زهرا نجفی: سیرک جلیل کرکس

پنجشنبه, 27ام اردیبهشت, 1397
اندازه قلم متن

زهرا نجفی

کافکا در داستان «هنرمند گرسنگی» زندگی هنرمندی را در سیرک نقل می‌کند که می‌تواند تا چهل روز گرسنگی را تحمل کند. در این نمایش، مرد به درون قفس می رود و تا اتمام دوره از آن خارج نمی‌شود. جمعیت کثیری بعد از طی مدت گرسنگی چهل روزه با گل و غذاهای رنگارنگ به استقبال آن مرد نحیف کنار قفس می‌روند. بعد از سالها و با تغییر نسل، کم کم این نمایش شور و حرارت خود را برای مردم از دست می‌دهد. دیگر کسی به هنر او توجه نشان نمی دهد و تعداد لایکهایش هم از انگشتان دست فراتر نمی‌رود. گفته می‌شود مرد رنجور روزها شعر «مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک، چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم» می‌خوانده و شب‌ها هم هشتگ «هَل مِن توجه؟» می‌زده اما همان قدر که ریال ایران ارزش دارد، اقدامات او هم برای کسی ارزش داشته تا اینکه مرد گرسنه از غم بی توجهی در قفس می‌میرد و مدیر سیرک، به جای او پلنگ چابکی را درون قفس انداخته که مجددا تماشاچیان فراوانی را برای دیدن خود به سیرک می‌کشد.

چهل سال رسانه‌ها با نمایش غم و اندوه و مرگ مردم مظلوم دنیا اعم از فلسطین، یمن، سوریه و عراق و… سعی کردند احساسات مردم را در راستای ارزش‌های ایدئولوژیکی خود، نان استاپ، تحریک کرده و هیجانی نگه دارند. و یک تصویر کاملا سیاه (با رنگ مشکی که رنگ عشقه و مختص روسیه‌ست اشتباه نشه) نشان دهند از آمریکا، انگلیس و اسرائیل و تازگی‌ها عربستان و به میزان کمتری از سایر کشورهای روی نقشه و آنهایی که حتی در نقشه نیستند یا هستند ولی کم هستند مثل جیبوتی. بر اثر تکرار این نمایشهای ملالت بار، مردم سالهاست که دیگر با تماشایشان هیجانی کسب نمی‌کنند. از این همه تکرار، کرخت و خسته شده اند. حاجی فیروز عزیزه چون سالی یک روزه.

در اثر تداوم اختلاس‌ها، کسی واکنش جدی به آن‌ها نشان نمی‌دهد مگر به طنز و شوخی. پته مته های فساد پزشکی به طور گسترده در یکی از روزنامه‌ها روی آب ریخته می‌شود ولی توجه کسی را جلب نمی‌کند. هواپیما سقوط می‌کند، کشتی غرق می‌شود، بر اثر عدم کیفیت خودروهای داخلی کلی انسان در جاده‌ها کشته می‌شوند ولی کسی توقع بازخواست یا استعفای عاملین را ندارد. عمل فساد تبدیل به همان سیرک خسته کننده و تکراری شده که واکنش جدی را به همراه ندارد. گویا ۲۴ ساعت رختخواب خود را در سیرک جلیل کرکس پهن کرده‌ایم و شاهد هنرنمایی هنرمندان گرسنگی، انحصارگری، بیکاری، فحشا، افسردگی، اعدام، خشونت، رخوت و سستی می‌باشیم.

کاش مدیر سیرک جلیل کرکس بودم تا تا قبل از اعلام ورشکستگی، تعدیل نیرو کنم و از هنرمندان بخواهم تا توی اوج ‌اند خداحافظی کنند و جای خود را با پلنگ چالاکی عوض کنند. چی؟ پلنگ منقرض شده؟ اشکال ندارد ما به الاغ و خرگوش هم قانعیم.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.