بیانیه جمعی از فعالان سیاسی در باره دوران گذار و لزومات استقرار دموکراسی

شنبه, 23ام دی, 1396
اندازه قلم متن

دوران گذار و لزومات استقرار دموکراسی

متنی که در زیر ملاحظه میکنید بر این اساس تدوین شده که اگر نظام جمهوری اسلامی بهر دلیل دچار اضمحلال و فروپاشی شد جنبش ضد استبدادی مردم ایران قادر باشد خلا ناشی از فقدان حکومت کنونی را با یک دولت دوران گذار پر نماید. دولت دوران گذاری که بایستی از هم اکنون از طرف جامعه مدنی برای گذار از استبداد دینی بسوی استقرار یک دموکراسی پارلمانی، برگزاری انتخابات مجلس موسسان را در دستور کار خود قرار دهد.

ما امضاء کنندگان این متن پیشنهاد برگزاری «رفراندوم» را برای تعیین شکل حکومت، از هر طرف که باشد، بعنوان یک فریب تاریخی میدانیم وآنرا بر اساس تجربه شوم رفراندوم ۱۲ فروردین ماه سال ۱۳۵۸ در خدمت استقرار یک استبداد جدید ارزیابی میکنیم.

«خدعه ای» که آن زمان از جانب آیت الله خمینی تدارک دیده شد و نظام جمهوری اسلامی را برای ما به ارمغان آورد، چهل سال است که دارد متداوما کشور ما را قدم به قدم بطرف یک فروپاشی محتوم سوق میدهد. از این لحاظ لازم میدانیم که این متن از هم اکنون در اختیار جنبش ضد استبدادی قرار گیرد تا اشتباه گذشته برای بار دوم تکرار نشود. ما پیشنهاد رفراندوم را به مثابه یک راهکار دمکراسی زمانی می پذیریم که قبلا بعنوان ماده ای از قانون اساسی در آینده توسط یک مجلس موسسان نهادینه شده باشد. در غیر این صورت آنرا بعنوان یک ابزار پوپولیستی مردود میدانیم و امیدواریم مردم ایران دوباره در هیجان و التهاب فریب پوپولیسمی تازه از راه رسیده را نخورند.

بدون تردید این مردم ایران اند که با تعیین یک دولت دوران گذار این مهم را از طریق معتمدان خود به سرانجام میرسانند. در این میان ما وظیفه خود میدانیم به سهم خود با ارائه نظرات در شکل گیری این روند یاری رسانیم.

در خاتمه لازم به یاد آوری است که امضای این متن توسط ما تدوین کنندگان آن به این معنا نخواهد بود که این «نقشه راه» تکمیل است و افراد و سازمانهایی که با امضاء آنرا تائید میکنند، حق هیچگونه دخل و تصرفی را در آن ندارند. بر عکس، ما معتقدیم که این متن میتواند هنوز غنی ترشود، ولی لازم و مهم میدانیم که در کلیت خود از حمایت و پشتیبانی طیف وسیع طرفداران دمکراسی و حاکمیت ملی پذیرفته شود.

مقدمه:
جمهوری اسلامی حاکم بر ایران در بطن جنبش آزادیخواهانۀ مردم با فریب و تزویر، دیکتاتوریِ خود را با بکارگیریِ ابزار سرکوب تثبیت کرد. اقدامات چهل‌سالۀ این نظام، چه در درون و چه در برونِ کشور، بطور مستمر در ضدیت کامل با منافع ملی ایران صورت گرفته است. فروپاشی نظام جمهوری اسلامی در ایران دیر یا زود بطور یقین رخ خواهد داد.

پرسش این است که در صورت وقوع خلاء قدرت کشورما، ایران دچار چگونه سرنوشتی خواهد شد؟
کوشش ما باید معطوف جلوگیری از جنگ داخلی، تجزیه و خدشه دار شدن تمامیت ارضی باشد. وظیفه اصلی دولت دوران گذار علاوه بر حفظ آرامش و امنیت کشور، انتخابات آزاد برای تشکیل مجلس موسسان است. چنین دولتی زمانی قادر است به وظایف خود در این مورد عمل کند که مورد پشتیبانی اکثریتی قاطع در جامعه باشد. تنها در اینصورت دولت دوران گذار قادر خواهد بود امر انتخابات مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی را عملی سازد.

ضرورت تشکیل دولت دوران گذار برای نائل شدن به دمکراسی
اگربه این یقین باور داشته باشیم که جمهوری اسلامی زیر فشاربحرانهای خود ساخته دوام نمی آورد و دیر یا زود ساقط خواهد شد، بایداز همین امروز در فکر تشکیل دولتی باشیم که خلا قدرت را پر کرده و وظائف دولت دوران گذار را به انجام رساند و سرانجام قدرت را به دولت دموکراتیک منتخب مردم واگذار کند. این دولت که در مقابله با گرایشهای پوپولیستی به منظور برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان بر سرِکار میآید، تنها امکان موجود برای نائل شدن به یک دموکراسی پارلمانی (مجلس شورای ملّی) است.

آزادیخواهان ایران در صد سال گذشته بارها تجربه کرده اند که نیروهای استبدادی همواره در صدد بوده اند با سوء استفاده از شرایط، چرخ تاریخ را به عقب بر گردانند: انجام کودتای رضا خان درسال ۱۲۹۹ که بعدها به شکل دیگری در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تکرار شد و یا انحصار قدرت در سال ۱۳۵۷ آیت الله خمینی که با باطل شمردن قانون اساسی دستآورد مشروطه آغاز شد، نشان میدهد که استبداد در کشور ما ریشه ای عمیق دارد و مستبدین و طرفداران دیکتاتوری حاضر نیستند به سادگی قدرت را به ملت ایران واگذار کنند.

تشکیل دولت دوران گذار برای ایستادگی در برابر این نیروهای ضد یا غیر دموکراتیک تشکیل میشود و تا استقرار کامل دموکراسی در ایران با پایبندی به اصول زیر اهداف خود را دنبال میکند:
• کلیه قوای مملکت و قوانین آن ناشی از اراده مردم از طریق انتخابات آزاد است،
• جدائی حکومت از هرگونه دین و مذهب و ایدئولوژی،
• تضمین آزادیهای فردی و اجتماعی برابر با اصول مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر و کلیه میثاق های مربوطه،
• تاکید بر برابری کلیه آحاد ملت صرفنظر از جنسیت، قومیت، اصل و نسب، نژاد، زبان، زادگاه و باورهای مذهبی در مقابل قانون؛ بخصوص تاکید بر برابری حقوق زنان و مردان،
• تفکیک قوای سه گانه قانونگذاری، اجرائی و قضائی، حذف مجازات اعدام از قوانین جزایی کشور. قوانین قضایی دوران گذار لازم است که قبل از تشکیل دولت موقت از جانب صاحبنظرانِ حقوقدان تدوین شده باشد.
• دولت موقت موظف است تا تشکیل مجلس موسسان نکات زیر را رعایت کند:
• خدشه ناپذیر بودن تمامیت ارضی ایران. هرگونه تغییر در تقسیمات کشور و شیوۀ مدیریت آن فقط در صلاحیت مجلس مؤسسان خواهد بود.
• اتخاذ سیاست خارجی بر اساس حفظ منافع ملی و مصالح ایران و احترام متقابل در روابط با دیگر کشورها بر اساس قوانین، اصول و میثاق های بین المللی در چهارچوب سازمان ملل متحد،
• کوشش در برقراری عدالت اجتماعی که تامین کننده صلح اجتماعی است و تامین شرایط لازم برای خلاقیت و ابتکارات فردی،
• اتخاذ سیاستهای عمومی برای حفظ و سلامت محیط زیست و حفاظت از ذخائر طبیعی و معادن بعنوان ثروت ملی و کار برد درآمد حاصل از آن ها.

این دوران (دوران گذاراز نظام جمهوری اسلامی تا استقرار یک نظام سیاسی متکی بر مجلس شورای ملّی / دموکراسی پارلمانی) از نظر زمانی محدود بوده و لحظه ای آغاز خواهد شد که جمهوری اسلامی آخرین مرحله فروپاشی را پشت سر گذاشته باشد و پایان خواهد یافت زمانیکه مجلس موسسان قانون اساسی جدید را به تصویب رسانده و دولت دموکراتیک برمبنای آن انتخاب شده باشد.

دولت دوران گذار بر چه پایه و اساسی مشروعیت پیدا میکند؟
در سال ۱۳۵۷ برنامه آیت الله خمینی برای تصاحب قدرت در این خلاصه شده بود که با متمرکز کردن اعتراضات بر روی یک هدف (رفتن شاه) تا آنجا که ممکن است به «تنفرعمومی» نسبت به وی دامن بزند وبا دادن شعار«وحدت کلمه» و «همه با هم» مانع از این شود کسانی که خواهان جدا کردن این دو روند (روند کنار رفتن شاه و تاسیس حکومت جدید توسط مجلس موسسان) میباشند با خدعه و نیرنگ کنار زده شوند، عجله آیت الله خمینی برای برگزاری رفراندوم جهت انتخاب نام نظام سیاسی (بدون تدوین و تصویب قانون اساسی جدید در یک مجلس موسسان) از این بابت بود که میترسید نمایندگان مردم بتوانند از طریق مجلس موسسان خواست خود را به کرسی بنشانند. وی میخواست هرچه زودتر حکومت اسلامی خود را تحت نام جمهوری اسلامی به جامعه حقنه کند و تدوین قانون اساسی این حکومت را به ۷۰ نفر آخوند موافق خود سپرد تا در مجمعی من در آوردی تحت عنوان «مجلس خبرگان رهبری» مفاد و مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی را روی کاغذ بیاورند.

خطر اینجاست که چنین «الگوئی» هنوز ازسوی گروههای موسوم به «آلترناتیو» بعنوان یک مدل موفق در تصرف قدرت مطرح میشود و تنها کمبودی که حس میکنند درخت سیبی است که رهبر کاریسماتیک زیر آن بنشیند و به مردم بگوید چه بایدکرد! آیت الله خمینی برای تاسیس حکومت خود رفراندوم فروردین ماه را برای مشخص کردن نام حکومت (و نه ماهیت آن) برگزار کرد و زمینه ای را فراهم ساخت تا مردم با شرکت خود دررفراندوم ۱۲ فروردین ماه ۱۳۵۸ با انتخاب نام جمهوری اسلامی عملا خود را از حق تعیین حکومت محروم نمایند.

دولت دوران گذار چگونه تعیین میشود؟
باید همانند انقلاب مشروطه انجمنهای مردمی رهبری سازماندهی مبارزه را در دست بگیرند و گروههای اجتماعی و سیاسی را متقاعد سازند مشترکا وظیفه تعیین دولت موقت و جلب اکثریت جامعه را برای حمایت و پشتیبانی از آن بر عهده بگیرند.

باید از هم اکنون مردم را نسبت به ضرورت و نحوه شکل گرفتن دولت دوران گذار آگاه کرد تا بتوانند در موقعیت مناسب آینده سیاسی کشور را از طریق تعیین دولت دوران گذار رقم بزنند. سازمانها و گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی بنا به موافقت یا مقابله با چنین پروژه ای بین دو نظام سیاسی متضاد: یعنی دموکراسی و حکومت قانون یا استبداد و خودکامگی وارد صحنه میشوند.

دولت دوران گذار و دشواری جلب حمایت اکثریت مردم از آن
نقش جامعه مدنی در دوران گذار به ویژه در امر تشکیل دولت موقت غیر قابل انکار است. در شرایط فقدان حضور فعال سازمانهای سیاسی، جامعه مدنی میتواند در اتحاد عمل با گروههای سیاسی خواهان دموکراسی به سازماندهی اجتماعی دست بزند.

آیا جامعه مدنی (انجمنها، سازمانهای صنفی کارگری، معلمان، زنان ، هنرمندان، دانشجویان، دانشگاهیان و …) آن آمادگی را در خود می بینند که در روند تشکیل دولت گذار دخالت موثر و مسئولانه ای داشته باشند؟ حضور جامعه مدنی در کمک به زلزله زدگان از ایجاد یک همبستگی خود جوش حکایت از این میکند، که چنین آمادگی وجود دارد. برخی تحلیل گران این مشارکت وسیع را در کمک رسانی به زلزله زدگان به تغییر نقش شهروند از مشارکت مدنی به مدیریت مدنی تعبیرکرده اند. شواهد و قرائن از این حکایت میکند که جامعه مدنی پس از سرخوردگی از انتخاب حسن روحانی اکنون بدنبال آینده ای است که نظام جمهوری اسلامی در آن نقشی نداشته باشد. از طرف دیگر می بینند که حکومت ناتوان از غلبه بر بحرانهای خود ساخته قدم به راهی گذاشته است که سرنوشت محتوم آن فروپاشی است.

با تائید دولت دوران گذار از جانب اکثریت، جلو گروههائی که برای تصرف قدرت روش هائی همچون خمینی را در سر می پرورانند، گرفته میشود. مقابله بااین گروهها که گسترش فقر را بهانه کرده نفرت و انتقام را در جامعه ترغیب و تشویق میکنند باید سرسختانه ایستاد. آنها سعی میکنند به شکل نیابتی خود را نماینده اکثریت مردم قلمداد کنند و در ایجاد تنش هیچگونه ابایی از اینکه حتی کار به جنگ داخلی، تجزیه و ویرانی بکشد، ندارند. چنین گروههایی زمانی اسلحه خود را کنار خواهند گذاشت که در برابر اکثریت قاطع مردم و جامعه مدنی مجال عرض اندام نداشته باشند.

۲۲ دیماه ۱۳۹۶ برابر ۱۲ ژانویه ۲۰۱۸
امضاها:

  1. بهروز آذرنوش(۱)،
  2. حامد ابراهیمی(۱)،
  3. کورش افطسی(۱)،
  4. منوچهر تقوی بیات(۱)،
  5. پیام حمیدی(۱)،
  6. اسفندیار خلف(۲)،
  7. مرتضی رحیمی(۱)،
  8. ریموند رخشانی(۱)،
  9. محمدرضا روحانی(۲)،
  10. حسن سعیدی(۱)،
  11. ناصر شاهین پر(۱)،
  12. داریوش شیروانی(۱)،
  13. زهرا شمس(۱)،
  14. حمید صدر(۱)،
  15. غلام عسگری(فعال کارگری)،
  16. منوچهر فاضل(۳)،
  17. کامبیز قائم مقام(۱)،
  18. محسن قائم مقام(۱)،
  19. محمد کسائی زاده(۱)،
  20. بهمن مبشری(۱)،
  21. تراب مستوفی(۱)،
  22. امیر معیری(۲)،
  23. بهجت مهرآسا(۱)،
  24. محمدعلی مهرآسا(۱)،
  25. فریبرز مهران ادیب(۱)،
  26. فرید مهران ادیب(۱)،
  27. محمود مهران ادیب(۱)،
  28. همایون مهمنش(۱)،
  29. فریده مهمنش(۱)،
  30. دارا نیرویی(۱)،
  31. حسین وصال(۱)،
  32. طلعت یگانه تبریزی(۱)،

——

  1. سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
  2. کوشندگان اتحاد مردمان ایران برای دموکراسی
  3. دفتر برون مرزی حزب ملت ایران

به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۳ نظر

  1. سلام و عرض ادب
    در این بیانیه گفته شده اول باید دولت موقت وشکل بگیره، و طی انتخاباتی که دولت موقت مجری ان هست با مشارکت همه احزاب و گروهها مجلس موسسان تاسیس بشه و در نهایت پیش نویس قانونی که تدوین میشه به رای عمومی مردم گذاشته بشه و ان وقت هست که نوع و نام حکومت مشخص میشه، خب به این طریق قطعا متن پیش نویس بر اساس مناسبات دمکراتیک و اصول جهان شمول هست چون همه طرفها در اون حضور دارن، بجای اینکه فی المثل رفراندوم برگزار بشه برای تعیین نام حکومت! و بعد از ان گروههای طرفدارش بیان و پیش نویس تدوین کنن. کجای بیانیه مخالفت با مراجعه به ارای عمومی رو دیدید؟! پیش نویس قانون جمهوری اسلامی رو اگر نیروهای سکولار یا اقلیت ها در اون حضور داشتن به این وضع نمی افتاد که نوبت به نوبت همین گروهها حذف بشن. نکته دیگه نفی نقش رهبری هست نیازی به چنین رهبری که یک فرد یا جریان خاص بیاد و رهبری رو بدست بگیره حالا یا شاه یا فقیه یا یک رییس جمهور مادام العمر مستبد… فرقی نداره. مهم دمکراتیک بودن ملی بودن و سکولار بودن هست که در یک مدل پارلمانی به نظرم میتونه محقق بشه.

  2. بر خلاف تگارنده من بر این باورم که پیشنهاد رفراندم در جهان کنونی رفتاری واپسگزایانه است. وفتی تجربه موفق همه کشورهای توسعه یافته، در شکل جمهوری پارلمانی که همه احزاب و دیدگاهها آزادانه حق فعالیت و تشکیل دولت دارند پیش روی ملت است جرا باید با انجراف اذهان عمومی و تکرار یک اشتیاه تاریخی این امکان فراهم شود که نظامی بجز جمهوری به عزصه رفزاندم کشانده شود و به تمایلات و نگزشهای غیر دمکراتیک فرصت عرض اندام داده شود؟ در حالیکه همان گروههای غیر دمکراتیک هم در نظام جمهوری پارلمانی امکان انتخاب شدن دارند. اما چنانچه مدل حاکمیت غیر جمهوری پارلمانی حاکم شود، امکان فعالیت از دیگر گزوههای سیتسی و فکری سلب خواهد شد. سوال اصلی این است که مثلا چه نوع نظام سیاسی قزاز است در رویارویی یک رفراندم در برابر جمهوزی پارلمانی قرار گیرد که از آن مترقی تر باشد؟ بنابر این دقت در مفاد این بیانیه به گمان من نشان از هوشیاری تهیه کنندگان و همه جانبه نگری آنها و تاکبد بر استقرار حاکمیت ملی به معنای واقعی و امکان فعالیت سیاسی برای همه افراد و جناح های سیاسی است.
    بنابر این نه تنها در این بیانیه مخالفتی با مراجعه به آرای عمومی نمی بینم، بلکه هوشیار کردن مردم در برابر هندوانه در بسته شعار ظاهرا زیبای رفراندم دیده میشود که بسادگی در برابر جمهوری پارلمانی، کشور را به سوی استبدادی چندباره سوق دهد و به بهانه مراجعه ظاهرا دمکراتیک،امکان باز پروری ژن های خوب را در نظامی نوین فراهم سازد.

  3. رفراندوم این است شعر مردم

    جبهه ملی‌ به صورت رسمی‌ مخالفت خود را با مراجعه به آرای مردم با این بهانه که رفراندوم جمهوری اسلامی بد فرجام بوده، اعلام کرده است. امیدوارم همه گروه‌ها به همین صراحت اهداف خود را به جامعه معرفی‌ کنند. البته به نظر من، این که رفراندوم جمهوری اسلامی ناقص بود دلیل بر بد بودن رای گیری نیست و راه چاره، رفراندوم کامل و با آگاهی‌ است و راهکار جبهه ملی‌ که تعیین حکومت را به زور آزمایی خیابانی می‌سپارد در نهایت حتا به ضرر همان هایی که این بیانیه را امضا کردند می‌‌دانم چون بعید می‌‌دانم زور خیابانی جبهه‌ ملی‌ بیشتر از اصلاح طلب‌ها که هنوز نیمی از وزارت اطلاعات و بقیه مراکز سرکوب را تشکیل می‌‌دهند باشد.