بحث در باره ی «رییس جمهور نظامی» در جمهوری اسلامی بالا گرفته است. در این میانه حرف هایی زده می شود که موجب انبساط خاطر و نشاط خواننده می گردد. در گزارشی که از روزنامه «شرق» منتشر شده، این سخنان با مزه از ابراهیم فیاض نامی که اصولگراست نقل شده است:
«… من میخواهم بگویم الان چیزی که در جهان دارد رخ میدهد، در ایران هم رخ میدهد و آن این است که مردم دیکتاتوری میپسندند؛ چون شرایط ایجاب میکند… اقتداری دیگر در حوزه سیاسی وجود ندارد و ادامهیافتن این وضعیت کشور را به فروپاشی و تجزیه میکشاند برای همین جامعه به سمت دیکتاتوری با ادبیات نظامی میرود تا او ظرف دورهای هشتساله با ازبینبردن طبقه اشرافیت و مافیا افق جدیدی را پیشروی کشور بگشاید… اشتباه ما این است که دنبال شخص میگردیم. من میگویم که اتفاقا مثل ناپلئون یکباره پیدایش میشود، مثل هیتلر یکباره پیدایش میشود و انتخابات را میبرد. چون الان مردم دیگر خستهاند از این نظم اجتماعی که گفتم هیچ اقتدار سیاسی در این مملکت وجود ندارد و همه از بین رفته است… در دیکتاتوری برنامه منسجم برای نوسازی جامعه وجود دارد، مثل ناپلئون، هیتلر، رضاشاه و احمدینژاد میآید.
یعنی دیکتاتور با قدرت تمام مجلس را هم پشت سر میگذارد… بزرگترین انقلاب علمی را ناپلئون انجام داد؛ تمام بیمارستانها و دانشگاهها را به نفع دولت مصادره کرد و از زیر نظر کلیسا درآورد. خب ناپلئون هم خیلی سواد نداشت و نظامی بود. معتقدم ممکن است مجلس آینده بهشدت رادیکال شود؛ یعنی قاعدتا باید بشود، وگرنه مملکت کاملا میپاشد؛ یعنی نابود میشود. این مجلس فرمایشی فعلی آنقدر مسخره شده و در واقع مجلس مرده است….»
حکومت اسلامی و کسانی که فکر می کنند در آن کاره ای هستند و نظری باید صادر کنند تا حکومت باقی بماند، مانند تبهکاران رمان های تاریخی برای نجات خود به دست و پا افتاده اند! مرگ تدریجی دیکتاتورها و زورگویان تاریخ بیشتر از مرگ مفاجات آن ها دیدنی ست!
از: گویا