سخنی با دلواپسان وادی علوم، تحقیقات و فناوری کشورمان

سه شنبه, 6ام آبان, 1393
اندازه قلم متن

zia mesbah

باز هم دولت تدبیر و امید شخصیتی فرهیخته، اندیشمند و مدیری شایسته را که منتخب دانشگاهیان ممتاز کشور آن هم در دانشگاه مادر می‌باشد و به عنوان رئیس پیشنهادی دانشگاه تهران انتخاب شده بود … به عنوان وزیر آینده‌ی علوم تحقیقات و فناوری به مجلس پیشنهاد کرد.

پیشینه‌ی وزرای مطرح برای این وزارتخانه به وسیله‌ی دولت یازدهم از مرداد ماه سال گذشته تاکنون با همه‌ی حرف و حدیث‌ها، به دلیل اهمیت نقش این وزارتخانه در بهبود وضعیت آموزش عالی و تحقیقات، احساس مسئولیت جوانان بالاخص دانشجویان مشغول به تحصیل، توسعه‌ی علوم و فنون در کشور، بالا رفتن سطح علمی کشورمان در مقایسه با همسایگان و منطقه و نکاتی از این قبیل (البته به صورت نسبی که جای بحث دیگری دارد) بر همه‌ی خوانندگان اندیشمند و بیشتر جوانان تحصیلکرده و دلسوز مملکت و به طور کلی آنان که نگران مام میهن بوده و می‌باشد … روشن است

خواص و عوام هرچند بی‌تفاوت، در پی موضع‌گیری‌های مجلسیان با پیشینه‌ی مشخص و چگونگی آگاهی، توانمندی، انتخاب آنان، ارتباطات موجود و چگونگی دستورات درون گروهی و از طرف دیگر با کم و کیف وزیران و سرپرستان این وزارتخانه طی مدت اخیر آشنایند و نسل جوان مخصوصاً پیگیر و علاقه‌مند به این مبحث مانده‌اند.

همزمان با معرفی وزیر پیشنهادی انجمن‌ها، کانون‌ها و نهادهای برآمده از تشکیلات سیاسی که ریشه در خطوط تعیین شده شرایط اجتماعی فعلی، براساس اندیشه اصولگراها که بهتر است آنان را انحصارطلب بدانیم … دارند به تکاپو افتاده و با ادبیات خاص خود بر این کاندیدا نیز همان می‌گویند که بر گذشتگان این وادی رفته و تکرار نکات و ایراداتی مکرر و مشابه که منبع آن کاملا مشخص است.

باید گفت جوانان دانشگاهی ما به عبارت بهتر دانشجویان فعلی در مقاطع مختلف و دانشکده‌های فراوان، در آن بخش که بدون سهمیه و براساس شایستگی‌های علمی برآمده از اصول صحیح آموزش و تحت نظارت خانواده‌ها با همت والای شبانه‌روزی وارد این خطه شده‌اند به خوبی مخصوصا بعد از حوادث سال ۸۸ با شرایط اجتماعی خاصی که به دلیل سکوت اکثریت ناراضی و بی‌تفاوت حاکم شده، ‌آشنا می‌باشند و صرفاً در پی کسب آگاهی‌های کلاسیک لازم هر چند با حداقل استانداردها در داخل مملکت، در رشته‌ی خود و فراگیری تخصص بوده و همچون فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های صنعتی معتبر که هر ساله حدود ۷۰ درصد با پایان تحصیلات جذب دانشگاه‌های خارج از کشور و بعد آن اقامت و اشتغال در آن دیارها شده و می‌شوند، عموماً به دلیل ضرورت‌ها و پرهیز از مشکلات مشخص، از ورود به مقوله‌ی سیاست با همه‌ی آگاهی و احساس مسئولیت به دلیل آینده‌نگری پرهیز کرده و این عرصه‌ی مهم را برای حضور و حرکت دانشجویان ورودی سهمیه‌ای که دارای ذهنیت خاص و فعالیت هدایت شده می‌باشند، خالی گذارده‌اند.

این گروه به طور کامل و در نبود حریف بر تمامی حرکات و فعالیت‌های سیاسی و تشکیلاتی دانشکده‌ها و دانشگاه‌های موجود مگر در موارد نادری مستولی و در انتظار استفاده از فرصت‌های مطالعاتی و تصدی پست‌های اداری و آموزشی و حتی کادر علمی در پی اتمام تحصیلات صوری خود شده و به روال سه دهه‌ی اخیر با ارتباطات لازم و برنامه‌ریزی شده سهم خود را از آنچه که حق خود می‌دانند مطالبه و در آن مسیر به جد می‌کوشند.

در این موارد بسیاری سخنان می‌توان گفت، اما به طور خلاصه پیشنهاد می‌نماید: بیاییم با حداقل ویژگی‌ها با توجه به اصل نسبیت، به دگر اندیشان که در درون کشور صرفا ناظر و حاضر بر رخ‌دادها هستند به عنوان صاحبنظرانی دلسوز بها داده و این میلیون‌ها نفر آگاه را نیز با تفکر جذب به شکلی حمایت کرده و حداقل‌ها را در تحمل خود بدانیم.

این روش و منش منافع ملی را به طور نسبی حاصل می‌کند.

وزارت علوم از آغاز دولت فعلی تا کنون با این نحوه نگاه و استدلال که به مجلسیان القاء می‌شود و بخش اعظم آن از به اصطلاح رهبران سیاسی مخالف دولت فعلی به دنبال انتخابات ۲۲ خرداد سال گذشته نشأت می‌گیرد، نتوانسته است به دلایل موجه و مشخصی حداقل برنامه‌های لازم را در مسیر وظایف خود ایفا کند.

بیایید از سر خیرخواهی برآمده از اعتقاد دینی و وطن‌دوستی آن هم به فرمایش امام حسین در مورد آزادگی که صلاح ملک و ملت آن را می‌طلبد، بیش از این با بینش گروهی و مطالبات سیاسی با کارشکنی‌هایی که شهره‌ جامعه‌ی علمی کشور است این رکن اساسی پیشرفت را بیش از این بدون متولی نگذاریم.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.