بازداشت دانشجویان و مهار اعتراضات سراسری

شنبه, 30ام دی, 1396
اندازه قلم متن

aliafshari_03

علی افشاری

یکی از وجوه مهم سرکوب حرکت اعتراضی سراسری، بازداشت گسترده فعالان دانشجویی است.

آمار دقیقی از بازداشت‌ها که توسط وزارت اطلاعات و حفاظت اطلاعات سپاه تحت عنوان «برخورد پیشگیرانه» انجام شده‌است، در دست نبوده و آمارها بین ۹۰ تا ۱۴۰ نفر در نوسان است.

طبق گقته مقامات وزارت علوم ۹۰ درصد دانشجویان بازداشتی آزاد شده‌اند. اگر چه هنوز صحت این ادعا معلوم نیست، ولی تجارب قبلی نشان می‌دهد که معمولاً دستگاه امنیتی ابتدا تعداد زیادی از دانشجویان را دستگیر می‌کند بعد در فاصله کم اکثر آنها آزاد شده و تعداد محدودی از فعالان دانشجویی که از دید دستگاه فوق مسئله دار ارزیابی شده‌اند، برای مدت طولانی تری در بازجویی وحبس می‌مانند.

اکثر دانشجویانی که راهی زندان شده‌اند در شهر تهران زندگی کرده و متعلق به دانشگاه‌هایی چون تهران، علامه طباطبایی، شریف، علم و صنعت و پلی تکنیک هستند. در شهرستان‌ها نیز دانشجویانی از دانشگاه‌های رازی کرمانشاه، تبریز و … بازداشت شده‌اند.

این برخورد اعتراضات زیادی را در داخل و خارج از کشور برانگیخت و حتی باعث شد تا برخی از نمایندگان مجلس و مقامات وزارت علوم و روسای دانشگاه‌ها با قوه قضائیه و نهادهای اطلاعاتی رایزنی و مذاکره کرده تا دانشجویان بازداشتی آزاد شوند. افکار عمومی و گروه‌های حقوق بشری و مدنی نیز در این حوطه فعال بوده و برای آزادی دانشجویان فشار آوردند. به نظر می‌رسد در این فضا حبس دانشجویان آزاد نشده نیز به درازا نکشد.

در برخورد با جنبش دانشجویی دولت روحانی رفتار دوگانه داشت. از یک سو وزارت اطلاعات متولی بازداشت‌ها و بازجویی‌ها بود و از سوی دیگر وزارت علوم و روسای دانشگاه‌ها سعی در رایزنی برای حل مشکل دانشجویان داشتند. البته برخی از روسای دانشگاه‌ها متهم به همکاری با نیروهای امنیتی شدند. همچنین اکثریت قریب به اتفاق مسئولان وزارت علوم نیز نظر منفی نسبت به حرکت اعتراضی داشته و سمت گیری آنها نیز تشویق دانشجویان به بی اعتنایی به اعتراضات و تمرکز بر امور آموزشی و تحصیلی بوده‌است.

اما ورای جنبه حقوق بشری ماجرا و حمایت از آزادی بی قید وشرط فعالان دانشجویی زندانی شده این سئوال مطرح است که دلیل این بازداشت‌های گسترده و آزادی نسبتاً سریع چیست؟

برای پاسخ به این سئوال باید توجه کرد که از میان نیروهای جامعه مدنی و سیاسی داخل کشور ایران تنها جنبش دانشجویی به حمایت فعال از حرکت اعتراضی سراسری پرداخت. اگرچه دامنه مشارکت دانشجویان در اعتراضات بالا نبود اما حداقل در شهر تهران نقش اثرگذاری داشت و پیوستن دانشجویان تهران و پیشتیانی آنها از مطالبات معترضان در محل نمادین سردر دانشگاه تهران اتفاق درخور اعتنایی بود. تمرکز اعتراضات در پایتخت نیز در حول و حوش دانشگاه تهران بود. کنش حمایتی دانشجویانی که برخورد فعالی در اعتراضات مسالمت آمیز داشتند، بر اساس کارویژه نقادی دانشگاه و پایبندی به رسالت جنبش دانشجویی در حمایت از مطالبات مردم صورت گرفته و در راستای عملکرد تاریخی جنبش دانشجویی است که به آن سرمایه اجتماعی بخشیده‌است.

این مسئله دستگاه امنیتی کشور را نگران ساخت تا برخورد با فعالان دانشجویی حامی حرکت اعتراضی و دانشجویانی که بالقوه می‌توانستند در مدار اعتراضات قرار بگیرند، در دستور کار قرار بگیرد. تصمیم‌گیری برای برخورد با دانشگاه در هماهنگی با بخش‌های امنیتی زیر مجموعه دولت و تشکل‌های اطلاعاتی تحت کنترل نهاد ولایت فقیه اتخاذ شد.

برخورد دو هدف عمده را دنبال می‌کرد. نخست دانشجویان از آنجایی که نقطه تلاقی عرصه سیاسی و جامعه مدنی هستند و به دلیل خصلت سیاسی پر رنگ جنبش دانشجویی، توانایی جهت دهی به اعتراضات و هدفمند سازی آن و کاهش ریسک انحراف حرکت به سمت شورش کور و بخصوص بازدارندگی در برابر تخریب‌ها را داشتنند، آماج حمله واقع شدند تا حرکت اعتراضی از پتانسیل سازنده و تقویت کننده این نیرو محروم شود.

همان‌طور که قبلاً گفته شد از جمع نیروهای سیاسی و مدنی داخل تنها جنبش دانشجویی اراده و میل به پیوستن به اعتراضات خیابانی را داشت. معمولاً در جنبش‌های اجتماعی و کلا حرکت‌های جنبش محور بخصوص وقتی به بک باره بروز پیدا می‌کنند و با خودانگیختگی بسیج می‌شوند، کسانی به دلیل قابلیت‌های ویژه در اداره تجمعات، گسترش شور و هیجانات، هدایت معترضان و ایفای کارویژه هماهنگی دارای نقش می‌شوند. در واقع این افراد هاب شبکه‌های میدانی شکل گرفته و لیدرهای میانی و محلی هستند. طبیعی است در بین جوانان و مردمی که به صورت توده ای در خیابان‌ها حضور یافته بودند، فعالان دانشجویی به دلیل تجربه کار تشکیلاتی و فعالیت‌های جمعی، بالقوه ظرفیت بالایی برای تصدی این نقش داشتند.

هدف دیگر جلوگیری از تبدیل دانشگاه به محل تجمع و کانون حمایت فعال از اعتراضات سراسری بود. در صورت فعال شدن دانشگاه‌ها و برپایی تجمعات، تریبون‌های آزاد و برنامه‌های بحث وگفتگو نه تنها اعتراضات کانون و محملی برای حضور پیدا می‌کرد، بلکه دانشگاه‌ها به گسترش کمی و کیفی حرکت اعتراضی کمک کرده و حداقل بر عمر کوتاه مدت حرکت افزوده می‌شد.

در این شرایط سرکوب حرکت اعتراضی دشوارتر می‌گشت. معمولاً در فضای فعالیت‌های جنبشی و وقتی که خیابان‌ها محل زورآزمائی قدرت خودکامه و مردم خشمگین و به ستوه آمده از مشکلات می‌شود، موازنه ترس تعیین‌کننده سرنوشت ماجرا است. ظرفیت خشونت و برخوردهای پلیسی نیروهای امنیتی، سپاهی و انتظامی نامحدود نیست.

مردم نیز همیشه در شرایط ضعف و آسیب‌پذیری نسبت به قوه قهریه نیستند. در شرایط خاصی می شمار بالای حاملان و کنش‌های خاص آن می‌تواند شجاعت ویژه ای در نیروی مردمی ایجاد کرده و باعث وحشت و تزلزل در نیروهای سرکوب گر گردد. در نتیجه موازنه قوا گام به گام به نفع نیروهای مردمی معترض تغییر پیدا می‌کند و همینه ستگاه سرکوب در روندی مرحله ای فرو می‌پاشد.

دستگاه امنیتی کشور با علم به این موضوع، پیامدها و ریسک‌های برخورد امنیتی مجدد با جنبش دانشجویی را پذیرفت. البته به مانند همیشه احتمال خطا در تعیین مصادیق وجود دارد و ممکن است بخشی از بازداشتی‌ها اساساً مشارکتی در اعتراضات اعم از مجازی و فیزیکی نداشته‌اند .

فایده مندی این تصمیم برای نظام در آینده اعتراضات مشخص می‌شود. اگر وقفه و سکوت کنونی، آرامش قبل از طوفان باشد، فایده ای جز بهره مقطعی برای حکومت حاصل نمی‌شود. اما اگر دوره فترت اعتراضات طولانی شود، آنگاه بازدارندگی در برابر پیوند جنبش دانشجویی و حرکت اعتراضی فرودستان مزیت ملموس و انکار ناشدنی برای اقتدار گرایان خواهد داشت. در هر صورت مستقل از اینکه چه اتفاقی در آینده رخ دهد، دانشگاه و جنبش دانشجویی به مانند دیگر ابرجنبش‌های اجتماعی و حرکت‌های اعتراضی در هفت دهه گذشته باز قربانی برخوردهای امنیتی و اقتدار طلبانه شدند.

از: رادیو فردا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.