سرنوشت غم انگیز شاعره افغانی نادیا انجمن

سه شنبه, 18ام آذر, 1393
اندازه قلم متن

سرنوشت غم‌انگیز شاعر این غزل زیبا، «نادیا انجمن»، خود بیان‌گر رنج زنان افغان بوده و این شعر حکایتی از زندگی او و زنان افعان است. نادیا متولد ۱۳۵۹ و از شاعران جوانی بود که به سرایش غزل و شعر نو می‌پرداخت. از پانزده سالگی سرودن شعر را آغاز کرد و عضو انجمن ادبی مخفی «کارگاه سوزن طلایی» در زمان طالبان بود. بعدها در دانشگاه هرات شروع به خواندن ادبیات دری کرد که باب آشنایی و ازدواج او را با یکی از کارمندان باز کرد. همسر نادیا او را از شرکت در جلسات مشاعره و نقد ادبی که در انجمن ادبی هرات بر‌گزار می‌شد باز می‌داشت. نادیا سرانجام در سال ۱۳۸۴ به دلیل ضرب و شتم توسط شوهرش کشته شد.

نیست شوقی که زبان باز کنم، از چه بخوانم؟
من که منفور زمانم، چه بخوانم‌ چه نخوانم

چه بگویم سخن از شهد، که زهر است به کامم
وای از مشت ستمگر که بکوبیده دهانم

نیست غمخوار مرا در همه دنیا که بنازم
چه بگریم، چه بخندم، چه بمیرم، چه بمانم

من و این کنج اسارت، غم ناکامی و حسرت
که عبث زاده‌ام و مُهر بباید به دهانم

دانم ای دل که بهاران بود و موسم عشرت
من پربسته چه سازم که پریدن نتوانم

گرچه دیری است خموشم، نرود نغمه ز یادم
زان که هر لحظه به نجوا سخن از دل برهانم

یاد آن روز گرامی که قفس را بشکافم
سر برون آرم از این عزلت و مستانه بخوانم

من نه آن بید ضعیفم که ز هر باد بلرزم
دخت افغانم و برجاست که دائم به فغانم

گفتنی است شهلا زولاند خواننده افغان ترانه را اجرا کرده و آهنگ‌سازی این کار نیز توسط آهنگ‌ساز نا‌م‌آشنای بسیاری از ترانه‌های ایرانی و برادر شهلا، فرید زولاند انجام شده است.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.