اول نوامبر داده بود اما انتخابات را معلق کرده در عوض یک شورا برای دنبال کردن مذاکره با بغداد از اطرافیان خود درست کرده است. اعضا شورا منتخب نیستند و هیچ زمانی برای ماموریت این شورا تعیین نشده و قرار است به‌زودی مسعود بارزانی یک نفر از خانواده خود را جانشین خودش بکند. او دیگر از انتخابات حرف نمی‌زند زیرا خوب می‌داد که بعد از ضربه تاریخی که به منافع ملت کرد زده است در هر انتخاباتی بازنده خواهد بود. بازی تازه شروع شده است و یک بحران جدید و طولانی در خاورمیانه کلید خورده است.

ماشااله رزمی
۲۱ اکتبر ۲۰۱۷ – پاریس

از: ایران امروز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.