بازگشت به صفحه اول  
 
 

علی اردلان

زنده یاد علی اردلان از اعضای برجسته حزب ایران و از یاران صدیق دکتر مصدق بود.

پس از شهریور 1320 و برقراری آزادی نسبی در جامعه، وی که تحصیلات خود را در رشته حقوق دانشگاه تهران به اتمام رسانده بود، وارد کار روزنامه نگاری شده و به انتقاد از اوضاع گذشته  پرداخته و به حزب ایران نیز پیوست. وی از همان هنگام از طرفداران ملیون بوده و همواره از یاران وفادار دولت ملی به شمار می رفت. پس از کودتا او و دیگر ملیون مورد تهاجم قرار گرفتند اما وی در روزنامه «صر صر» که امتیاز او به نام خودش بود، به جانبداری از آرمان های ملی در نهضت مقاومت ملی پرداخت و چون این نشریه کاملاً جنبه مبارزاتی شدید داشت، دولت هم برای جلوگیری از انتشار آن شدت عمل بکار برده و بعد از شماره سوم توقیف شد و پس از چند شماره، با نامهای مختلف تا شماره 14 ادامه پیدا کرد. وی در سال 1341 به عضویت شورای مرکزی جبهه ملی ایران درآمد و به فعالیت های خود ادامه داده و  پس از انقلاب هم در کابینه بازرگان به سمت وزیر دارائی رسید. پس از سقوط کابینۀ بازرگان هم در انتخابات دورۀ اول مجلس شورای ملی به نمایندگی مردم تویسرکان انتخاب شد که وزیر کشور مانع از صدور اعتبارنامۀ او شد و چون حاضر به استعفا نبود، در سوم شهریور 1360 به زندان افتاد و چون زیر بار مصاحبۀ تحمیلی نمی رفت، پس از چندماه زندان انفرادی تا اسفند 1362 به مدت سی ماه در زندان ماند.   

وی پس از آزادی از زندان در اسفند 1364 به اتفاق کسانی چون مهندس بازرگان « جمعیت دفاع از آزادی و حامیت ملت ایران » را تشکیل داده و رئیس هیات اجرائی آن شد و از جمله نظرات آنها در این سازمان اتمام جنگ بعد از فتح خرمشهر بود که در 26 خرداد 1367 محل سازمان آنها توسط حاکمیت به تصرف درآمد. همچنین اینان در  اردیبهشت سال 1369 نامه ای 90 امضائی به رئیس جمهور نوشته و از اوضاع آشفته کشور انتقاد و ابراز نگرانی کرده بودند که پس از آن مدتها به زندان افتادند و خود او طي 333 روز زندان انفرادي و  علیرغم شكنجه‌هاي بسيار، دليرانه مقاومت مي‌كرد تا آنجا كه هنوز هم فريادهاي دليرانه او در زير شكنجه كه خطاب به بازجويان مي‌گفت: «نه من جاسوسم و نه شما مسلمانيد!» در گوش همبندانش طنين انداز است.

این مبارز گرامی در واپسين سالهاي عمر پربارش رياست هيأت رهبري جبهۀ ملی را  عهده دار بود و از مهمترین دغدغه های او «اتّحاد دگر باره نيروهاي ملّي ايران» بوده و به حق مي‌توان او  را يكي از صادقترين مبارزان راه آزادي و حاكميت ملّي دانست . وی در سراسر عمر پر برکتش همواره جوانان را به كوشندگي در راه آزادي و آزادگي دعوت مي‌كرد و همواره تا آخرين لحظه از حضور در صحنه خودداري نكرد، آنچنان كه پس از شركت در دو جلسه پي در پي، براي شركت در جلسه سوّم مي‌رفت كه پاي خود را از اتومبيل بيرون بگذارد اما فرشتۀ مرگ بسراغش ‌آمد.

این مرد بزرگ افزون بر نيم قرن در عرصه‌ي سياسي ايران، با اعتقاد به آرمان‌هاي بلند نهضت ملي ايران و دكتر محمد مصدق، براي آزادي، مردم‌سالاري و منافع ملي كشورش، از هيچ‌ چيز نهراسيد، زندان و شكنجه را به جان خريد و از هيچ كوششي دريغ نورزيد. تا جائیکه يك هفته پيش از وفاتش تمامي سران احزاب ملّي و اعضاي مؤثّر آنها را در منزل خود دعوت كرده بود و همه را به دليل شرايط خاصّ جامعة ايران و بحرانهايي كه در انتظار کشور است، دعوت به همكاري و اتّفاق كرد و اتّحاد نيروهاي ملّي ايران براي بخاك افكندن تنديس استبداد از واپسين دغدغه‌هاي اين شخصيت كم نظير تاريخ معاصر ايران بود.

و سرانجام در ۲۱ بهمن ماه ۷۸، ایران شخصيتي كم نظير و بي‌بديل را از دست داد که او را بحق مي‌توان پيرو راستيني براي «مصدّق بزرگ» و نمونه‌اي مثال زدني از استقامت و پايداري يك مبارز ملّي و آزاديخواه بشمار آورد.

منابع:  وبلاگ صرصر به یاد شادروان علی اردلان/ متعلق به آقای علی هنری

          مقالات آقای رامین ناصح دبیر کل اسبق حزب آینده سازان ایران

         سخنان خانم جعفرزاده از اعضای اسبق حزب آینده سازان ایران در نشست های هفتگی اعضای اسبق این حزب

          و ...

به کوشش: حمید رضا مسیبیان

hamosaieb@yahoo.com

 
 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به ياران مصدق