روحانی به سرنوشت سایر روسای جمهور دچار شد

یکشنبه, 16ام اردیبهشت, 1397
اندازه قلم متن

انتشار بیانیه هایی از این دست فقط حس ناتوانی از سوی مسئولان دولت را به جامعه القا می‌کند و این القای ناتوانی باعث بروز نا امیدی و پایین آمدن سطح اعتماد و اتفاق ملی می‌شود

قانون- حسن بیادی/ دبیر کل حزب آبادگران

آقای روحانی به سرنوشت سایر روسای جمهور پیش از خود در دور دوم دچار شده است. از نوشته اخیر ایشان اینگونه برمی‌آید که باندهای قدرت و ثروتی که در دوره دوم ریاست جمهوری روسای پیشین با سنگ اندازی دولت های مستقر را منفعل نشان دادند حالا در مقابل روحانی نیز قد علم کرده‌اند.

نکته ای که در اینجا حائز اهمیت است اینکه ایشان جان به لب، رو به سخن آورد بی آنکه بتواند عمل و دستاوردی جدی در حوزه های مختلف از فضای اجتماعی، مجازی، اقتصادی، فرهنگی از خود داشته باشد. بنابراین در مورد فیلتر تلگرام و حواشی آن که در کشور رخ داده باید بگویم که خودم یکی از موافقان فیلتر تلگرام هستم اما موافق این نوع برخورد با این پیام رسان‌ها و این نوع فیلترینگ نیستم.

مبارزه و مداوای آسیب‌های اجتماعی پارامترهای خاص خودرا دارد که تهدید و فیلتر شاید در آخرین مراحل از اولویت قرار داشته باشد وهنر استفاده از مشارکت و نقش کلیدی مردم در اولین اولویت‌هاست . از نظر من تلگرام باید بسیار زودتر از این با همدلی مسئولان و هم نظری آنان و با تبیین شفاف دلایل این فیلترینگ برای مردم صورت می‌گرفت. این صحبت من به معنای گرفتن حق انتخاب مردم از سوی مسئولان نیست. اما زمانی که یک پیام‌رسان خود را با قوانین یک کشور نمی‌تواند هماهنگ کند نمی‌توان نسبت به آن بی تفاوت بود و باید با مردم شفاف صحبت کرد و دلایل این کار را روشن کرد. اینکه یک قوه رای به فیلترینگ بدهد و دولت نیز در مقابل این کار بیانیه بدهد که من با این کار موافق نیستم و خود را سمت مردم بکشد و فضای تنش را به جامعه القا کند بدتر از فیلترینگ تلگرام است. آقای روحانی اگر صحبتی دارد باید شفاف و صریح با مردم سخن بگوید و در راستای عملی شدن برنامه هایش قدم بردارد و در مقابل این باند‌های قدرت و ثروت مقاوت کند که به سرنوشت روسای جمهور پیش از خود دچار نشود. انتشار بیانیه هایی از این دست فقط حس ناتوانی از سوی مسئولان دولت را به جامعه القا می‌کند و این القای ناتوانی باعث بروز نا امیدی و پایین آمدن سطح اعتماد و اتفاق ملی می‌شود. نکته مهم‌تر اینکه قوا باید در تصمیمات با برنامه مشترک حرکت کنند. متاسفانه تنها مساله‌ای که برای مردم به یقین تبدیل شده این است که هیچ یک از قوای سه‌گانه برنامه و جدیتی برای رفع مشکل مردم ندارند و به ویژه مجلس شورای اسلامی هم مستاصل است و فقط به اپوزیسیون کوتاهی‌های بعضی از مسئولان و نهادها تبدیل شده و هیچ خاصیت دیگری برای اذهان مردم متصور نیست. این اتفاق مانند این است که زمانی که مجلس تعطیل است مردم راحت‌ترند و زمان باز بودن مجلس هیچ امیدی به گشایشی از سوی آنان ندارند. و بعضی از مسئولان در قوای سه‌گانه به‌صورت زیرکانه به گونه‌ای با مشکلات مردم مرموزانه و جهت‌دار برخورد می‌کنند که مردم پاسخ رفع معضلات خود را از حریم و دفتر رهبری مطالبه‌گری کنند. بعضی از آنان از جمله در سیستم مالی و اقتصادی و بانکی کشور با تحقق سیاست‌های ترامپ هماهنگ‌ترند تا به‌فکر این آشفتگی و نابسامانی اوضاع مردم باشند و این مسئولان با واردات و تورم داخلی بیشتر موافقند تا تولید و اشتغال و صادرات، و فکر می‌کنم با یک کار بسیار انقلابی و با برنامه می‌توان بسیاری از معضلات فعلی را با کمک و مشارکت جدی مردم اجرا و نظارت و حل کرد. یکی از آن کارها این است که باید روسای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر در حوزه اقتصادی کشور از جمله روسا و هیات مدیره بانک‌ها در سه دوره گذشته و حال را تا فرار نکرده‌اند محاکمه کرد و ثروت‌های باد آورده بسیاری از متخلفان را باز پس گیری کرده و به خزانه ملی برگشت داد. دیگر اینکه مردم و جامعه اجرایی کشور را از سایه سنگین و نحس تفکر و اختیارات بیش از حد دولتی و دیگر نهادهای عمومی نجات داد .


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.