​ مرتضی کاظمیان: فرای؛ آزمونی برای روحانی

سه شنبه, 26ام فروردین, 1393
اندازه قلم متن

richard_frye_304x171_wiki_nocredit

دفن پروفسور ریچارد نیلسون فرای، ایران‌شناس و پژوهشگر مشهور ایران‌دوست در اصفهان، به آزمونی مهم برای حسن روحانی مبدل شده است. در برابر جنجال تریبون‌های راست افراطی در ایران، دولت اعتدال‌گرا یا باید سکوت نماید و تمکین، و یا وصیت جالب توجه این استاد تاریخ (دفن در حاشیه‌ی زاینده‌رود) را مورد حمایت قرار دهد و متحقق کند.

راست‌های افراطی از تریبون‌هایی که در اختیار داشته‌اند (از کیهان تا مجلس) تقریبا هر ناسزا و توهین و تهمتی را نثار استاد برجسته دانشگاه هاروارد کرده‌اند.

هم‌زمان، گروهی از نیروهای میدانی راست افراطی در اصفهان جولان داده‌اند. تجمع اعتراضی افراطی‌های همسو با کیهان در آرامگاه پروفسور آرتور پوپ، ایران‌شناس برجسته آمریکایی، کنار پل خواجو، یادآور تحرکات خیابانی «انصار حزب‌الله» و «لباس شخصی»ها در دوران اصلاحات است. مخالفان دولت اعتدال، تجربه‌ی خود از دوران اصلاحات را پیوسته بکار می‌گیرند.

در چنین وضعی، و در زمانه‌ی سکوت معنادار استادان تاریخ در ایران، که تا هنگام نگارش این مطلب، تمایلی به دخالت علمی در ماجرا نشان نداده‌اند، و آشکارا از چالش غیرمستقیم با جنجال راست افراطی کناره گرفته‌اند؛ ورود صریح رئیس مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی با اهمیت است. کاظم موسوی بجنوردی از انقلابیون و زندانیان سیاسی مشهور در زمان شاهنشاهی، در مقام وصی ریچارد فرای، بی‌تعارف و تشویش وارد موضوع شده است.

سیدکاظم موسوی بجنوردی، رییس دائره المعارف بزرگ اسلامی از پیشگامان مبارزه مسلحانه با رژیم سلطنتی در ابتدای دهه‌ی ۴۰ بود. دادستان نظامی در مهرماه ۱۳۴۳ برای او و همفکرانش در حزب ملل اسلامی (ازجمله: محمدجواد حجتی کرمانی، عباس آقازمانی/ابوشریف، و ابوالقاسم سرحدی‌زاده) درخواست اعدام و زندان‌های طولانی مدت کرد. آنها به جرم «قیام مسلحانه» محاکمه شدند. بجنوردی، رهبر گروه حبس ابد و دیگر اعضای رهبری حزب‌ نیز احکام حبس‌های سنگین دریافت کردند.

حالا، بجنوردی که ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران را در زمان ریاست جمهوری خاتمی برعهده‌ داشته و مشاور فرهنگی رییس جمهور اصلاح‌طلب بوده، در برابر کیهانیان وارد میدان شده است. او با ستایش از فرای، تاکید کرده که «مشارالیه بزرگترین ایران‌شناس جهان بوده» و با اشاره به این نکته که «مرحوم دهخدا به او لقب ایراندوست داده»، خطاب به روحانی نوشته است: «باید از حرکت‌های فریب‌کارانه و دروغ‌پردازان ممانعت فرمائید. تقاضای اینجانب تعجیل در صدور مجوز ورود پیکر پروفسور فرای است.»

موسوی بجنوردی همچنین می‌نویسد: «اگر اجازه خاک‌سپاری به پیکر پاک این ایران‌شناس برجسته داده نشود باعث ایجاد بدبینی نسبت به کشور ما و نظام جمهوری اسلامی ایران می‌شود… اجازه ندهید که تعداد اندکی که شاید دچار خبط دماغ باشند منافع ملی ما را نادیده بگیرند.»

حسین شریعتمداری و افراطی‌های همسو نمی‌توانند پیشینه و جایگاه بجنوردی را در انقلاب نفی کنند. ورود تمام قد او در مقام وصی ایران‌شناس آمریکایی، پشتوانه‌ی خوبی برای اقدام جدی دولت روحانی است؛ اگر دولت اعتدال نخواهد به مماشات با مخالفان افراطی و مطالبات غیرقانونی آنان بنشیند.

ماجرای به‌ظاهر ساده با نامه‌ای که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه به نهاوندیان، رییس دفتر روحانی نوشته، وجهی دیگر از ابعاد و اهمیت خود را بروز داده است. آنجا که به مناسبات خارجی و تصویر بین‌المللی دولت بنفش مربوط می‌شود.

ظریف با ارجاع به نامه‌ی بجنوردی، و این‌که دائره المعارف بزرگ اسلامی مسئولیت تدفین و دیگر حواشی را به‌عهده گرفته، خواستار پیگیری موضوع شده است.

رخدادی که در نگاه نخست، ساده و کوچک به‌نظر می‌رسید، اکنون ـ و با جنجال افراطی‌های مخالف دولت اعتدال‌گرا ـ به آزمونی بزرگ برای روحانی مبدل شده است. هم راست افراطی که تمایلی به توفیق دولت نشان نمی‌دهد، و هم حامیان روحانی، چشم‌انتظار واکنش دولت بنفش‌اند.

تمکین کردن روحانی به جنجال مخالفان، آنان را برای طرح و تعقیب خواسته‌های مهم‌تری، تشجیع می‌کند. و در نقطه‌ی مقابل، اقدام محکم و بی‌تزلزل و تعارف دولت برای دفن ایران‌شناس آمریکایی در حاشیه زاینده‌رود، پیام صریحی است به مخالفان دولت که هیاهوی آنان اقتدار و برنامه‌های دولت را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد.

در عرصه‌ای متفاوت، حامیان روحانی که هنوز رهبران و فعالان جنبش سبز را در حبس می‌بینند و تغییر معناداری در وضع مطبوعات و احزاب و سندیکاها مشاهده نمی‌کنند، منتظر اقدام اثباتی و قاطع دولت و خودنمایی دولت منتخب در برابر تمامیت‌خواهان هستند. در سوی دیگر، انفعال یا گریز دولت از مواجهه‌ی مقتدرانه با راست افراطی، پیام ناامیدکننده‌ای به حامیان خواهد داشت؛ و حداقل آن‌که موقعیت روانی آنان را در برابر اقتدارگرایی، تحت تأثیر قرار خواهد داد.

این‌چنین، آن‌که در شورای عالی امنیت ملی پرسابقه است و اینک بر صدر قوه مجریه تکیه زده، در برابر آزمون مهمی قرار گرفته؛ موضوعی که هرچند در ظاهر مانند انرژی هسته‌ای و تعامل با غرب، واجد اهمیت استراتژیک نیست ولی به‌قدر لازم با موقعیت سیاسی دولت گره خورده است. روحانی با حمایت از تدفین ریچارد فرای می‌تواند دولت بنفش را در چشم بدنه‌ی حامی اجتماعی ارتقاء دهد و منزلت بخشد و مقتدر معرفی مکند، و به راست افراطی پیام صریح و قاطع فرستد. جز این، مماشات و تمکین روحانی، موجب تشجیع و گستاخی مخالفان خواهد شد و موقعیت سیاسی متزلزلی برای دولت تعریف خواهد کرد.

روحانی وارث قوه مجریه‌ای شده که احمدی‌نژاد جسور را در رأس خود داشت. در کنار تمام انتقادهایی که علیه دولت احمدی‌نژاد مطرح شده، کمتر در این نکته اختلاف نظر وجود دارد که او کوشید در مقام «نفر دوم نظام سیاسی»، مقتدر عمل کند و اجرای برنامه‌ها و سیاست‌های خود را به‌شکل جدی و با سماجت و اصرار و قاطعیت، پیگیر شود.

ماجرای تدفین فرای این نکته را بیشتر شفاف خواهد داد که روحانی مایل است در برابر فشارها در چه موقعیتی بایستد و چگونه در برابر مخالفان اقدام کند.
از: رادیو فردا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.