چرا ظریف به تهران برگشت؟

دوشنبه, 8ام تیر, 1394
اندازه قلم متن

نخستین سفر جواد ظریف به تهران در حین برگزاری مذاکرات هسته ای تحلیل های متفاوتی را در رسانه های مختلف با خود به همراه داشته است.

به گزارش خبر آنلاین: جواد ظریف نخستین باریست که در حین برگزاری مذاکرات هسته ای به تهران باز می گردد. همه وزرای خارجه کشورهای دیگر در طی این دو سال وسط گفتگوها برای مشورت به پایتخت های خود می رفتند و پس از وقفه ای کوتاه دوباره به مذاکرات هسته ای می پیوستند اما رفتن نخستین بار ظریف سر و صدای زیادی در رسانه های جهان به پا کرده است.

تحلیل ها حول این سفر ظریف هم متفاوت بود. عده ای معتقد بودند پیشنهاد جدیدی از سوی غرب روی میز قرار گرفته که وزیر خارجه کشورمان را قانع کرده برای مشورت و طرح این پیشنهاد تازه به ایران برود. از آن سو بخشی دیگر از تحلیلگران استدلال می کنند آقای ظریف برای چک کردن نهایی همه توافقات و راه حل هایی که روی میز است به تهران می رود. این دسته بر این باورند گفتگوها به مرحله حساسی رسیده و توافق بیش از هر زمان دیگری در دسترس است. بنابراین ظریف به این جمع بندی رسیده باید برای آخرین صحبت ها نزد مقامات ارشد نظام برود و تایید نهایی آنها را از مجموعه توافقات و تفاهمات حاصله دریافت کند.

دسته سوم اما بدبین تر هستند و اظهار می دارند مذاکرات در یک قدمی شکست است و ظریف می خواهد برای اطلاع دادن از این وضعیت به تهران برود. بر این اساس این تحلیلگران بر این باورند وزیر خارجه کشورمان با علم نزدیک بودن پایان تلخ گفتگوها می خواهد با سفر به تهران مقام ارشد کشور را در جریان این روند چالش برانگیز قرار دهد.

اگر در وین حضور داشته باشید و اظهار نظرها و واکنش های طرفین را از نزدیک رصد کنید خیلی زود می توانید سناریوی سوم را دور از انتظار ارزیابی کنید چرا که فضای شکست از سوی هیچ یک از طرفین به گوش نمی رسد. از آنسو برای ارائه تحلیل بهتر از چرایی سفر وزیر خارجه کشورمان شاید بهتر باشد به آنچه روی میز بر سرش توافق شده و آن مسائلی که بر سر آن اختلافات همچنان پابرجاست نگاهی دوباره بیندازیم.

بر سر چه مواردی توافق شده؟

تا این لحظه دو طرف به این توافق رسیده اند که تحریم های اقتصادی اعم از بانکی، انرژی، نفتی و بازرگانی در روز اجرای توافق کنار گذاشته شوند. این موضوع که همواره به عنوان یکی از اصلی ترین نیازهای ایران در طول مذاکرات مطرح می شد حالا در دسترس است و شاید از معدود مواردی باشد که دو طرف نظراتشان نسبت به آن از لوزان به این طرف تغییری نداشته است.

موضوع درصد غنی سازی هم دیگر امری است که توافقات بر روی آن قطعی به نظر می رسد و عدد ۳ درصد مورد نظر ایران و ۵+۱ است. همچنین مسئله نیروگاه های اراک و نطنز هم باید پایان یافته ارزیابی کرد اما مباحث کوچکی بر سر فردو همچنان باقیست که روزنامه نگاران غربی معتقدند نباید چندان آن را جدی گرفت.

مرجعیت آژانس دیگر موردی است که مذاکره کنندگان بر سر آن به توافق قطعی دست یافته اند و هر نوع مشکل و اختلاف نظر با مراجعه به این نهاد بین المللی تعیین تکلیف خواهد شد. همچنین ایران و ۵+۱ پذیرفته اند که توافق نهایی با اعلام بیانیه شورای امنیت رسمیت خواهد یافت و به متن سیاسی تحت عنوان یک معاهده بین المللی امضا نخواهد شد. به این معنا که دو طرف می پذیرند همه ساز و کارها در همان چارچوب شورای امنیت رفع و رجوع شود. اتفاقی مهم برای ایران که تا اندازه زیادی به این تفاهم رسمیت ویژه ای می بخشد.

اختلاف ها چقدر جدی هستند؟

اما به بحث اختلاف های شش گانه ایران و ۵+۱ پرداختیم. موضوعاتی که هرچند حائز اهمیتند اما در عین حال اولا نسبت به مسائل توافق شده از درجه اهمیتی کمتری برخوردارند و همچنین اختلاف بر سر آنها کلیدی و بحرانی نیست. یک خبرنگار فرانسوی در این رابطه به من می گوید: این بحث ها و جدل ها تا آخرین لحظه عادی است و حتما دو طرف سعی می کنند بر مواضع همیشگی شان پایداری به خرج دهند اما مهمترین موضوع این است که آنقدر ایده های ایران و کشورهای غربی به یکدیگر نزدیک شده که بعید است در دقیقه ۹۰ دو طرف حاضر شوند برای برخی برداشت های متفاوت زیر میز مذاکرات بزنند. ضمن اینکه ایران و غرب پشتوانه دو سال مذاکرات طاقت فرسای سیاسی را با خود به همراه دارند در نتیجه عزم جزم دو طرف حتما توافق را روی میز می آورد.

با تمام این تفاسیر جواد ظریف برای سفری یک روزه به تهران آمده تا مشورت هایی با مقامات ارشد نظام داشته باشد سفری که هیچ کس نمی تواند با اطمینان در خصوص نیت واقعی آن اظهار نظر کند اما مجموع شواهد و قرائن باعث می شود بیشتر با امیدواری به این سفر نگاه کنیم. با این حال باید باز هم منتظر ماند.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. نخهایش در دست حرامیان بیت خامنه ای هست و بدون حرکت آنها این عروسک مضحک (با اون چانه ای که موقع یرون ریختن ترشحات ذهنش در قالب دروغ و چرت و پرت به بالا کشیده میشود!) هیچ اختیاری از خود ندارد. مثل همیشه و مثل همه کارهای این نظام دروغ و شارلاتان بازی حرف اول را میزند (به اضافه مخفی کاری و باندبازی و خلاصه هرچه رفتار و اندیشه پست و شوم و مخوف در دنیا پیدا میشود و با ژنهای این تبهکاران عجین شده در یک ساختار مافیایی).
    و البته آدم ساده لوح در این دنیای بزرگ فراوان هست و در «غرب» هم پیدا میشود. زمان نشان خواهد داد این دروغگویان چقدر حرفه ای بتوانند سر غرب را هم شیره بمالند، آنطور که سر ملت بیچاره ایران را شیره مالیده و بیش از سه دهه سرکارش گذاشته اند و با نشان دادن آب نبات چوبی تمامی ثروت هایش را بیشرمانه دزدیده و تازه طلبکار هم هستند!