بازگشت به صفحه اول

 

 
 

 

سي تير؛ فرياد يك ملت

خسرو صادقي بروجني

www.koukh.blogfa.com

در گوشه اي از گورستان ابن بابويه ،در شهر ري ،برروي مصطبه اي كه نيم متر ازسطح زمين بلند تر است ، بيست وچهار گور سنگ ،همه به يك شكل ويكسان دردورديف پهلوي هم آرميده اند . بر روي هر يك از اين گور سنگ ها مي خوانيد :‹‹ شهيد راه وطن ........ تاريخ شهادت 30 تير1331 .›› اينجا آرامگاه شهداي ‹‹قيام ملي 30 تير›› است ،روزي كه مردم در سراسر ايران با مشت وفرياد خود ،با چوب و سنگ به پيكار با تانك ومسلسل وسرنيزه برخاستند ،وپيروزشدند . البته حتي در تهران كشته خيلي بيش از اينها بود .اين چندتن را به گونه اي نمادين در اينجا وبدين گونه به خاك سپردند تا نشانه ويادبود جانها وخون هايي باشد كه ملت ما درراه استقلال وآزادي خود ودرنبرد عليه استعمارواستبداد نثار كرده اند .

در اين روز مردم يك صدا فرياد ميزدند :‹‹از جان خود گذشتيم ،با خون خود نوشتيم ، يامرگ يا مصدق ! ›› .

در چها ردهم تير 1331 دكتر مصدق با توجه به افتتاح مجلس دور هفدهم بنا بر سنت پارلماني استعفا نمود .

در چنين اوضاعي رأي اعتماد مجدد به دكتر مصدق ازنظر گاه مصالح ملي در برخورد با قضيه ديوان لاهه حا ئز اهميت بود .زيرارأي عدم اعتماد مجلس به دولت مصدق تنها ابراز عدم اعتماد به يك دولت وشخص رئيس آن نبود ،بلكه عدم اعتماد وپشتيباني مجلس را از كاركرد دولت در ديوان لاهه به همراه داشت ومي توانست دررأي صادره ديوان تأ ثيري منفي براي ايران به دنبال داشته باشد .

عوامل وابسته و علاقه مند به سياستهاي انگليس در ايران قبلا تمهيدات لازم را به وجود آوردند ورياست مجلس را دراختيار گرفتند . دكتر سيد حسن امامي كه به امام جمعه وابسته به دربار وسياست انگلستان مشهور بود ،توانست مسند رياست را از نامزد جبهه ملي دكتر معظمي بگيرد .دراين رأ ي گيري امامي 39 رأي ودكتر معظمي 35 رأي را كسب نمودند . در اثنا استعفا دكتر مصدق موج حمايت مردمي ازسرتاسر كشور براي نخست وزيري مجدد وي صورت گرفت وتظاهرات پي درپي واعتصابات گسترده درتهران وشهرهاي ديگر به عمل آمد .درنهايت در15 تير با فشار افكار عمومي وتلاش نمايندگان جبهه ملي در مجلس دريك رأي گيري كه در جلسه سري انجام شد ، دكتر مصدق مجددا به نخست وزيري انتخاب گرديد . نتيجه اين رأي گيري چنين بود: دكتر مصدق 52 رأي، قوام دو رأي،و 10 ورقه سفيد بود .

روز 19 تير ،شاه فرمان نخست وزيري مصدق را صادر كرد .دكترمصدق اهم سياست خود را اصلاحات داخلي اعلام كرد وبر اين اساس تقاضاي تصويب لايحه اختيارات به مدت شش ماه در مورد ‹‹ اتخاذ سياستهاي مالي،اقتصادي،اداري موازنه بودجه مملكت از درآمد نفت، اصلاحات وتصرفات در دستگاه دادگستري ،بانك ملي وايجاد سازمانهاي محلي در ولايات وايالات را نمود .

در اين اثنا اختلافات دكتر مصدق با شاه در تصدي مقام وزارت جنگ وارد مرحله بحراني شد . شاه اصرار داشت كه مثل هميشه وزير جنگ وتمام مقامات نظامي را خود منصوب كند اما دكتر مصدق با اين امر مخالف بود زيرا خوب مي دانست كه چنين وضعي اين امكان را به شخص شاه وسياستهاي انگلوفيل وي مي دهد كه درروند اجراييات دولت اخلال كند ومانع دستيابي به اهداف ضد استعماري او شود .همين مسئله منجر به استعفاي وي شد . در متن استعفا آمده بود كه ‹‹ چون در نتيجه تجربياتي كه در دولت سابق به دست آمده پيشرفت كار دراين موقع حساس ايجاب مي كند كه پست وزارت جنگ را شخصا عهده دار شوم و اين كار مورد تصويب شاهانه واقع نشد البته بهتر آن است كه دولت آينده را كسي تشكيل دهد كه كاملا مورد اعتماد باشد وبتواند مصوبات شاهانه را اجرا كند با وضع فعلي ممكن نيست مبارزه اي كه ملت ايران شروع كرده است ،پيروزمندانه خاتمه دهد .

اين عمل واكنش شديدي را به همراه داشت . نمايندگان سلطنت طلب وطرفدار انگليس با انتخاب قوام به نخست وزيري ،اميد بيهو ده اي داشتند كه وي بتواند پشتيبا نان پيشين خود را از مصدق جدا كند ،در حالي كه جبهه ملي – با حمايت حزب توده – از مردم خواستند تا در پشتيباني از مصدق به اعتصابات عمومي وتظا هرات گسترده دست بزنند . شاه نخست تلا ش كرد تا با توسل به ارتش بحران را آرام سازد ،اما پس از پنج روز تظاهرات گسترده ،خونريزي وپيدا يش نشانه هايي از نافرماني در ارتش، تسليم شد واز مصدق خواست تا دولتي جديد تشكيل دهد .در جريان ناآرا ميهاي تيرماه اعتصابات گسترده اي در شهرهاي مهم برگزار شد وبيش از 250 تظاهر كننده در تهران ،همدان، اهواز، اصفهان وكرمانشاه كشته ويا به شدت زخمي شدند . طبق آماري كه در سال بعد از  مفقودان اين روز به دست آمد معلوم شد 105 نفر نيز مفقود شده اند كه اين عده را هم مي بايست جزء شهدا به محسوب كرد .

مصدق پيروزي خود را باحمله هاي شديدي عليه شاه ،ارتش ،اشراف زمين دار ومجالس سنا وشوراي ملي دنبال كرد . او سلطنت طلبان را از كابينه اخراج كرد ، خودش كفيل وزارت جنگ شد ؛ سي تير راروز قيام مقدي ملي وقربانيان اين روز را شهداي ملي اعلام كرد ؛ زمين هاي رضا شاه را به دولت باز گرداند ؛ بخشي از بودجه دربار را قطع كرد وبه وزارت بهداري داد ؛ بنيا دهاي خيريه سلطنتي رادرنظارت دولت درآورد ؛ ابوالقاسم اميني را به وزارت دربارمنصوب كرد؛ شاه را ازبرقراري ارتباط مستقيم با ديپلماتهاي خارجي ممنوع كرد ؛ شاهزاده اشرف ،خواهر دوقولوي شاه را كه فعاليت سياسي مي كرد وادار به ترك كشور ساخت ؛ وازهراقدامي عليه روزنامه هاي توده اي كه درباررا‹‹مركز فساد، خيانت وجاسوسي ›› معرفي مي كردند خودداري كرد . در واقع، سرانجام ،  خود مصدق هم درباررا به دخالت در سياست متهم كرد واطمينان داد كه يك كميته ويژه پارلماني مسائل قانوني ميان كابينه وشاه را بررسي كند . در گزارش اين كميته آمده بودكه قانون اساسي سرپرستي واداره نيروهاي مسلح را در صلاحيت دولت قرار داده است ، نه شاه . بدين ترتيب ،شاه در ارديبهشت 1332 ،همه قدرت واختياراتي  را كه از شهريور 1320 به خاطر آن جنگيده بود ودوباره به دست آورده بود ،از دست داد .

مصدق با افسران ارتش هم به شدت بر خورد كرد . وي نام وزارت جنگ را به وزارت دفاع تغيير داد ،15 درصد از بودجه نظامي راكاهش داد واعلام كردكه دولت درآينده فقط تجهيزات دفاعي خواهد خريد. او،همچنين، يكي از بستگان خود را از مقام معاونت وزارت دفاع ملي كنار گذاشت ؛15000نفر را از ارتش به ژاندارمري منتقل كرد ؛وبودجه سرويسهاي اطلاعاتي را بسيار كاهش داد .افزون بر اين،مصدق دو كمسيون تحقيق ورسيدگي تشكيل داد :يكي زير نظر وزارت اقتصاد ودارايي براي بررسي دعاوي مربوط به فساد در تهيه و خريد تجهيزات ؛وديگري زير نظر كابينه براي بازرسي شيوه هاي ترفيع ارتشيها در گذشته .همچنين، از پايان دادن به مأ موريت هيئت نظامي آمريكا سخن گفت ؛ 136 نفرازافسران ارتش ،ازجمله 15 ژنرال را از ارتش بيرون كرد ؛ وبا گماردن تني چند ازافسران مورد اعتماد خود به پستهاي مهم ،حكومت نظامي را عله مخالفان سياسي خود به كاربرد . در اين هنگام ،يك وزير جنگ پيشين با تحصن درسنا ،اعلام كرد كه حكومت نظامي ‹‹مغاير با قانون اساسي ›› است ودولت را به ‹‹دامن زدن به جنگ طبقاتي ›› متهم ساخت .

قيام 30 تير اين دستاورد مهم تاريخي را براي ملت ايران به همراه داشت كه اگر رهبري با ويژگي ومقبوليت مردمي در صحنه حاضر شود واستوار وپايدار از منافع ملي وحقوق حقه مردم با حسن نيت دفاع كند بي گمان با پشتيمان وسيع توده اي همراه خواهد بود ونتيجه اين ايستادگي را ملت لمس كرده وبا چشمان خود خواهد ديد .

 
 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به نهضت ملی