انتخابات، مردم و سازمانهای سیاسی
چهار سال
حکومت نیروهای ولایی-امنیتی-نظامی بر مملکت و و نتایج مخرب آن بر زندگی
روزانه مردم ایران از طرفی ،به راه انداختن نمایش خسته کننده انتخابات
ریاست جمهوری از طرف حاکمین نظام جمهوری اسلامی از طرف دیگر ، مردم وگروه
های سیاسی کشور ما را در مقابل این سُوال قرار داده است، که برای رهایی از
اسارت حکومتی که مملکت را در سطح بین المللی دچار انزوای کامل نموده،
تمامیت ارضی مملکت را بخطر انداخته ، اقتصاد مملکت را بورشکستگی کشانده،
نیروهای جیره خوار خود را بر دانشگاهها، کارخانه ها و معابر عمومی و منزل
مسکونی مردم حاکم نموده ، و دست غارت گران و سران فاسد سپاه را در تاراج
اموال عمومی باز گذاشته است آیا میتوان و باید بامید بهتر شدن هر چند هم
جزِیُی وضع در این نمایش انتخاباتی شر کت نمود یا نه؟.
طبیعی است
که اگر این انتخابات با اتکاء به قانون اساسی جمهوری اسلامی و نقش رهبری
نظام در تمام شُئون کشور انجام نمیگرفت و بر پایه معیار های شناخته شده بین
المللی بود جواب این سوُال مثبت می بود. چه در تمام جوامع متمدن رسم بر این
است که، با انجام انتخابات، حکومتی که باعث این همه خسارات به مملکت گردیده
است معزول وبجای آن نیروی سیاسی رقیبی برسر کار آید که بتواند راه تاراج
منافع مردم و و به خطر انداختن بازهم بیشتر مصالح مملکت را سد کند.
اما، در
جمهوری اسلامی انتخاب یک ر ئیس جمهور بمعنی این نخواهد بود که سیاستهایی
که پی آمد آن در بالا ذکر شد با چنین انتخابی دگرگون شود و او قادر باشد
سیاست دلخواه خود را به موقع اجرا گذارد، چه همانطور که دیده شد با اینکه
آقای محمد خاتمی با آرآء نسبتا قابل ملاحظه ای هم به این سمت رسیده بود پس
از چندی مجبور گردید اقرار نماید که اختیاراتی بیش از یک "تدارک چی" ندارد.
در نظام
جمهوری اسلامی حکومت قبا یی است که بر قامت آخوندی بنام ولی فقیه دوخته شده
و آنچه در این نظام نقش مؤثری ندارد نظر مردم است که باید در انتخاب قوای
سه گانه ی دولتی و سیاست ها و تدابیر عمده ی آنها تجلی یابد؛ حال آنکه، در
جمهوری اسلامی، بر طبق قانون اساسی سیاست های کلی نظام چه در زمینه خارجی
و چه در سطح داخلی توسط شخص "رهبر" تعیین شده، توسط عمال گوناگون او اجرا
میگردد. لذا نه تنها آنچه در این چهار سال هم در این کشور اتفاق افتاده است
از این قاعده مستثنی نبوده و این رهبری نظام بوده است که سیاست های اصلی
را تعین نموده و احمدی نژاد هم، صر فنظر از شکلک های مخصوص بخودش، تنها
بخشی را که بعهده او واگذارتموده اند انجام داده است، بلکه پس از او هم،
بنا به دلائل بالا، منتخب هرکه باشد، سیاست های اصلی در همان سطح فوقانی
تعیین خواهد شد.
بدلیل
شرایط حاکم بر کشور ممکن است مردم عادی، با علم به اینکه با آمدن مهره
های شناخته شده و منتصب شورای نگهبان چیززیادی عوض نشده، باز هم در بر
همان پاشنه خواهد چرخید، از فرط ناچاری وبا این انگیزه که بگذار با آمدن
کسی دیگر حد اقل از دست موجودی بنام احمدی نژاد به عنوان ریُیس جمهورخلاص
شویم ، و یا بدلیل دیگری چون اجبار های شغلی و بر خلاف میل باطنی خود در
انتخابات شرکت نمایند. و این عمل آنها ممگن است قابل فهم باشد. و چه بسا
گفته شود در این صورت" بر آنان حرجی نیست"، چه یکی از نتایج سی سال حکومت
خفقان جمهوری اسلامی این بوده است که نه تنها نیروهای اپوزیسیون نتوانسته
اند بخود تشکل داده واکنون قادرباشند بعنوان آلترناتیوی حامل یک برنامه
برای نظامی دیگر در مقابل بر گزیدگان شورای نگهبان و "رهبر"، خود را به
شکلی از آشکال به رآی مردم گذارند، بلکه حتی دایره کسانی که میتوانند از
صافی شورای نگهبان رد شوند نیز چنان تنگ گردیده است، که کسانی چون اعلمی
نیز، که سالها نماینده مجلس شورای اسلامی بوده اند، دیگر عبور شان از این
صافی غیر ممگن شده است.
بنا بر
این سخن نهضت مقاومت ملی ایران در درجه ی نخست با آن دسته از سازمان ها و
افرادی است که به مردم نشانی غلط میدهند و به گمراهی و عجزی که در این
زمینه خفقان طولانی و مکانیسم انتصابی باصطلاح انتخابات برای مردم بوجود
آورده اند دامن می زنند؛ کسانی که مردم را، بنام نجات از چنبره ی احمدی
نژاد به رآی دادن به کسانی دعوت میکنند ، که بخوبی میدانند و آگاهند که در
صورت انتخاب حتی اگر هم بخواهند چاره ای جز ادامه ی سیاست های احمدی نژاد
ها، که همان سیاست های ولی فقیه است نخواهند داشت.
ما به
صراحت اعلام می کنیم که اینگونه افراد و سازمان ها با توصیه های خود مردم
را دانسته و آگاهانه فریب میدهند. چه آنان، در عین آگاهی بشرایط واقعی
زیر خود را بی دریغ از توضیح این حقایق به مردم دانسته، حاضر نیستند با
موضع گیری مشخصی مردم را به قطع امید از این نظام راهنمایی کنند، و فقط با
شعا ر رفع شر احمدی نژاد ملت را چند سالی دیگر در سردرگمی و پریشانی فکر
نگه می دارند.
این افراد
بایستی نسبت به قبول یا عدم قبول شرایط زیر، با روشنی و صراحت بمردم جواب
دهند، یعنی بگویند آیا انتخاباتی را که:
1- طبق
قانون اساسی و یا تفسیر های جاری شورای نگهبان در آن :
- به فتوا
و تشخيص فقهاي شوراي نگهبان منتصب ولایت مطلقه فقیه و از میان 70 میلیون
ایرانی فقط 4 نفر داراي صلاحیت کاندیدا شدن را دارند .
- پنچاه
درصد مردم ايران، يعني زنان از حق انتخاب شدن محرومند.
-
ميليون ها مسلمان غيرشيعه و غير مسلمان ايراني فاقد شرايط کاندیدا شدن
هستند.
- همه
کسانی که معتقد به مباني جمهوري اسلامي يعني ولايت مطلقه فقيه نيستند، حق
جلوس روي صندلي رياست جمهوري را ندارند.
2-
کاندیدهای آن:
- قبل از
اعلام رسمی کاندیداتوری خود تهدید به قتل شده و خود را کنار میکشند.
- که
کاندیداهای منتصب شورای نگهبان هم برای سخنرانی در یک دانشکاه مجبور به
شکستن در دانشگاه میگردند.
- که
کاندیدا های رسمی در آن گوچکترین دسترسی به رسانه های عمومی، که با پول ملت
ا داره میشوند، ندارند.
3- علت
اصلي انتصاب 4 نفر از ميان 475 نفر اين است که قبول شدگان وابسته به دار
ودسته هایی هستند که سی سال است کشور را به اين وضع انداخته اند، و صفت
مشخصه تمام انهاو فاداریشان به «ولی مطلق و اطاعت بی چون وچرای آنان از
اوامر او بوده، تنها و تنها در اندیشه ی حفظ نظام اند؛.کسانی که هر کدام
در حوزه عمل خود درزمانی که مصدر کاری بوده اند، یا در جنایات و خق کشی
های رژیم بصورت مستقیم شریک بوده اند، یا چنین جنایاتی را بدون هیچ
اعتراضی تحمل کرده اند؛ کاندیداهایی که یکی از آنان، و آنکه بنا بر
تبلیغات اقای خاتمی و سایر اصلاح طلبان از بهترین آنان است، کشتار زندانیان
سیاسی در سال 67 و ادامه 8 ساله جنگ پس از فتح خرمشهر با خسارات نا شی از
آن، همگی در زمان نخست وزیریش رخ داده، و بعلاوه، در بیست سال گذشته بجای
بر خورد باین وقایع سکوت نموده و اکنون هم حاضر نیست تمام این مسئولیت ها
یا دست کم بخشی از آنها را قبول نماید.
4-
بالاخره، شرایطی که انتخابات در آن انجام میگیرد چنان است که هیچگونه
ضمانتی، حتی برای سایر کاندیداها، بجز کاندیدا های مورد تایید ولی فقیه،
وجود ندارد که رآی ریخته شده بنام آنان بصورت صحیح شمارش شده، آنچه که از
صندوق بیرون می آید آرای واقعی باشد؛ قبول دارند یا نه؟
در صورت
پاسخ مثبت به پرسش های بالا، چگونه حاضرند مردم را به شر کت در نمایشی، و
رآی دادن به
اشخاصی
دعوت کنند که وظیفه عمده خود را حفظ نظام دانسته، انچنانکه نشان داده اند
حاضرند که همه ی قول ها و وعده های خود به هنگام بر گذاری انتخابات را
زمانی که احساس کنند نظام در خطر است زیر پا گذارند.
نهضت
مقاومت ملی ایران باین سازمانها و افراد اخطار میکند که مردم ایران انان
را مسئول کلیه اعمالی خواهند دانست که در طول حکومت کاندیداهای توصیه شده
از طرف آنان می تواند رخ دهد، و انان نباید فراموش کنند که هم قتل های
زنجیره ای و هم حمله به کوی دانشگاه در زمان ریاست جمهوری اقای خاتمی اتفاق
افتاد .
نهضت
مقاومت ملی ایران بر این عقیده است که رفتن احمدی نژاد ها به تنهایی گرهی
از مشکلات مردم و مملکت باز نمیکند، وچه بسا که اکنون که نیروهای "ولایی"
خود را از هر زمان دیگر قوی تر می دانند وعملا تمام اهرم های قدرت را چه از
نظر اقتصادی وچه از نظر نظامی و امنیتی در اختیار دارند، انچه بایستی تغییر
پذیرد تغيیر در مرکز اصلی قدرت یعنی ولایت فقیه است، که سرانجام بایستی
مجبور گردد به رآی و اراده ی مردم، که جز با برکناری ان ممکن نخواهد شد، تن
دهد.
ایران هرگز نخواهد مرد
دوازدهم
خردادماه 1388
نهضت مقاومت ملی ایران
www.namir.info
|