نهضت مقاومت ملی ايران

بنيانگذار دکتر شاپور بختيار

National Movement of the Iranian Resistance

NAMIR

founded by Chapour Bachtiar

 
 

 

بيانيه نهضت مقاومت ملی ايران

در مورد ضرورت منع بهره برداری از انرژی اتمی در جمهوری اسلامی

تلاش جمهوری اسلامی برای دست يابی به فن آوری انرژی هسته ای آخرين تقلاهای حکومتي  استبدادی است که برای نجات خود از سرنوشت محتوم اضمحلال برای ادامه حيات به بمب اتمی متوسل شده است. سران حکومت کوشش ميکنند با حياتی جلوه دادن بهره برداری از انرژی اتمی نگرانی برخی گروههاي  وابسته به مافيای اقتصادی را که بيمناک از عاقبت نامعلوم حکومت ميخواهند مال و منال اندوخته را به سواحل عافيت برسانند، با تجهيز جمهوری اسلامی به بمب اتمی برطرف نمايد.

اتخاذ سياست دفاع از انرژی اتمي  بی دليل نيست. طولانی نمودن عمر نظام بهر قيمت و آرام نگهداشتن مردم ناراضی بهر شکل نگرانی سردمداران حکومت را تشديد و آنها را مجبور نموده بابحث تعليق يا ترغيب غنی سازی با غرب معامله بر سر حفظ نظام را با برقرار کردن فضای اختناق و سرکوب در داخل گره بزنند. نا رضايتی روز افزون مردم از حکومت که خود را در دو انتخابات اخير نشان داد و احتمال دخالت نظامی آمريکا و انگليس که در دو کشور همسايه ايران يعنی افغانستان وعراق حکومتهای اين دو کشور را تارومار نمود، سران جمهوری اسلامی را بر آن داشته، برای برطرف ساختن ترديد هواداران خود به آخرين حربه يعنی دفاع  اتمی و موشکی از حکومت متوسل شوند. بند بازی غريبی نيز که براه انداخته اند از اين نياز سرچشمه ميگيرد. نگاهی کوتاه به عکس العملهای گروههای مافيائی قدرت اين مسئله را روشن ميکند.

ضرب العجل دو ماهه شورای حکام آژانس بين المللی انرژی هسته ای که در روز پنج شنبه 5 آذر ماه (25 نوامبر) به اتمام ميرسد، آخرين مهلتی است که  برای بررسی کامل و نهائی برنامه های هسته ای ايران در نظر گرفته شده. در صورت به نتيجه نرسيدن تحقيقات آژانس بين المللي، شورای حکام اين سازمان مجبور خواهد شد در نشست آينده خود به تصميم مشترک ارجاع پرونده ايران به شورای امنيت سازمان ملل برسد. بنظر ميرسد که ولايت فقيه و سران مافيای قدرت از چنين اقدامی استقبال ميکنند. برای اثبات اين امر کافی است به گذشته رجوع کنيم.

توافقنامه جمهوری اسلامی که در مهرماه سال گذشته بين ايران و سه کشور اروپائی منعقد شد، بر اين اساس صورت گرفت که حکومت اسلامی متعهد شود برنامه غنی سازی اورانيوم خود را به حال تعليق در آورد.  چرا و به چه دليل حکومت اسلامی به اين تعهد پايبند نمانده است و به چه قصدو نيتی سه کشور اروپائی را در مقابل فشار دولت آمريکا قرار داده تا ارجاع نهائی پرونده هسته ای جمهوری اسلامی به شورای امنيت سازمان ملل ممکن شود، روشن است. حکومت جمهوری اسلامی از اينکه يک قدم ديگر به تحريم اقتصادی به خاطر «نقض معاهده عدم توليد و گسترش سلاحهای هسته اي» نزديک شود، ابائی ندارد.

اظهارات سران حکومت اين حدس و گمان را به يقين تبديل ميکند. زمانيکه فرمانده کل سپاه پاسداران اعلام ميدارد، ايران ميتواند «معادلات خاورميانه را برهم زند و آمريکائيها و غربی ها بايد قدرت هسته ای ايران را بپذيرند»، و يا  هاشمی رفسنجاني، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، درست در اين لحظه که سازمان بين المللی انرژی اتمی موکدا از ايران خواسته است تا فعاليتهای هسته ای خود را متوقف سازد، به جهان نويد ميدهد که برد موشکهای شهاب 3 و غيره تا فاصله بيش از دو هزارکيلومتر ميتواند هر هدفی را مورد اصابت قرار دهد، و يا زمانيکه يک نماينده مجلس شورای اسلامی ابراز ميدارد «ما جزو ده کشور برتر هستيم. در صورتيکه ما مجهز به فناوری هسته ای شويم، قطعا آمريکا ديگر نميتواند با ما در گير شود» و همزمان با او ، جنتي، دبير شورای نگهبان ابراز ميدارد «آمريکا بداند که ما در ايران به کوری چشم آنها در زمينه فن آوری هسته ای فعاليت ميکنيم»، 

برای جامعه جهانی جای هيچگونه ترديدی نميماند که قصد واقعی حکومت ايران از اين تحريکات دستيابی به بمب اتمی است. کشورهای غربی از دو سال پيش تا کنون، يعنی از زمانيکه در باره ابعاد برنامه هسته ای جمهوری اسلامی اطلاعات دقيق و کافی بدست آورده اند، ميدانند که حکومت اسلامی چنان زير ساختهائی را در ايران ايجاد کرده که با اتکا به آن می تواند به توليد سلاحهای هسته ای بپردازد.

آيت الله روحانی دبير شورای عالی امنيت ملی و مسئول پرونده هسته ای ايران در جواب به اين سوال که وقتی هيج زير ساختی برای استفاده صلح آميز از غنی سازی اورانيوم در ايران وجود ندارد، چرا ايران به غنی سازی ادامه ميدهد، ميگويد: «برای حل مسئله هسته ای ايران از طريق سياسی يا روياروئي، مسئولان جمهوری اسلامی آماده هستند»

با وجود چنين داده ها و ابرازات صريحي، سخنان آقای خاتمي، رئيس جمهور اصلاح طلب، که ميگويد: « ...هر تضمينی را مبنی بر اينکه به سمت دستيابی به سلاح اتمی نميرويم به جامعه جهانی خواهيم داد» به يک شوخی ميماند. آقای خاتمی فراموش ميکند که بی اعتمادی به قول و عمل حکومت جمهوری اسلامي  مسئله ديروز و امروز نيست. اين بی اعتمادی از 25 سال فعاليت مخرب اين حکومت در روابط بين المللی و بخصوص نقض پيگير قوانين و قراردادهای بين المللی سرچشمه ميگيرد. حکومتی که در شرايط حساس خاورميانه به تروريسم اسلامی دامن می زند و اين گروهها را مورد حمايت قرار ميدهد، رژيمی که از به نتيجه رسيدن روند صلح و آرامش در اين منطقه بطور مستقيم و غير مستقيم ممانعت بعمل می آورد و در صدد است تعادل را در اين منطقه بهم بزند، مرجعی نيست که بتوان به قول و عمل آن در مورد استفاده صلح آميز از انرژی هسته ای اعتماد کرد. نگرانيهای جامعه جهانی از دستيابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی قابل فهم است ولی آنچه مليون ايران را در مجموع نسبت به اين ماجراجوئی جديد مافيای قدرت در ايران بيمناک ميسازد، عواقب به مراتب خطرناک تر اين ماجراجوئی برای کشور، مردم و نسلهای آينده ايران است.

حکومت جمهوری اسلامی از بدو پيدايش خود تا کنون اثبات کرده است که کوچکترين ارزشی برای جان انسانها قائل نيست. حکومتی که برای دستيابی به قدرت سياسی و استمرار آن تا کنون از فجايعی همچون آتش زدن سينما رکس و سوزاندن مردم بيگناه، گروگانگيری کارکنان سفارت آمريکا و ديگر تحريکاتی که موجب جنگ و ادامه بيهوده آن شد، خود داری ننموده است، اکنون نيز از اين که سلاح اتمی را در اختيار انواع و اقسام تروريستهای اسلامی بگذارد ، ابائی نخواهد داشت.

سران حکومت ايران هيچگونه نگرانی از اين بابت که ممکن است با بمباران تاسيسات اتمی ايران  بخش مهمی از خاک ايران به اشعه اتمی آلوده شود و هزاران نفر جان بسپارند، ندارند. برعکس، با تحريک و ترغيب عملا زمينه ای را فراهم ميسازند که اين حمله صورت بگيرد تا از اين طريق بقاء  رژيمهاي  اختناق و ترور با اتکا به ترکيبی از بمب اتمی و بنيادگرائی اسلامی در منطقه «نهادينه» شود.

استبداد ولايت فقيه تلاش ميکند با تاکيد بر حقوق ايران در استفاده از انرژی اتمی برای اهداف صلح آميز اينطور وانمود سازد که اين خواست يک حق ملی است تا از اين طريق «وفاق ملي» را که بر عليه اين حکومت شکل ميگيرد، متزلزل نمايد. نگاه کوتاهی به برنامه حکومت نشان ميدهد که پافشاری مظلومانه بر حق مسلم استفاده صلح آميز از انرژی اتمی تا بحال چيزي  جز وابستگی سياسی و اقتصادی برای ايران ببار نياورده است. حدود سی سالی است که دو حکومت سابق و لاحق در آمد ارزی کشور ما را صرف دستيابی به انرزی اتمی نموده اند. پس از صرف ميلياردها دلار بودجه کشور بجز اسارت وابستگی به صنايع اتمی در غرب و شرق چه چيزی جز وابستگي  سياسی و اقتصادی که انتهائی ندارد، نصيب جامعه شده است؟

روشنگری حکم ميکند که قصد وغرض اصلی حکومت اسلامی را از رويکرد به انرژی اتمی برملا کنيم و اعلام داريم که چنين رويکردی به هيچ وجه به استقلال منجر نخواهد شد، بايد اعلام داشت که انرژی اتمی تا کنون هيچ بهره اقتصادی نداشته و منظور حکومت نيز از دستيابی به اين انرژی فقط و فقط برخوردار شدن از يک حربه جديد  بمنظور مانوری به ضرر مردم در روابط خارجی است تا از اين طريق بقاء  نظام پوشالی جمهوری اسلامي  را تا مين نمايند.

وابستگی به تکنولوژی عقب مانده کشوری مانند روسيه، کشوري  که صنايع اتمی آن فاجعه چرنوبيل را آفريد ودر نظر نگرفتن اين امر حياتی که ايجاد تاسيسات اتمی در مناطق زلزله خيز ايران خواه نا خواه عملی غير مسئولانه و فاجعه آميز است، بخشی از ابعاد خطرناک استفاده از مواد راديو آکتيو را در جامعه عقب مانده ما نشان ميدهد. حکومتی که هنوز قادر نيست از اتفاقاتی همانند آنچه که در يکسال قبل در ايستگاه راه آهن نيشاپور رخ داد، جلو گيری نمايد، چگونه قادر خواهد بود امنيت رآکتورهای اتمی را حفظ نمايد. مردم ايران بايد بدانند که در صورت وقوع حادثه ای همانند آنچه که در چرنوبيل رخ نمود چه سرنوشت شومی در انتظار شان است. آنها بايد بدانند با براه اندازی تاسيسات اتمی توسط اين حکومت نه تنها حيات مليونها نفر به خطر می افتد، بلکه مناطق وسيعی از کشور نيز برای قرنها غير قابل سکونت و کشت خواهد شد. بايد به مردم گفت که تکنيک پيچيده و حساس انرژی اتمی که به درجات بالای تخصص و آمادگی فنی نياز دارد حتی در کشورهای پيشرفته جهان نيزموضوعی حل نشده است و بسياری از اين کشورها با مشکل از بين بردن زباله های اتمی دست به گريبانند،   چه برسد به ايران که نخبگان علمی آن اکثرا کشور را ترک نموده اند. مردم بايد از خود سوال کنند، ضمانت اجرائی کنترل و پاسخگوئی به اين خطرات احتمالی با چه کسی خواهد بود؟ آيا ميتوان به  حکومتی که بجای پاسخگوئی به مردم، تصميمات خود را ناشی از توشيح امام زمان ميداند، اعتماد نمود؟ آيا در شرايط سياسی موجود از نظر علمی و تکنيکی کنترل و نظارت مردم و نمايندگان آنها بر اين تاسيسات ممکن است؟ بيست و پنج سال است که اين حکومت بجای بهره برداری از منابع گاز زير زميني، بهره برداری از انرژی های طبيعی ديگر مانند نيروی خورشيد، باد، آب و ... تمام در آمد ناشی از نفت را يا حيف و ميل نموده و يا به هدر داده است. در زمانيکه قيمت نفت در بازارهای جهانی به بالاترين سطح رشد خود رسيده است بايد  هشتاد در صد جامعه فقير و درمانده ما به وضعيت کشورهائی همچون ترکيه که از اين نعمت برخوردار نيستند، غبطه بخورند. آيا دستيابی به انرژی اتمی تغييری در اين وضعيت ايجاد خواهد کرد؟

بنا بر آنچه که گفته شد نهضت مقاومت ملی ايران بر اين اعتقاد است که بايد بهره برداری از انرژی هسته ای حد اقل تا زمانی که  حاکميت مردم و دمکراسي،  کنترل جامعه را برحکومت نهادينه نکرده است، به حالت تعليق در آيد. احساس مسئوليت ملی حکم ميکند که  قصد وغرض اصلی حکومت اسلامی را از رويکرد به انرژی اتمی بر ملا کرده و بجای آن اتکا به منابع زير زمينی گاز، دست يافتن به طرق بهره برداری از انرژی های طبيعی و بدون ضرر و استفاده درست از منابع نفتی برای زير سازی اقتصاد عقب مانده و ايجاد کار در اين زمينه را برای اقتصادی سالم تبليغ نمائيم.

نهضت مقاومت ملی ايران از نخبگان علمی و مبارزين راه آزادی ميخواهد که برای پيشگيری از دستيابی اين حکومت به انرژی اتمی به اقدامی يکپارچه و متحد دست بزنند. نيروهای آگاه وظيفه دارند مردم و بخصوص نسل جوان را که خواهان صلح و امنيت پايدار در ايران ميباشند، متوجه خطرات سازند. جامعه جهانی بايد بداند که اکثريت جامعه ما خواهان همزيستی مسالمت آميز با کشورهای ديگر جهان است و جنگ طلبی ها و ماجراجوئی های اقليتی انگشت شمار را نبايد به حساب مردم ايران گذاشت. بايد آماده و هشيار باشيم  تا بتوانيم مشترکا با دعوت مردم به مقاومت مدنی و اقدامات عمومی در ايران،  جام زهر را اين بار قبل از شروع جنگی ديگر و قبل از مليونها قربانی جديد به مسئولين اين امر بنوشانيم.

 ايران هرگز نخواهد مرد

هيات اجرائيه نهضت مقاومت ملی ايران

چهارشنبه 21 مهر 1383

http://www.melliun.org/nehzatm.htm