قاسم خرمی
دانشجوی ستاره دار در حد واسط میان دو وزارتخانه علوم و اطلاعات مستأصل و بلاتکلیف رها شده و از ادامه تحصیل باز مانده است.
جامعه ایران بی صبرانه منتظر آغاز به کار دولت جدید است . هرچند آموختهایم که از طرح مطالبات زودهنگام یا طرح خواسته های فراتر از تحمل و توان قانونی دولت مورد علاقه و حمایت خود پرهیز میکنیم اما بیتردید نخستین اقدام رئیسجمهور جدید میتواند به لحاظ نمادین در بر گیرنده مفهوم و پیامی خاص ، عمیق و ماندگار برای ما و همه شهروندان ایرانی باشد. در برخی از کشورها معمولا آغاز به کار هر رئیسجمهور و دولت جدیدی با برخی فرامین، دستورات و اقدامات سمبلیکی همراه است که نشانهای از آغاز رویکردها و سیاست های جدید در کشور به حساب میآید .
به اعتقاد من نخستین فرمان روحانی بهتر است در موضوع رسیدگی به دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل صادر شود . صدور چنین فرمانی به لحاظ نمادین میتواند در بازگشت آرامش و اعتماد عمومی به مراکز علمی و دانشگاهی به عنوان اصلی ترین خاستگاه و پایگاه حامیان رئیس جمهور جدید بسیار موثر و اساسی باشد . رسیدگی به این مشکلات از وعده های انتخاباتی رئیس جمهور جدید است . هردو وزارتخانه علوم و اطلاعات به عنوان دستگاههای صاحب نقش در این زمینه عضوی از هیات دولت هستند و برای صدور این فرمان نیاز به هماهنگی با هیچ قوه دیگری نیست .بنابراین صدور چنین دستوری در آغازین روز کاری میتواند مقدمه و زمینهای مناسب برای باورپذیر کردن سایر طرحها و برنامه های اصلاحی دولت تدبیر و امید در نظام آموزشی و دانشگاهی کشور فراهم سازد .
در هشت سال گذشته کمتر فرد، قشر و طبقهای است که از تفکر و سیاستهای دولت حاکم آسیب ندیده باشد. با این حال به گمان من بعد از محبوسین و زندانیان بیشترین اجحاف ممکن در حق دانشگاهیان بهویژه دانشجویان محروم از تحصیل اعمال شده است. پدیده دانشجویان ستاره دار واقعیت تلخ و رنج آوری است که هنوز به تمامی رخ نمایی نشده است. در این عرصه از سوی وزارت علوم و سایر دستگاههای مرتبط با دانشجویان منتقد و معترض معاملهای صورت گرفته است که شاید به جرات بتوان گفت در هیچ جای دنیای جدید مسبوق به چنین سابقهای نبوده است. در اینجا سخن از محروم کردن شهروندان ایرانی از حق تحصیل به عنوان حقوق قانونی مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی است. یقینا اقدام به محدودسازی حق تحصیل نوعا چالشی در برابر اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و مضافا مانعی در مسیر تحقق اهداف علمی مندرج در سند چشم انداز بیست ساله کشور نیز بهشمار خواهد آمد .
واقعیت این است که پدیده ستاره دار کردن دانشجویان و محروم سازی آنان از تحصیل با هر نیت و برنامهای که بوده جز هزینه برای ملت و دولت هیچ عاید دیگری نداشته و بیش از هرچیز به حیثیت نظام سیاسی و اعتبار علمی و اخلاقی نظام دانشگاهی ما آسیب رسانده و بهانهای به دست نهادهای حقوق بشری داده است . بدون شک آمار دانشجویان محروم شده در دولت احمدی نژاد بسیار ناچیزتر از درصد دانشجویانی است که هر ساله پذیرش شده اند اما چنین حق کشی های متکبرانه و غیر پاسخگویانه حتی در این سطح نیز باعث شده تا صحت کل برنامه های هشت ساله وزارت علوم مورد تردید و پرسش جدی قرار بگیرد اما گفتهها و آمارهای وزیر علوم را هیچ کس جدی نگیرد .
هرچند مطابق قانون وزارت علوم میباید در همه مسائل تحصیلی مستقیما به دانشجویان پاسخگو باشد اما اکنون به درست یا غلط مدعی است که در پدیده محرومیت های تحصیلی نقش مستقیمی نداشته و هرگونه تصمیم در این زمینه را پس از کسب استعلامهای لازم از دستگاههای مسئول بویژه وزارت اطلاعات اتخاذ میکرده است . وزارت علوم معتقد است که برای ادامه تحصیل دانشجویان در مقاطع فوق لیسانس و دکتری مطابق قانون باید از وزارت اطلاعات استعلام نماید و اگر نتیجه استعلام مثبت نباشد نه تنها حق ثبت نام از هیچ دانشجویی را ندارد بلکه به استناد آن حتی در حین تحصیل نیز مکلف است دانشجویان را اخراج نماید . بر همین اساس هر ساله از تعدادی از دانشجویان حتی بعد از قبولی در کنکور سراسری و مصاحبه علمی ثبت نام به عمل نمی آورد و با درج علامت ستاره در ذیل کارنامه آنان این افراد را ملقب به دانشجوی ستاره دار میکند.
وزارت اطلاعات نیز در چنین شرایطی هیچ گاه خود را در معرض مواجهه مستقیم با دانشجویان قرار نمی دهد . از این رو ، نتیجه استعلام آنان به استناد کدام قانون یا بر اساس کدام حکم قضایی یا دست کم بر اساس کدام پرونده یا سوابق موجود و مشهود حاصل شده است برای دانشجویان ستاره دار همچنان مبهم و ناشناخته باقی میماند. در دفترچه کنکور دکتری به صراحت قید شده که یکی ازعوامل رد صلاحیت عمومی داوطلبان عناد (و نه اعتراض )به نظام جمهوری اسلامی است . اتهام عناد ورزیدن نیز چیزی نیست که بتوان خارج از تشریفات قضایی به کسی نسبت داد . و مثلا کسی را به دلیل حضور در کمپین انتخاباتی نامزد رقیب در زمره عنادورزان قرار داد و از حق ادامه تحصیل محروم کرد. مع الوصف دانشجوی ستاره دار در حد واسط میان دو وزارتخانه علوم و اطلاعات مستأصل و بلاتکلیف رها شده و ازادامه تحصیل باز مانده اند.
در هر صورت این پیشنهاد منطقی خواهد بود که رئیس جمهور محترم در نخستیین روز کاری خود دستور فرمایند تا کمیته ویژهای مرکب از نمایندگان دو وزارتخانه تحت امر یعنی علوم و اطلاعات و نیز در صورت لزوم نمایندگانی از قوه قضاییه و مقننه تشکیل شود و نسبت به وضعیت دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل رسیدگی عاجل ومسئولانهای صورت پذیرد و اگرواقعا ثابت شد از کسی حقی تضییع شده به شیوه مقتضی از آنان دلجویی و رنج زدایی شود. این دستور کم هزینه میتواند به عنوان رهیافتی برای ارزیابی برنامه های ۴ ساله دولت شما در وزارت علوم مورد توجه واقع گردد.
از: قانون