بازگشت به صفحه اول  
 
 

گروگانگیری کاری نسنجیده و زیانبار بود

جای تردید نیست که در راه پر پیچ و خم سیاست همواری و ناهمواری فراوانست و در هر مرحله با دوراندیشی و درایت و رعایت ملاحظه باید گام برداشت. اتخاذ سیاستی که با خردورزی سازگار نباشد، غیر از زیان، آن هم زیان های جبران ناپذیر چیز دیگری ببار نخواهد آورد.

جمهوری اسلامی در سیزدهم آبانماه 1358 مرتکب اشتباهی در ارزیابی سیاست شد و اقدام به گروگان گیری کارکنان سفارت آمریکا نمود و مجوز این کار غیرعادی و نامتعارف را جاسوس بودن آنان و سفارتخانه آمریکا را جاسوسخانه نامید.

این اقدام ناروا که با هیچ یک از موازین و مقررات دیپلماتیک سازگاری نداشت برای جهانیان شگفت انگیز و نفرت آمیز می نمود زیرا اولا این توهینی بزرگ تلقی می شد نسبت به همه کسانی که در سفارتخانه های کشورهای جهان مقامات سیاسی را تصدی میکردند و با این ترتیب کارمندان سفارتخانه های ما هم مشمول این توهین می شدند.

ثانیا تجاوز به سفارتخانه یک کشور که به منزله خاک آن کشور است اعلان جنگ تلقی می شود و پی آمدهای ناگوار دارد. آشکار است که این کار ممنوع و نامتعارف که از سوی جوانان احساساتی و خونین دل از بابت سیاست آمریکا صورت گرفت شاید با ادامه دو سه روز، تنبیهی برای آمریکا و تسکینی برای جوانان به ظهور میرسانید و این رویداد بدون هیاهوی بسیار پایان می گرفت. متاسفانه کار جمهوری اسلامی در مدتی دراز (444 روز) با نپذیرفتن هیچ گونه میانجی گری که از طرف کشورها و شخصیت های نامی زمان انجام گرفت کار را به مخاصمت و قطع رابطه سیاسی بین دو کشور کشانید و پی آمدهای ناگواری را به دنبال آورد که به هیچ روی با هوشمندی سیاسی و منطق اجتماعی هماهنگ نبود و جز ضررهای بی شمار همراه نداشت.

زیانهای ناشی از دشمنی ایران و آمریکا از جهات گوناگون درخور یادآوریست:

الف – از لحاظ معنوی

1-     موضوع گروگان گیری از نظر معنوی باعث فروریزی حیثیت سیاسی ایران در جهان گردید و به عنوان عملی دور از تمدن و واقعیات زندگی امروز و در حد کشورهای تازه به استقلال رسیده تلقی شد و ملت ایران را به سهل انگاری و بی اطلاعی از اوضاع زمان معرفی نمود.

2-     تبلیغات آمریکا علیه ایران از راه تهیه فیلم های توهین آمیز و نمایشنامه ها و داستانهای مسخره آمیز و کاریکاتورهای مستهجن که هدفی جز بی آبرو کردن ایرانیان نداشت در مسیر این دشمنی بود و پاره ای از اهانت ها درباره اسلام را نیز باید به آنها افزود.

3-     تمایل آمریکا به درگیری و جنگ بین ایران و عراق و یاری کردن آن سرزمین که غیر از ضایعات انسانی و از بین رفتن صدها هزار مجروح و معلول میدان های جنگ، موجب بیماریهای عصبی و روانی زاییده از بمبارانهای شیمیایی و موشک اندازی های گاه و بیگاه عراق در شهروندان ایران گردید و عوارض منفی آن سالها به درازا خواهد کشید.

4-     ادامه این چالشگری موجب روی آوردن جمع کثیری از مغزهای متفکر و تحصیل کرده های ناراضی و زندانیان رهائی یافته به آمریکا و پناه یافتن آنان در آن سرزمین گردید و از این بابت زیانهای بزرگ معنوی پدید آورد.

ب- از لحاظ اقتصادی

از لحاظ جنبه ی اقتصادی زیانهای ناشی از گروگان گیری غیرقابل احتساب است و سالها تحقیق باید کرد تا بتوان به ارزیابی ضررهای آن دست یافت . از آن جمله است

     1-     بلوکه شدن مبلغ 24 میلیارد دلار در حساب بانکی ایران در آمریکا که پس از قطع رابطه ی سیاسی بین دو کشور انجام گرفت و هر فرد یا شرکتی که ادعای مالی علیه ایران داشت با موافقت آمریکا به تقدیم دادخواست به دیوان لاهه پرداخت و مبلغ مهمی از آن را نصیب خود کرد چنانکه حکم خوان یغما را پیدا نمود و مبلغ پنج شش میلیارد باقی مانده را هم آمریکا هنوز در بانکهای خود نگهداشته و به ایران پس نمی دهد.

      2-     وقوع جنگ بین ایران و عراق هر چند عوامل متعدد داشت اما تمایل آمریکا به کمک رسانی به عراق را در این حادثه نادیده نمیتوان انگاشت و پی آمدهای این جنگ افزون بر ضایعات بسیار جانی که بالغ بر نزدیک یک میلیون و پانصد هزار تن میباشد بیش از هزار میلیارد دلار خسارت مالی به بار آورده است که جبرانش به هیچ وجه در حیطه ی امکان نمی باشد .

     3-     اصرار به دامن زدن به دشمنی با آمریکا موجب آن شده است که دولت ایران در صدد پیدا کردن هواداران و یاوران سیاسی برای خود در جهان باشد و برای توفیق در این راه اقدام به مددرسانی مالی نسبت به حزب الله لبنان و سوریه و بسیاری از کشورهای آفریقا و آمریکای لاتین و حماس در فلسطین نماید و با کشورهایی که اختلافاتی با آمریکا دارند ایجاد ارتباط دوستانه کرده، به تغذیه ی مالی آنها بپردازد.

     4-     دولت ناچار است سالانه مبالغ کلانی صرف مداوا و پرستاری مجروحان جنگ و تغذیه عده زیادی جانباز و معلول نماید و برای بازماندگان شهیدان، بنیاد شهید تاسیس کند که اینها همه از تبعات جنگی است که جمهوری اسلامی آن را تحمیلی می داند.

     5-     خصومت با آمریکا موجب قطع روابط تجاری و عدم صدور صادرات ایران به آن کشور شده و نیز باعث تحریم بسیاری از کالاهای مورد نیاز ایران از سوی آمریکا گردیده و ناگزیر خریداری آنها از دست دوم و سوم مبالغ هنگفتی را از چنگ ایران بدر برده و می برد.

    6-     وجود این چالشگری انگیزه ی آن شد که جمهوری اسلامی نسبت به روسیه که سالهاست روابط چندان خوبی با آمریکا ندارد گرایشی فراتر از ارتباط سیاسی دوستانه پیدا کرد و روسیه از نرمخویی و دلبستگی و حریم دادن جمهوری اسلامی سوء استفاده کرده از آبهای دریای مازندران آنچه از سهم خود باید به کشورهای جدا شده از اتحاد شوروی بدهد از آبهای متعلق به ایران داد و به نیمی از دریا که بر طبق عهدنامه های 1921 و 1940 به ایران تعلق داشت دست تصرف انداخت. در نتیجه ی همین تیرگی روابط بود که خط لوله نفت کشورهای آسیای مرکزی که قرار بود از راه ایران به کشورهای دیگر جهان نفت برساند، از مسیر دیگر کشیده شد و مبالغ کلانی که بایستی به کیسه ایران فرو می ریخت بهره ی دیگران گردید.

جبهه ملی ایران با وجود اعتراض شدیدی که به مناسبت مباشرت آمریکا در کودتای 28 مرداد 1332 نسبت به آن کشور داشت در آبانماه 1358 با گروگان گیری مخالفت کرد و در بیانیه ها و روزنامه پیام جبهه ملی این مخالفت را با دلایل استوار و پیش بینی مضرات آن منعکس ساخت. هم اکنون جبهه ملی ایران معتقد است که کشور ما برای پیش گیری از ادامه ی ضررهای ناشی از گروگان گیری و خصومت باب روابط دوستانه و تعامل را با آمریکا بگشاید و در آینده از گزند دشمنی ها و چالش ها و موذیگری های او بپرهیزد.

داشتن ارتباط دوستانه ی متقابل با همه ی کشورهای جهان بدون تن دادن به هیچ گونه تحمیل و باج خواهی، راه درست برای حفظ استقلال و تمامیت کشور و تامین منافع ملی است.

تهران – دوازدهم آبانماه 1388 

جبهه ملی ایران

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به جبهه ملی ايران