محمد جواهرکلام: جنبش هویت‌خواهی مردم عرب خوزستان یکی از اَعلام خود را از دست داد

دوشنبه, 8ام مرداد, 1397
اندازه قلم متن

دکتر علی الطایی

علی الطایی متولد ۱۳۲۱ (۱۹۴۲)، هفته پیش پس از جدالی سخت و طولانی با یک بیماری درگذشت. او که از روستایی به نام قریه ابوچلاچ (ابوکلاک) در یکی از نواحی عرب نشین خوزستان و از خاندانی معروف برخاسته بود، با سعی و کوشش، خود را به یکی از دانشگاههای آمریکا رسانده بود. پس از گرفتن لیسانس و فوق لیسانس از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در رشته جامعه‌شناسی، به آمریکا رفت و آنجا در همین رشته دکترا خواند و بعد از متجاوز از سه دهه تدریس در دانشگاه شاو ایالت کارولینای شمالی، بازنشسته شد و به کار تألیف در رشته خود پرداخت.

من دکتر علی را در دوران دانشجویی‌ام در دانشگاه تهران (دانشکده حقوق و علوم سیاسی) بیشتر شناختم، اگرچه سابقه آشنایی من با او به قبل از دوره دانشگاه بر می‌گشت. او آن زمان دوره فوق لیسانس جامعه‌شناسی را می‌گذراند و من از سال ۴۹ در دانشکده حقوق، علوم سیاسی می‌خواندم. سالهای ۴۸ و ۴۹ سالهای شاخصی در تاریخ دانشگاه تهران بودند: سال ۴۸ اعتصاب دانشجویان برای گران شدن بلیط شرکت واحد بود و سال ۴۹ دنباله آن اعتصاب و مسائل دیگر بود. هر دو اعتصاب نطفه شان در دانشکده حقوق بسته شد و به سرعت به دانشکده فنی که در مجاورت دانشکده حقوق قرار داشت سرایت کرد.

آن زنده‌یاد در دوسال فوق‌لیسانش، اواخر سال تحصیلی که همه دانشجویان در تب و تاب گذراندن امتحانات آخر سال بودند، به کوی دانشگاه می‌آمد تا در فضای پر صفای کوی درس بخواند. در این فرصت کم ما دانشجویان عرب به گردش حلقه می زدیم و با سجایا و فضایلش بیشتر آشنا می‌شدیم. معلومات فراوانی از جهان عرب داشت و یادم می‌آید هنگامی که یک دانشجوی سمنانی که به صدای ام کلثوم علاقه فراوانی داشت، از او راجع به این خواننده چیزی پرسیده بود، او مدتی دراز و به تفصیل از زندگی و آهنگهای این خواننده مشهور جهان عرب برایش گفت.

سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰) روابط ایران و اعراب و کشور شاخص آن، مصر، به اوج تیرگی رسیده بود. عربها در جنگ ۱۹۶۷ / ۱۳۴۶-۴۷ از اسرائیل شکست خورده بودند و اسرائیل دوست شاه بود. در سال ۴۹ نیز ناصر که نتوانسته بود عواقب شکست ۶۷ را تاب بیاورد، در شرایطی بسیار دشوار درگذشت و با درگذشت او اسرائیل و آمریکا از دست یکی از دشمنان قدیمی خود که خاری در چشمشان بود آسوده شدند. آن زمان ضدیت با اسرائیل تنها به دانشجویان عرب و مردم عرب خوزستان محدود نمی شد، بلکه همه دانشجویان مبارز، همه روشنفکران آگاه و همه کسانی را که سعی می‌کردند در جریان سیاست روز باشند در بر می‌گرفت و معیاری برای ترقی‌خواهی به شمار می‌رفت. بدیهی است که ما و در میانمان علی الطایی، در بهت و حیرت و در غمی جانکاه فرو رفته بودیم. ولی استاد علی ما را دلداری می‌داد و می گفت در منطقه نیروهایی ظاهر خواهند شد و این پیروزی را به کام اسرائیل شرنگ خواهند کرد.

دکتر علی بعد از اینکه به آمریکا رفت، سازمانی به نام «سازمان دانش‌آموختگان عرب» تشکیل داد و کوشید دانشجویان عرب تازه‌وارد به آمریکا را متشکل کند و از تفرق فکری آنان جلوگیرد. دیدگاههایش علمی و آکادمیک و بر کنار از هرگونه تندروی بود. موضع او همیشه موضع آدم سرد و گرم چشیده بود و به این شکل به ما درس می‌داد. او با همین موضع در کنفرانسهای مختلف نیز شرکت می‌کرد. آن زنده‌یاد در محافل هویت خواه عرب در خارج از کشور فردی کاملاً شناخته شده بود. از او دو کتاب برجای مانده با عناوین: «عرب «خائن» نیست…» و «بحران هویت قومی در ایران». افسوس که زمانه بیش از این فرصت روشنگری به او نداد و او را نابهنگام از میان ما ربود.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.