سجاد نیک‌آیین: دخالت در سوریه؛ خودکشی جمهوری اسلامی و شیعیان منطقه

جمعه, 10ام خرداد, 1392
اندازه قلم متن

sajad-nikaein

سجاد نیک‌آیین

درستی هرکدام از فرضیه های دخالت مستقیم ویا غیر مستقیم جمهوری اسلامی درروند موجود در عراق ویا لبنان را اگر بپذیریم نتیجه وهدف نظام از راه اندازی این کارناوال خون وآتش یکی است؛ ” پیوند زدن سرنوشت شیعیان منطقه به سرنوشت جمهوری اسلامی”.

بر خلاف آن‌چه در رسانه‌های عمومی درجریان است، شعله‌ور شدن مجدد نزاع‌های فرقه‌ای درعراق و لبنان و حمله به شیعیان به‌خصوص در این دو کشور، بیش از آن‌که با نقش‌آفرینی گروه‌های تندرو سنی باشد، با اشارات مستقیم و یا غیرمستقیم شاخه برون‌مرزی سپاه قدس جمهوری اسلامی به فرماندهی قاسم سلیمانی صورت می‌گیرد
هرچند جمهوری اسلامی وحزب الله لبنان از آغاز بروز نزاع درسوریه از دیکتاتوری اسد پشتیبانی نموده اند، اما درروزهای اخیر این مسأله شکل آشکارتری به خود گرفته واین روزها حزب الله لبنان وجمهوری اسلامی علناً از ارسال عِده وعُده برای مقابله با معترضان مسلح سوری خبر می دهند.

توجیه نظری حمایت جمهوری اسلامی وپیامد آن حمایت حزب الله لبنان بعنوان بازوی نظامی وامنیتی جمهوری اسلامی درسوریه و لبنان بردو پایه “محور مقاومت ” از یک سو و” تنازع بقای اقلیت مذهبی شیعه” در صف آرایی کنونی درمنطقه استوار شده است.

در گفتمان مقاومت محور، رژیم جمهوری اسلامی نظام اسد را بعنوان یکی از ارکان اسرائیل ستیزی درمنطقه تصویر می نماید. این نظریه هرچند درداخل کشور ونزد افکار عمومی ایرانیان خریدار چندانی ندارد، اما درجهان عرب همچنان می تواند درمیان منتقدان دیکتاتوری اسد شکاف ایجاد کند. طرحی که بشدت توسط رسانه های عرب زبان وابسته به نظام پیگیری می شود وپیامد آشکار آن ایجاد دوپارگی درافکار عمومی جهان عرب نسبت به بقا یا نابودی رژیم اسد شده است، هرچند با گذشت بیشتر زمان و افزایش قربانیان جنایات رژیم دمشق از یک سو وتغییر کیفی شیوه سرکوب رژیم از سوی دیگر، اجماع عمومی مبنی برضرورت کنار گذاشتن رژیم کنونی حاکم بردمشق بیشتر می شود.

فاز دیگر پروژۀ مشروعیت بخشی به حمایت از رژیم اسد را می توان تبدیل یک نزاع سیاسی به نزاعی فرقه ای ومذهبی دانست. پیوند زدن نزاع دیرپای شیعه وسنی با آنچه اعتراضات مسالمت آمیز سوریان واستحالۀ نزاعی با ماهیت سیاسی به مقابله مذهبی ومنطقه ای حربه ای بود که جمهوری اسلامی آگاهانه آنرا برای همراه ساختن شیعیان سوریه ولبنان وبلکه عراق وبحرین وعربستان سعوی درحمایت از رژیم اسد کلید زد.

عملیاتی شدن وتوفیق این بخش از پروژه درگرو نواختن زنگهای خطر برای شیعیان درسراسر منطقه بوده است. برخلاف آنچه دررسانه های عمومی درجریان است، شعله ورشدن مجدد نزاع های فرقه ای درعراق و لبنان وحمله به شیعیان بخصوص دراین دوکشور، بیش از آنکه با نقش آفرینی گروههای تندرو سنی باشد، با اشارات مستقیم ویا غیرمستقیم شاخه برون مرزی سپاه قدس جمهوری اسلامی به فرماندهی قاسم سلیمانی صورت می گیرد.

علاوه براینکه جمهوری اسلامی از لحاظ عملیاتی ومیدانی از توانایی بالقوه طراحی واجرای چنین طرحهایی درعراق برخوردار است وپیش تر نیز شواهدی مبنی بردخالت ایران دراینچنین طرحهایی اراه شده است، قرائن وشواهد موجود نیزحاکی از نفوذ اطلاعاتی ایران درارکان حکومت عراق وخارج از آن، بسیار فراتز از آنستکه طرحهای تخریبی با چنین وسعتی از چشم دستگاههای اطلاعاتی ایران پنهان بماند.

درستی هرکدام از فرضیه های دخالت مستقیم ویا غیر مستقیم جمهوری اسلامی درروند موجود در عراق ویا لبنان را اگر بپذیریم نتیجه وهدف نظام از راه اندازی این کارناوال خون وآتش یکی است؛ ” پیوند زدن سرنوشت شیعیان منطقه به سرنوشت جمهوری اسلامی”.

نتیجه چنین سیاستی را می توان درلابلای خبرهای این روزهای عراق، لبنان، بحرین وعربستان مشاهده نمود. علاوه برهمراه ساختن واقناع شیعیان منطقه درهمراهی وحمایت از نظام اسد، این روزها اخبار عراق حاکی از آن است که گروههایی از جوانان شیعه عراقی ولبنانی تحت عنوان نیروهای داوطلب به مناطق نزاع درسوریه گسیل می شوند.

البته روشن است که این روند پای دیگر کشورهای سنی نشین را هم به این درگیری می گشاید وآنان درپوشش های مختلف برای رسیدن نصرت حق مزعوم شان راهی جبهه های نبرد می شوند.

فرجام این نبرد فرسایشی بویژه برای شیعیان منطقه بسیار گزاف وسنگین خواهد بود ومی توان گفت تمامی اندوخته های آنان دراثبات توانایی همزیستی مسالمت آمیز با هموطنان سنی شان را مورد تردید جدی قرار خواهد داد. ضمن آنکه بدل ساختن نزاع سیاسی به نزاعی مذهبی امکانات آنان دررسیدن به مطالبات مدنی شان را بشدت محدود خواهد نمود.

از سوی دیگر ائتلاف نا نوشته اقلیت شیعه درکشورهای منطقه با اپوزسیون سکولار ولیبرال دراین کشورها تحت الشعاع همراهی شیعیان با سیاستهای توسعه طلبانه اقلیمی جمهوری اسلامی قرار گرفته وآشکارا فروپاشیده است وامکان سیاست ورزی وچانه زنی سیاسی با رژیم های حاکم را بشدت از آنان ستانده است.

دراین میان نقش مرجعیت سنتی شیعیان دراین کشور برجسته می شود. مراجعی همچون آیت الله سیستانی ودیگرانی هم وزن او که از نفوذ نسبی درمیان شیعیان بویژه درکشورهای عربی برخوردارند، می توانند اقلیت شیعه درمنطقه را از افتادن در دام ورطه ای که پیامد گریزناپذیر عملکرد جمهوری اسلامی است، بازدارند وهرگونه ورود شیعیان به چنین نزاعهایی را تحریم نمایند.

بیگمان درفضای افراط وتفریط، آغاز مسیر اعتدال دشواری های زیادی بهمراه خواهد داشت، اما دست کم از لحاظ آبرو وسرمایه افکار عمومی می تواند تهدید کنونی را به فرصتی برای اثبات امکان همزیستی مسالمت آمیز میان شیعیان وسنیان دراین کشورها بدل سازد، چه درصورت تدوام روند موجود نتیجه ای جز یک خود کشی جمعی ودرحقیقت خودسوزی برای شیعیان دربرنخواهد داشت.
از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.