کودتای ۲۵ امرداد؛ شبیخون به خانه نخست وزیر و وزیران دکتر مصدق

پنجشنبه, 25ام مرداد, 1397
اندازه قلم متن

«ساعت یازده و نیم دیشب چند افسر مسلح و قریب پنجاه شصت نفر سرباز گارد شاهنشاهی شصت تیر به دست مثل راهزنانی که در کتاب های افسانه قرون وسطایی خوانده اید به خانه من ریختند و بدون این که حتی اجازه دهند من کفش پا کنم در برابر شیون طفل یازده ماهه و مادرش مرا به سعدآباد کاخ سلطنتی توفیقگاه گارد شاهنشاهی بردند و در هر اتاق خانه ام نیز تا ساعت چهار صبح دوازده سرباز بیتوته فرمودند.

دربار دشمن همه آزادمردان، وطن‌پرستان و خصم مبارزین راه استقلال و آزادی است. اگر این‌طور نیست از او بپرسید من که در راه جهاد ملت ایران هنوز درد و رنج و درد گلوله اجنبی را بر جان و تن خود دارم و هنوز از بیمارستان خارج نشده چه جرمی مرتکب شدم که نیمه شب باید اسیر تجاوزات افرادی غارتگر و قطاع‌الطریق بشوم؟

من از محمدرضا شاه پهلوی هرگز انتظار آن را ندارم که این شجاعت و شهامت خودش را در برابر بیگانگان بکار ببرد، من حتی به قدر سلطان مراکش و بیک تونس هم از او حمایت از حقوق ملت را نمی‌خواهم ولی اعتراف می‌کنم که تا این درجه او را حقیر و کوچک فکر و ضعیف‌العقل نمی‌شمردم که شبیخون بر مبارزات و جهاد ملت خود بزند و تمام محصول فداکاری‌ها و جانفشانی‌های مردم محروم و بینوای کشور را قربانی هوس‌بازی و لاس زدن با اجانب کند.» (دکتر حسین فاطمی ۲۵ امرداد ۱۳۳۲)

مقارن ساعت ده شب روز ۲۴ مرداد، عملیات اجرایی کودتا پس از نطق سرهنگ نصیری(بعدها رئیس ساواک شد) آغاز شد. سرهنگ نصیری قبل از حرکت به طرف خانه مصدق، دستور بازداشت رئیس ستاد ارتش و چند تن از وزیران کابینه را صادر کرده بود. افسران مزبور با دو کامیون سرباز و..ابتدا دکتر حسین فاطمی را در منزلش دستگیر کرده، به سعدآباد می برند. سپس به منزل سرتیپ ریاحی میروند، مهندس زیرک زاده نماینده مجلس شورای ملی و مهندس حق شناس وزیر راه را دستگیر می کنند. اینکه قصد داشتند بعد از این با مصدق چه کنند معلوم نیست، ولی دکتر فاطمی و سایر کسانی که در همان شب ربوده شدند گفته اند بنا بود بامداد همان روز همگی تیرباران شوند.

سرهنگ ۲ اسکندر آزموده و سرهنگ زند کریمی مراکز تلفن بازار و میدان اعدام را اشغال می کنند…نصیری با دو کامیون سرباز و درجه دار و یک دستگاه زره پوش و یک اتومبیل حامل بی سیم و…عازم خانه مصدق می شود تا به عنوان ماموریت ابلاغ فرمان عزل نخست وزیر، محتملا او را دستگیر و به باشگاه افسران منتقل کنند. در همین موقع سرهنگ عزت الله ممتاز، فرمانده تیپ دوم کوهستانی و مسئول مراقبت و دفاع از خانه نخست وزیر، از قرارگاه خود در کلانتری یک با چند تن افسر و سرباز می رسد و پس از گفتگوی کوتاهی نصیری را دستگیر می کند. به گفته سرهنگ ممتاز«نکته جالب دیگر حضور ذهن مرحوم دکتر مصدق، در آن لحظات بعد از نیمه شب و در جریان آن درگیری های عصبی، بود. ایشان در اعلام رسید نامه ای که نصیری آورده بود، روی همان پاکت نوشته بود”ساعت ۱ بامداد روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲”»

با دستگیری سرهنگ نصیری، کودتاچیان مرعوب شده و فراری می گردند. کودتای شاهانه به خاطر «یک بی احتیاطی»(به قول آنتونی ایدن، وزیر خارجه وقت دولت چرچیل) شکست خورد و آن آماده باش بیست چهار ساعته گارد سلطنتی، پیش از کودتا بود. پس از شکست کودتا، شاه و ملکه ثریا از شمال کشوربا یک هواپیمای کوچک به بغداد فرار کردند و از آنجا خود را به رم رسانیدند.

روزنامه باختر امروز، ۲۵ مرداد ۱۳۳۲
مصدق؛ سالهای مبارزه و مقاومت- سرهنگ غلامرضا نجاتی- جلد دوم،ص ۵۱-۵۴
مصدق و نبرد قدرت- همایون کاتوزیان، ص۳۴۴-۳۴۵

از: فیس بوک فرشاد میلانی


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.