مادر زندانی سبز زندان مشهد، امیر شیبانی: پسرم پای حرف حق ایستاد و ما هم پشتیبانش هستیم

چهارشنبه, 18ام اردیبهشت, 1392
اندازه قلم متن

amir sheybaniمادر امیر در حالی که هرجا سخن از آزار و اذیت فرزندش می شود، با صدایی لرزان و بغض آلود، حس مادرانه اش را بروز می دهد، در عین حال لحظه ای از صلابت صدایش نمی کاهد و می گوید، می خواهم همه بدانند که به امیرم افتخار می کنم. شیر مادر حلالش باشد که سربلندمان..

امیر شیبانی از اسرای جنبش سبز است که از یک سال پیش در زندان وکیل آباد مشهد، پنچ سال و نیم حکم ناعادلانه خود را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و توهین به رهبری تحمل می کند.

این جوان ۲۵ ساله و فعال ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در شهر تربت حیدریه که سابقه چندین بازداشت از خرداد ۸۷ تا زمان به زندان رفتن برای تحمل حکم آخر خود را در خرداد سال گذشته داشته، به گفته مادر خود در حال حاضر در زندان وکیل آباد مشهد در شرایط سختی به سر می برد و تاکنون دو مرتبه توسط برخی زندانیان متهم به قتل که یکی از آنها مدعی است در جریان قتل و تجاوز در زندان کهریزک حضور داشته و بنا بر اظهار خودشان با هدایت برخی ماموران، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته است، به نحوی که منجر به خونریزی روده او می شود.

مادر امیر شیبانی می گوید که بهانه این ضرب و شتم، برگزاری جشن شب یلدا در زندان بوده که این متهم به قتل که سابقه پوشیدن لباس روحانیت دارد، این رفتار را با امیر می کند. شدت برخورد و خونریزی باعث می شود او را شبانه و بدون اطلاع خانواده اش به بیمارستان ببرند، اما علی رغم نظر پزشکان برای بستری شدنش، او را پس از ساعاتی به زندان برگردانده و از آن بدتر به عنوان تنبیه کتک خوردن، به بند ۵ زندان که بدترین بند زندان است برای مدت ۴۰ روز انتقال می یابد.

سیده نرگس شخص امامپور، مادر امیر شیبانی که خود از فعالان ستادی میرحسین موسوی در شهر تربت حیدریه بوده، در گفتگو با کلمه می گوید: پسر مرا به جرم حرف حق به زندان برده اند، به همین دلیل سرمان بالاست و به زندان بودنش افتخار می کنیم.

وی ادامه می دهد: او را اولین بار خرداد سال ۸۷ بازداشت کردند و ۱۵ روز نگه داشتند، بازداشت بعدی رمضان سال ۸۸ صورت گرفت. ۱۶ آذر ۸۸ سخنران مراسم روز دانشجو در دانشگاه فردوسی مشهد بود که به دلیل آن از ادامه تحصیل محروم شد. بعد از این بازداشت که توسط حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی صورت گرفت، مزد ۳۰ سال خدمت همسر جانبازم در نیروی انتظامی، با زدن فرزندمان با کابل گرفتیم. ۷ بهمن ۸۸ به مدت ۴۰ روز از سوی اطلاعات سپاه بازداشت شد که در این مدت بعد از بستن دستانش به صندلی، به دلیل برخورد جسم سخت دو دندانش شکست. به نحوی که دچار افت فشار خون شد و به بیمارستان امام رضا (ع) منتقل شد. از یک سال پیش نیز برای گذراندن حکمش در زندان است.

وی همچنین می افزاید: در سال ۸۸ امیر در ستاد میرحسین موسوی فعال بود، بعد از انتخابات اولین کسی بود که شعار یا حسین میرحسین را در مشهد سر داد و برنامه های دیدار با خانواده های زندانیان سیاسی را برگزار کرد. برای همین وقتی بازداشتش کردند گفتند که جرم او قدرت لیدری اش هست.

خانم شخص امامپور که به همراه همسر جانبازش که از بازنشستگان نیروی انتظامی است در شورای حزب مشارکت در شهر تربت حیدریه فعال بوده و خود نیز به دادگاه انقلاب تربت حیدریه احضار شده است، از خاتمی می خواهد که در انتخابات شرکت کند و می گوید: ما هنوز جنبش سبزی هستیم و هنوز شال سبز می بندیم، امیدواریم به حضور هاشمی و به خصوص خاتمی در انتخابات و از آقای خاتمی می خواهیم در انتخابات شرکت کند، چون آمدن او منجر به آزادی زندانیان سیاسی می شود.

مادر امیر شیبانی از دوران کودکی او می گوید که در آبادان و اهواز و در شرایط سخت جنگی سپری شد: امیر خیلی سختی کشید و به همین دلیل خیلی شخصیت محکمی دارد، از کودکی فعالیت می کرد، کلاس پنجم بود که هیات علی اصغر(ع) شهرک ولی عصر تربت حیدریه را راه اندازی کرد وقتی ۱۱ ساله بود سید محمد خاتمی که آن موقع رییس جمهور بود به تربت حیدریه آمد و وقتی شور و نشاط و فعالیت های امیر را دید، از او برای دیدار دعوت کرد. خاتمی در این دیدار به امیر گفت از من چه می خواهی که امیر جواب داد فقط سلامتی شما را، خاتمی بعد از آن که به تهران بازگشت بار دیگر از امیر دعوت کرد که به دیدنش برود و باز از او پرسید حالا که درخواستی نداری، چه پیشنهادی داری؟ و این باز امیر از خاتمی خواست که جاده ای در شهرستان زاوه (در استان خراسان رضوی) بسازد. خاتمی هم بعد از بررسی های کارشناسی دستور به ساخت جاده داد.

نکته دیگری که مادر امیر، مسئولانه اصرار به گفتنش دارد این است: صفحه ای به نام امیر شیبانی سبز در صفحه فیس بوک فعال است که اگرچه این صفحه را امیر راه انداخته اما پس از بازداشت و زندانش معلوم نیست که این صفحه توسط چه کسی اداره می شود و حتی ممکن است در دست دستگاه های امنیتی باشد. از دوستان امیر و کسانی که به او لطف دارند می خواهم نسبت به این موضوع آگاه باشند.

مادر این زندانی سیاسی در حالی که هرجا سخن از آزار و اذیت فرزندش می شود، با صدایی لرزان و بغض آلود، حس مادرانه اش را بروز می دهد، در عین حال لحظه ای از صلابت صدایش نمی کاهد و می گوید: می خواهم همه دنیا بدانند که به امیرم افتخار می کنم. پسرم پای حرف حق ایستاد و ما هم پشتیبانش هستیم. شیر مادر حلالش باشد که سربلندمان کرد.

صابر سعیدی

از: سایت کلمه


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.