نخستین نیروی نظامی مدرن ایران

دوشنبه, 21ام خرداد, 1397
اندازه قلم متن

اغلب ما اطلاعات کمی از ژاندارمری در ایران داریم و تصور می کنیم که ایجاد سازمان نظامی نوین ایران کار رضاشاه است در صورتیکه این طور نیست. از زمان جنگ ایران و روس و قراردادهای ترکمانچای و گلستان، ایرانیان وطنخواه در فکر ایجاد ارتش مدرن بودند و فرصتی نمی یافتند اما با انقلاب مشروطیت این فکر زنده شد.

در ابتدای قرن بیستم، دولت مرکزی ایران در موقعیت ضعیفی قرار داشت. پس از آغاز انقلاب مشروطه در سال ۱۹۰۶ و ناآرامی های بعدی، ایران نیروی انتظامی منظمی نداشت و تنها سایه ای از نیروهای نظامی و پلیس در ایران بود. این خلاء قدرت منجر به اختلال در نظم امنیت عمومی شده بود ومردم ایمن نبودند و راهزنان خطوط ارتباطی را اشغال کرده بودند.
در اکتبر ۱۹۱۰، با افزایش ناآرامی در جنوب ایران دولت بریتانیا درخواست کرد که دولت مرکزی در نظم این مناطق بکوشد، یا اینکه بریتانیا خود رفع این مشکل را برعهده بگیرد.

دولت ایران که تمایلی به حضور نیروهای انگلیسی در خاک خود نداشت و به دولت روسیه نیز بدبین بود، با دولت سوئد تماس گرفت و در این مورد کمک خواست. علت اقبال ایران به سوئد به این سبب بود که سوئد مطامعی در ایران نداشت و از جانب دیگر نیروهای نظامی سوئد شهرت نیکی در منطقه بالکان آشفته ی آن روزگار ۱۹۰۶-۱۹۰۳ بهم رسانده بودند.

ایران گرفتار مبارزه با دو قدرت بریتانیا و روسیه بود که انگلیسی ها بدان «بازی بزرگ» لقب داده بودند. قرارداد ۱۹۰۷ ایران را به حوزه ی روسیه و انگلیس تقسیم کرده بود در حالیکه قبلاً در کنوانسیون انگلیس و روسیه وعده داده شده بود که به تمامیت و استقلال ایران احترام بگذارند.

با پذیرش دعوت ایران، در ماه اوت سال ۱۹۱۱، دولت سوئد افسر کارازموده ای بنام هارالد یالمارسون Harald Ossian Hjalmarson را به همراه افسران دیگر به ایران فرستاد.

هارالد یالمارسون

به طور کلی، سی و هشت نظامی سوئدی به ایران سفر می کنند؛ اکثریت آنها افسر بودند ولی چند تکنسین نیز همراهشان بود. افسران قرارداد ی با دولت ایران بسته و سوگند وفاداری به پادشاه وقت احمد شاه خوردند بدون آنکه نیاز به تغییر شهروندی آنها باشد.
وظیفه ژاندارمری این بود که خطوط مواصلاتی کشور برای افراد غیرنظامی و کاروان های تجاری امن کند. افزون بر این، ژاندارمری باید مراقب جاده ها در سراسرایران به ویژه پایتخت یعنی تهران باشند.

بدین ترتیب یالمارسون بعنوان رئیس ژاندارمری ایران، برای پر کردن خلاء نظامی در کشور اقدام به مدل سازی یک ارتش مدرن کرد.

کاروان شیراز  با محافظت ژاندارم ها

ژاندارمری ایران- تهران ۱۹۱۱

دفتر مرکزی ژاندارمری با هفت بخش، که هر یک مسئول یک کار متفاوت بودند تشکیل شد. ژاندارمری به شاخه هایی در تهران، شیراز، کرمان، قزوین، اصفهان و بروجرد تقسیم گردیدند. در سال های بعد مدارسی برای آموزش نیروهای ایرانی درست شد. به علت ناآرامی در جنوب ایران، در ماه آوریل ۱۹۱۲ در شیراز مدرسه دیگری برای افسران غیر نظامی و ژاندارم ها افتتاح شد.

نمونه اونیفورم ژاندارمری ایران

آموزش در مدرسه ژاندارم معمولا شش ماه طول می کشید و مدل سوئد مورد نظر بود. افراد پس از اتمام تحصیلات خود، بعنوان ژاندارم برای شش ماه در بزرگراه ها خدمت می کردند، تا سال ۱۹۱۴ ژاندارمری شامل ۲۰۰ افسر و ۷۰۰۰ سرباز بود و همچنین ۳،۰۰۰ اسب در اختیار داشت.

با وجود مشکلات جدی، سوئدی ها بسیار خوب موفق به انجام وظیفه شدند. آنها در یک محیط متشنج و پر از فساد و ارتشأ موفق یه ایجاد یک سازمان بسیار موثر شدند که در شرایط و موقعیت های سخت بتواند در جاده ها نظارت کند و امنیت برقرار نماید. شدیدترین جنگ ها در مناطق غربی و جنوبی کشور در اطراف شهرهای شیراز و قزوین و همچنین سلطان آباد و بروجرد صورت گرفت و چند افسر سوئدی هنگام خدمت در ایران در جنگ با راهزنان و طایفه ها جان خود را از دست دادند.

قبر ماژور اولسون در شیراز

با آغاز جنگ جهانی اول، بریتانیا و روسیه که مایل به حضور افسران سوئدی در ایران نبودند، کشور را تحت فشار گذاشتند. سرانجام با فشار انگلیس و روس، افسران سوئدی در ابتدای سال ۱۹۱۵ به خانه بازگردانده شدند. به پاس خدمات این افسران به پنج تن از آنان جایزه شجاعت داده شد. سپس افسران ایرانی جایگزین افسران سوئدی شدند.

احمد شاه بر تخت سلطنت

مشاهدات سوئدی ها در ایران

بدیهی است تلاقی دو فرهنگ مختلف در خاطرات سوئدی ها نمایان است. یک کشور اروپایی در راه ترقی با عقاید نژاد برترکه آن زمان رایج بود نگاهشان به کشوری ضعیف و عقب مانده همراه با تحقیر بود، آنها را آدم های تنبل بی انظباطی می دیدند که به آزار حیوانات مشغولند. آنها زنان ایرانی را در شهرها محصور در حجاب می دیدند در حالیکه در روستاها همین زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و پوشش های زیبایی نیز داشتند. اما به هر حال معترفند که ایرانی ها مهمان نوازند و اگر به کسی توجه می کنند بیانگر اهمیت آن شخص است و بسیاری از سوئدی ها از این مواهب برخوردار بوده اند.

در نخستین روزهای مأموریت، رویدادهای جنایی شنیعی اتفاق افتاد ولی ژاندارمری توانست امنیت را برقرار کند و شرایط زندانیان را بهترکند و از این جهت مورد احترام مردم واقع شد. مزایای کارکنان ژاندارمری بسیار بالا بود و مردم نسبت به سوئدی ها سخاوتمند بوند. چیزی که برای سوئدی مشکل ساز بود ندانستن زبان فارسی و قانون رایج و اعمال مذهبی بود. البته تبلیغات روزنامه های روسی که علنا از گرایش سوئدی ها به آلمان ها انتقاد می کردند نیز مزاحم بود، ولی نتوانست به اعتماد و تفاهم بین ایرانیان و سوئدی ها آسیبی بزند.

اما به مرور و پس از آشنایی بهتر با کشور و مردمش، افسران سوئدی رویهمرفته ایران را کشوری یافتند ثروتمند که به کشوری فقیر تبدیل شده. رشوه و جرم و جنایت در آن بسیاراست. اما در مجموع ایرانیان هوشمند، مهمان نواز و با وجود اینکه اقوام و گروه های بسیاری مانند ارمنی ها، یهودیان و حتا جمعیتی از روس ها، قفقازی ها و گرجی ها نیز درمیان آنها هستند به صورت مسالمت آمیزبا یکدیگر زندگی می کنند. اغلب مردم بیسواد هستند و دچار بیماریهای گوناگون می باشند. آنها از برگزاری تعصب آمیز مراسم عاشورا که از آن به عنوان «جشن حسین Hosseinfest» یا حسین پارتی اسم می برند با نظر مثبت یاد نمی کنند.

مراسم عاشورا یا «جشن حسین  Hosseinfest»

افسران سوئدی با وعده ی اعتبار و سود مالی جذب ایران شدند. آنها حقوق بسیار بیشتری نسبت به سوئد دریافت کردند، دفتر یالمارسون در کاخ گلستان بود و آنها زندگی مرفه و خوبی داشتند. این افسران یادداشتها، سخنرانی ها، خاطرات، نامه ها و کتاب هایی از خود بجا گذاشته اند که حاوی اطلاعات بسیار ارزنده ای است. این منابع عمدتاً حاکی از آنست که سوئدی ها روش های سختگیرانه ای در اداره ی ژاندارمری داشتند. ژاندارمری بیش از هر چیز دیگری شبیه ارتش سوئد بود. پس از یک دادگاه جنگی، تعداد زیادی از افراد محکوم به اعدام شدند و افسران نشان دادند که برای ایجاد قانون و نظم جدی هستند و اقدامات سخت گیرانه ای دارند. یالمارسون که سپس به درجه ی ژنرالی ارتقا پیدا کرد به سخت گیری و بیرحمی شهرت داشت چنانکه در سوئد چهار زندانی فنلاندی را با شلیک اسلحه کمری خود بقتل رساند و سال ها بعد با شلیک همان اسلحه در اپسالا به زندگی خود پایان داد.

سرانجام ژاندارمری

باری رضاشاه که خود از میان قزاق ها برخاسته بود میانه ای با ژاندارمری نداشت. آنچه که از ژاندارمری باقی مانده بود، با ادغام قزاق ها و ژاندارمری “امنیه” نامگذاری کرد.

قزاق هایی که همکار رضاخان بودند از قبیل کریم بوذرجمهری (معروف به کریم خشتمال ) امیراحمدی ( معروف به قصاب لرستان) آوازه ی خوبی نداشتند در صورتیکه شاعران آن دوره چون عارف و ایرج میرزا در سروده های خود از ژاندارمها به نیکی یاد کرده بودند.
امنیه ها اغلب بی سواد بودند و حتا برخی از راهزنان معروف آن زمان پس از گرفتن تأمین به خدمت امنیه در آمده بودند. امنیه ها با گرفتن رشوه و زورگویی در میان مردم بسیار بدنام بودند.( رجوع شود به یادداشت های سرتیپ محمد حسین میرزا جهانبانی در مجله خواندنی ها )

اما ژاندارمری افسران میهن پرستی همچون کلنل پسیان و فضل الله اق اولی داشت که هنوز نامشان در تاریخ نظامی ایران با افتخار ثبت شده است.

محمد تقی پسیان در مدرسه لقمانیه تبریز به تحصیل علوم و زبان‌های خارجی پرداخت و در پانزده سالگی به مدرسه نظام راه یافت و پس از پنج سال با درجه ی ستوان دومی به خدمت ژاندارمری در آمد. درماموریت همدان مدال طلای نظامی دریافت کرد. در۱۲۹۴ درحمله روس ها به ایران درجنگ دوم جهانی معروف به مصلی، پسیان قوای روس را در همدان شکست داد و آنها را خلع سلاح کرد و همدان را از منطقه نفوذ آنها خارج ساخت اما بعد به سبب برتری کمی و کیفی ارتش روس ناچار به عقب نشینی شد. پس از مدتی ناچار به آلمان رفت و در نیروی هوایی و نیروی زمینی تحصیل کرد و اولین هوانورد ایرانی است.

کلنل محمد تقی پسیان

در مورد پسیان بسیار نوشته شده ولی شایسته است که در باره ی فضل‌الله آق‌اولی نیز چند کلمه ای بگوییم. وی از افسران ژاندارمری در اواخر دوره قاجاریه بود که با آغاز جنگ جهانی اول و رفتن افسران سوئدی مامور خدمت در ژاندارمری یزد گردید. وی تحصیلات مقدماتی خود را در فرانسه گذرانده بود.​ در سال ۱۲۹۸ یک هیأت چهارده نفری از سوی دولت ایران مأمور شد تا در کمیسیون نظامی قرارداد ۱۹۱۹ شرکت جسته و مطابق ماده سوم قرارداد، مسایل مربوط به تشکیل قوه متحدالشکل را بررسی و تعیین نماید. این کمیسیون مرکب از ۷ افسر عالی رتبه انگلیسی و ۷ افسر ارشد ایرانی تشکیل شده بود. به موجب آیین‌نامه ای که متن آن را انگلیسی‌ها نوشته بودند ارتقای افسران ایرانی تنها تا درجه ستوان یکمی ‌امکان‌پذیر بود و افراد انگلیسی، استرالیایی، نیوزیلندی یا هندی که دارای تابعیت بریتانیایی بودند صاحب درجات بالاتر می‌گردیدند. همه ی اعضای کمیسیون بجز ۲ نفر که یکی از آنها آق‌اولی بود با این تصمیم موافقت کردند. او که حاضر نشد این آیین‌نامه را امضا کند مورد بازخواست شدید فتح‌الله‌ خان اکبر سپهدار رشتی، وزیر جنگ دولت وثوق‌الدوله قرار گرفت، آق‌اولی که می‌دانست چاره‌ای جز امضای آن ندارد و از سوی دیگر نمی‌توانست خود را راضی به انجام آن نماید مرگ را بر زندگی خفت‌بار ترجیح داد و با لباس سلام نوروز از رفتن نزد شاه خودداری کرد و با خودکشی خود در اول فروردین ۱۲۹۹ به سران و دولتمردان این نکته را گوشزد کرد که مردم تا چه حد از این قرارداد متنفرند. گفته می شود وثوق الدوله عاقد این قرارداد ننگین یادداشت های آق اولی که علت خودکشی او و احتمالاً مخالفتش با قرارداد ۱۹۱۹ در آن آمده بود را برداشت و کسی تا کنون از مفاد آن اطلاعی در دست ندارد.

فضل‌الله خان آق‌اولی

پسیان و آق اولی نمونه هایی از  افسران ژاندارمری بودند  که ضمن قابلیت جنگی و شرافت سربازی به میهن خود ایران عشق می ورزیدند ؛ این دلاوران را  با افسران رضاشاهی  مقایسه کنید که در جنگ دوم جهانی چادر زنانه به سرکرده فرارکردند.

Per Nyström- Fem år i persian

som Gendarmofficer

Stockholm-1925

کتاب بالا توسط آقای منصور عرفان در دست ترجمه است

Svenska män i solens och lejonets land

– en fallstudie av svensk orientalism i Persien 1911-1925-2006-05-21

کلنل محمد تقی خان پسیان

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%DB%8C_%D9%BE%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86

کلنل فضل‌الله خان آق‌اولی

https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%84%D9%86%D9%84_%D9%81%D8%B6%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%AE%D8%A7%D9%86

  خیزش مردمی در اعتراض به قرارداد ۱۹۱۹-فاطمه هاشمی

http://gozarestan.ir/show.php?id=187

https://sv.wikipedia.org/wiki/Harald_Hjalmarson

از: ایران لیبرال


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.