روزنامه آفتاب یزد: ۷ مذاکره محرمانه ایران طی ۴۰ سال اخیر

جمعه, 26ام مرداد, 1397
اندازه قلم متن

آفتاب یزد-گروه سیاسی: «بعد از جنگ و در ژنو مذاکرات مخفیانه‌ای را با یکی از مقامات عراقی و از نزدیکان صدام شروع کردیم. مردم از این موضوع خبر نداشتند و شاید امروز هم همچنان خیلی‌ها از آن مذاکرات و اینکه در آنجا چه گذشت، خبر نداشته باشند. این مذاکرات زیر نظر شورای عالی امنیت ملی بود. مرتب این مذاکرات را هدایت می‌کردیم و نتیجه مذاکرات در جلسات شورای عالی امنیت ملی مورد بررسی قرار می‌گرفت. مذاکرات را در پشت پرده ادامه دادیم،

تا زمانی که صدام نامه‌نگاری با ایران را شروع کرد. نامه اول صدام که آمد، در ایران برای هیچ کس باور کردنی نبود که این نامه از طرف صدام باشد. نامه را که به شورای عالی امنیت ملی بردیم، اولین سوال این بود که آیا باور دارید واقعاً این نامه صدام است؛ یعنی امضای پای نامه، امضای صدام است. دلایل مان را در شورای عالی امنیت ملی مطرح کردیم و گفتیم که به نظر ما این نامه و امضای آن واقعی است. می‌توانیم تست کنیم و این تست و چک را انجام دادیم و پاسخ اولین نامه صدام را در مدت کوتاهی فرستادیم . پس از آن نامه بعدی صدام آمد که دوباره پاسخ داده شد، تا نامه آخر؛ یادتان هست که در نامه آخر، صدام قرارداد ۱۹۷۵ را قبول کرد و به آقای‌هاشمی نوشت که آنچه شما خواستید من پذیرفتم و قبول کردم.»

این اظهارات دیروز حسن روحانی بود. خیلی از مردم از متن آخرین نامه صدام خبرداشتند،اما کسی از مذاکرات پشت پرده قبل از آن
نامه نگاری‌ها نه . بازهم خبر از یک مذاکره ، مذاکره مخفی که نشان از یک گفتمان محرمانه دیگر می‌دهد، مذاکراتی که به قول روحانی کمتر کسی از مردم درباره آن می دانست. البته ناگفته نماند بعد از صحبت‌های دیروز رئیس جمهور هم ، هنوز که هنوز است مردم نمی دانند در آن مذاکرات چه گذشته و چه حرف‌هایی زده شد. اما این برای اولین بار نیست که چنین مذاکرات محرمانه‌ای صورت گرفته است. مذاکراتی که کمتر کسی از محتویات آن اطلاع دارد. بد نیست تا نگاهی گذرا به برخی از آن‌ها بیندازیم .

۱- گفتگو با صدام حسین
که پس از ۳۵ سال محتویاتش فاش شد
۱۰ شهریور ۱۳۵۸، با وساطت و درخواست رئیس‌جمهور الجزایر در ویلای محل اقامت صدام یک دیدار مهم صورت می‌گیرد، صدام از زمان قبل انقلاب، ادعاهایی را مطرح می‌کند، اما زبان به تهدیدش هر از گاهی گل می‌کرد. از همین رو این دیدار می تواند دیدار بسیار مهمی باشد؛ دیدار با ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت در حاشیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد در‌هاوانا ، دیداری که گفته می‌شد پیرامون مسائل مربوط به خوزستان، کردستان و…. صورت گرفته اما تا سال‌ها بعد از آن دیدار موارد مطروحه مذاکرات و گفتمان‌های دو طرف در‌هاله‌ای از ابهام بود تا اینکه ابراهیم یزدی ۳۵ سال پس از این دیدار، برای اولین‌بار متن کامل گفت‌وگوی خود با صدام حسین را در اختیار یک مجموعه به نام «تاریخ ایرانی» گذاشت که بخشی از خاطرات منتشرنشده او به شمار می‌آید.

۲- بیانیه الجزایر
۱۳ آبان سال ۱۳۵۸، بحران گروگانگیری در سفارت امریکا پیش می‌آید. کش و قوس‌های فراوانی در این رابطه است اما آنچه که ۴۴۴ روز گروگانگیری را در ایران پایان می‌دهد، رد و بدل شدن
نظرات و گفتگوهای غیر مستقیم بین طرفین
است که هیچ گاه رسانه‌ای نمی شود، مذاکراتی که سرانجام در تاریخ ۳۰ دی ۱۳۵۹ (برابر با ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱) منجر به قرارداد الجزایر و آزادی گروگان‌ها شد. البته نقل است که آبان ۱۳۵۹ در آخرین جلسه علنی مجلس قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا تصمیم بود که در همان روز بیانیه الجزایر به تصویب نمایندگان مجلس ایران برسد و همان روز کارتر از گروگان‌های آزاد شده در کاخ سفید استقبال کند اما دسته ای از نمایندگان که معتقد بودند نباید این اتفاق قبل ازانتخابات ریاست جمهوری آمریکا بیفتد تا کارتر از آن بهره ببرد، با خروج از مجلس آبستراکسیون کردند تا کمی این تصمیم به تعویق بیفتد.
این طورهم شد، اما آنچه مسلم بود این که به طور کلی قرار طرفین امضای قرارداد الجزایر بوده است، قراردادی که در ۳۰ دی ۵۹ امضا شدن آن رسانه ای شد تا ماجرای گروگانگیری را ختم کند !

۳- مک فارلین معروف
مک فارلین، مذاکرات محرمانه دیگری از ایران و آمریکا، که البته با جنجال‌هایی نیمه کاره رها شد. این مذاکرات اما در زمان ریگان شکل گرفت. عده‌ای آن را بهبود روابط با آمریکا می‌دانستند. از سوی دیگر رونالد ریگان رئیس‌جمهور وقت آمریکا، امید داشت تا با کمک ایران گروگان‌های آمریکایی در لبنان را آزاد کند.او می خواست تا هزاران موشک به ایران بدهد. در این زمان رابرت مک فارلین را برای نزدیک شدن بیشتر به ایران و مذاکره با کسانی چون مرحوم‌هاشمی رفسنجانی، به ایران فرستاد. اما این ماجرا توسط یک روزنامه لبنانی افشا شده و ناکام به پایان می رسد .

۴- مذاکره محرمانه بعد از یازده سپتامبر؟
بعد از حملات یازده سپتامبر نیز درباره مذاکرات ایران و آمریکا سخن‌ها و ادعاهایی آورده شد، ادعاهایی به نقل از خاطرات رایان کراکر سفیر سابق امریکا در عراق و افغانستان که سایت اصولگرای جهان نیوز آن را نشر داد . کراکر در خاطراتش می نویسد : یک هفته پس از حملات یازده سپتامبر در سال ۱۳۸۰ و در جریان مذاکرات ژنو با چند دیپلمات ایرانی، مذاکراتی درباره حمله به افغانستان داشته است.

آن طور که «جهان نیوز» در تاریخ یازده مهر ۱۳۹۲ ، در وب سایت خود نوشته است، کراکر می‌گوید: «من واقعاً از هویت طرف‌های ایرانی خود متعجب شده بودم. دو نفر از سه نفرشان در آمریکا درس خوانده بودند و ما در وقت تنفس راجع به فوتبال دانشگاه یو.سی.ال.ای حرف می‌زدیم.»

کراکر افزوده بود: « اوایل اکتبر، یعنی تقریبا یک ماه پس از حملات ۱۱ سپتامبر، ما پشت میز یکی از سالن‌های کنفرانس سازمان ملل نشسته بودیم و در مورد ساختار پارلمان بعد از طالبان صحبت می‌کردیم. یکی از دیپلمات‌های ایرانی رفته رفته به تنگ آمد و سرانجام سرپا ایستاد و تقریبا با فریاد گفت که ما نباید در مورد «چه باید باشد» صحبت کنیم. تا زمانی که رژیم کنونی – در افغانستان – بر سر کار است، هیچ کدام از این حرف‌‌ها سودی ندارد. سپس او اتاق را ترک کرد..»

۵- مذاکره محرمانه پس از صدام
یک مذاکره محرمانه دیگر اما در عراق پسا صدام نیز رخ داده است . مذاکراتی پیرامون آینده عراق که خبرهای چندانی از آن به بیرون درز نکرد. خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، گفتاری از حسین امیرعبداللهیان، معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه و عضو هیئت مذاکره‌کننده ایران با آمریکا در موضوع عراق در تاریخ ۲۲ اسفند ۹۱ ارائه داده است که در آن آمده است: «درباره مذاکره گذشته‌ ایران و آمریکا پیرامون مسئله‌ی عراق، باید بگویم که رهبر معظم انقلاب اسلامی در اول فروردین‌ماه سال ۱۳۸۵ اعلام کردند که به خاطر وضعیت عراق، استثنائاً در این موضوع ما اجازه دادیم مذاکره‌ای انجام شود. توصیه‌ی آن زمان رهبر انقلاب به تیم مذاکره‌کننده هم این بود که: مذاکره باید منطقی و حکیمانه و بانزاکت باشد؛ به دنبال این نباشید که به هر قیمتی مذاکره را به نتیجه برسانید، بلکه چارچوب اصولی ما باید حفظ شود. خط قرمز ما نیز طبق نظر رهبر انقلاب، این بود که جز موضوع عراق، در مورد هیچ موضوع دیگری مذاکره نداریم.

من فکر می‌کنم آن مذاکره الگوی بسیار خوبی شد برای دوستان ما در عراق که کشورشان را زیر چکمه‌ها و تانک‌های آمریکایی و خارجی می‌دیدند، زیرا گفتمانی که ایران با آمریکا داشت، گفتمانی منطقی و در عین حال مقتدرانه بود و این الگوی بسیار خوبی برای دوستان ما در عراق شد.»

۶- عمان سال ۹۰
مذاکرات محرمانه با آمریکا در عمان در سال ۱۳۹۰، هم یکی از همان مذاکرات ویژه در دولت احمدی نژاد است، همان مذاکراتی که البته احمدی نژاد اخیرا گفته است که با آن موافق نبوده،

چون ایران در موضع ضعف قرار داشته است. موضوعی که علی اکبر صالحی رئیس انرژی اتمی ایران نیز آن را تایید می‌کند و می‌گوید احمدی‌نژاد به او گفته: «این کار خطرناک است و شما ممکن است زمین بخورید.»

علی اکبر صالحی در کتابش با عنوان «گذری در تاریخ» برای نخستین بار فاش می‌کند به پیشنهاد علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به تیم مذاکراتی پیوسته و از شروط چهارگانه برای مذاکرات عمان پرده برمی‌دارد.

به گفته وزیر خارجه سابق کشورمان، ۴شرط برای انجام مذاکرات محرمانه عمان مطرح می‌‌شود؛ اول مذاکره در سطح وزیر خارجه برگزار نشود و نماینده ما در حد وزیر آنجا نرود. دوم مذاکره برای مذاکره نباشد. رهبر معظم انقلاب می‌گویند اگر دیدید در یکی دو جلسه اول نتیجه نمی‌گیرید مذاکرات را قطع کنید یا در جلسه اول و دوم امتیازی مثل حق غنی‌سازی‌ بگیرید، سوم مذاکره فقط در ارتباط با موضوع هسته‌ای باشد و چهارم رئیس‌جمهور هماهنگ‌کننده دو مسیر مذاکره باشد؛ مسیر اول همان مسیر مذاکره ۱+۵ و مسیر دوم مذاکره محرمانه با آمریکا.

اینکه روحانی روز گذشته از یکی دیگر از مذاکرات محرمانه که می شود هفتمین مذاکره محرمانه سخن می‌گوید که البته مفاد آن فاش نشده، بار دیگر این سوال را مطرح می‌سازد که آیا ممکن است در ادامه تاریخ ایران، بازهم پای مذاکرات محرمانه دیگری در کار باشد؟

به هر حال این نکته را نباید از ذهن دور نگه داشت که مذاکرات محرمانه بخش بدیهی دیپلماسی است که بارها در تاریخ بین‌الملل حتی میان کشورهای متخاصم رخ داده است.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.