ماهرخ غلامحسین پور: ناآرامی های ایران؛ آیا وحید حیدری خودکشی کرد؟

جمعه, 22ام دی, 1396
اندازه قلم متن

دلنوشته ای که یکی از دوستان وحید حیدری در باره او و اظهارنظرها در باره خودکشی وی منتشر کرده است

ماهرخ غلامحسین پور
مراسم هفتمین روز درگذشت وحید حیدری دیروز برگزار شد، در فضایی توام با تهدید و ترس. وحید پسر نجیبی که آزارش به هیچ کس نمی رسید و حاشیه خیابان بساط دستفروشی پهن می کرد، زمستان ها چتر می فروخت و تابستان ها خنزر پنزر و لباس های ارزان قیمت. حالا خوابیده زیر یک خروار خاک. دوستش می گوید «راحتش کردند، زمستان های سوزناک اراک می ایستاد گوشه خیابان و داد می زد حراج !»

«اسد» یکی ازدستفروشان که وحید را می شناخت، به ایران وایر می گوید: «او خودساخته و معصوم بود. از مواد و خلاف بیزار بود. مرام داشت. جوان بود اما کار می کرد تا کمک حال خانواده اش باشد، همه اهالی محل قبولش داشتند»

دوست دیگرش پوریا برای «محمد نجفی»، وکیل دادگستری ساکن اراک که پیگیر جریان مرگ وحید حیدری بوده، پیام فرستاده: « صبح تا شب سر بازار دستفروشی می کرد برای یک لقمه نان حلال، قسم می خورم که تا به حال مواد را لمس نکرده، این بلا را سرش آوردید، جنازه اش را هم تحویل خانوده ا ش ندادید، خودتان خاک کردید، جان ناموستان دیگر آبرویش را نبرید، به خاطر خانواده اش، مادرش قلبش مریض است، پدرش پیر، دست از سرشان بردارید.»

«وحید حیدری»، جوان بیست و سه ساله ساکن منطقه کرهرود اراک را روز دهم دی ماه در جریان ناآرامی های منطقه بازداشت کردند. آنها پنج روز بعد از دستگیری به خانواده وحید اطلاع دادند که فرزندشان که به اتهام حمل ده گرم هروئین بازداشت شده بود، در بازداشتگاه کلانتری ۱۲ رضوی اراک خودکشی کرده است: «یک جا گفتند فیلمش موجود است. زیر پتو با زیرپوشش خودکشی کرده، یک جایی هم گفته اند با لباس هایش خودش را دار زده است.»

«علی باقری» فعال حقوق بشر اهل شازند می گوید به نظر شما بازسازی اتفاقی که به قول آنها زیر پتو رخ داده و چهره هیچ کس در آن پیدا نیست، چقدر می تواند سخت باشد؟

خانواده وحید حیدری به تماس هایم پاسخ نمی دهند. علی باقری می گوید آنها داغدار و تحت فشارشند و اجازه هیچ گونه اظهار نظری با رسانه ها را ندارند.

«موید» هم همسایه خانه پدری وحید است. او چند کوچه آن سوتر خانه آقای حیدری می نشیند. موید از خشم مردم منطقه می گوید: «مردم محله از طرح ادعای حمل مواد مخدر احساس انزجار می کنند. ای کاش چیز دیگر می گفتند. ای کاش می گفتند با باتوم زدیم جوانتان را کشتیم. شما هم حلال کنید. دردش کمتر بود و این همه لعن نفرین مردم پشتش نبود. آنها از این اتهام ناروا عصبانی اند.»

« علی باقری» می گوید اولین شب اعتراضات، نیروهای امنیتی که انتظار چنین واکنشی از مردم را نداشتند تا چند ساعتی شوکه بودند، به همین دلیل هم برخورد قهری کمتری رخ داد اما شب دوم تجهیز شده بودند و درگیری بین آنها و مردم بالا گرفت: «وحید را هم شب دوم دستگیر کردند. او را به کلانتری ۱۲ اراک موسوم به کلانتری رضوی در منطقه شهرک گردو منتقل می کنند. پنج روز بعد از بازداشت به خانواده او اطلاع می دهند که فرزند شما در بازداشتگاه خودکشی کرده است. روز شانزدهم هم جنازه او را خودشان تحت الحفظ به خاک می سپارند. یکی از نزدیکان وحید به من گفت دقیقا شقیقه ناحیه چپ او به اندازه ده سانت شکاف عمیق برداشته و متورم شده بود. چنین زخمی از مسیر خودکشی چطور ممکن است؟» وحید در قطعه ۳۴ بهشت زهرای اراک به خاک سپرده شده و پزشکی قانونی تاکنون علت مرگ را اعلام نکرده است.

آن طور که علی باقری می گوید وحید در یک خانواده مذهبی رشد کرده است. عموی وحید، پسر عموی او و پسر عموی پدرش در جنگ کشته شده اند و پدر وحید هم جانباز جنگ است.

«عباس قاسمی» دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان مرکزی روز سه شنبه نوزدهم دیماه به خبرگزاری وابسته به قوه قضاییه گفت آثار خودزنی روی جسد این فرد مشهود است و فیلمی نیز از خودکشی او وجود دارد. محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور هم تایید کرده که وحید حیدری خودکشی کرده است.

«محمد نجفی» وکیل دادگستری ساکن اراک در گفت و گو با کمپین حقوق بشر ایران از افرادی می گوید که به او مراجعه کرده اند، کسانی که در بازداشتگاه منطقه مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. او به پدر وحید گفته حاضر است به طور رایگان وکالت این خانواده را بر عهده بگیرد: « ما به روستای زادگاه وحید حیدری رفتیم و بستگان و خانواده و اطرافیان خانواده او ادعای مربوط به اعتیاد یا فروش مواد مخدر و داشتن مواد را تکذیب می‌کنند و خیلی از این مساله ناراحت هستند و می‌گویند که او ۷۰ کیلو وزن اش بوده، جوان سالم و تندرستی بوده که دستفروشی می‌کرد و نه معتاد بود نه موادفروش.»

«علی باقری» می گوید آنها برای توجیه کارشان دروغ گفتند و حالا باید تا انتهای ماجرا مدام به مردم دروغ بگویند: «اگر خودکشی کرده چرا جنازه را خودشان برده اند دفن کرده اند؟ چرا اعلامیه فوتش را هر جا ببینند، برمی دارند؟ احتمالا خانواده اش را هم تهدید کرده اند چون خانواده اش در این مورد گارد بسته ای دارند. به هر حال این پدر و مادر پیر شوکه هستند. در مراسم روز شانزد دیماه هم که به یادبود او گرفته شده، نیروهای امنیتی حضور فعال داشتند»

همکار دستفروش وحید که حوالی او بساط پهن می کرده می گوید «وحید پول جمع می کرد برای مادرش. حالا که جانش را گرفتند ای کاش به حرمت این مادر پیر با آبروی آن جوان بازی نمی کردند».

از: ایران وایر


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.