بازگشت به صفحه اول

 

 
 

 

تقدیم به عباس امیرانتظام قدیمی ترین زندانی

  سیاسی جمهوری  اسلامی

شاه رفت. شیخ هم می رود

دکتر پرویز داورپناه

 

 آزادی انقلاب اول گم شد

بار دگر انقلاب باید کرد   « عشقی »

 

بیست و شش سال پس از زوال رژیم استبدادی پیشین و استقرار رژیم استبدادی دینی ، مسئله آزادی و دموکراسی درایران همچنان بر جای خود باقیست و در صدر همه ی مسائل مهم کشورقرار دارد.

سالهاست، مردم مظلوم ایران جان برکف برای آزادی می کوشند و دیر نخواهد پائید که به وصال معشوق خود نائل شوند.

شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی نامزد نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی با وقاحت اعلام کرده است که پس از رایزنی با احزاب و گروهها واصحاب فکر وقلم برتردید ها یش غلبه کرده است وقدم جلو گذاشته است وهیچکس ازایشان نپرسیده است که شما،کی؟ وکجا با اصحاب فکر وقلم که سالها است درزتدان بسر می برند گفت و گو کرده اید واین احزاب و گروههای آزاد در کدام ناکجاآباد سکنی دارند؟

مردم هوشیار ایران که مجدانه کمر به زدودن رژیم های استبدادی بسته اند نمی توانند لحظه ای فجایع و جنایات این قاتلین بشریت را فراموش کنند.

کارنامه  مشترک سلطنت سی وهفت ساله محمد رضا شاه و دیکتاتوری بیست وشش ساله ولایت فقیه د ر موارد زیر نشان می دهد که چرا شاه رفت و چرا شیخ هم می رود :

سرکوب مخالفان سیاسی ،اعدام های د سته جمعی ، شکنجه و ترورمخالفین ، اختناق ، رعب و وحشت ،بیعدالتی ، سانسورمطبوعات ورسانه های گروهی ، بباد دادن منابع زیرزمینی، ورشکستگی اقتصادی ،غارت اموا ل عمومی ، چپاول و خارج کردن میلیارد ها دلارو پول وثروت ملت گرسنه ایران،دربد ریو بیخانمانی ایرانیان ، بی اعتنائی  به فرهنگ ملی ، تبلیغ فاشیسم و تروریسم و فضولات فرهنگ جهانی انجام انتخابات فرمایشی ،ایجاد یکی از مخوف ترین و پیچیده ترین سازمانهای جاسوسی ( ساواک  و ساواما ) علیه مرد م و شکنجه و قتل عام هزاران نفر ازانسان های مبارز که قلبی آکنده ازمهروعشق به مردم ومیهن داشتند و در یک کلام ، فقدان آزادی و دموکراسی در ایران.

مردم ایران در بهمن ماه 1357 با قیام شکوهمندی کاخ استبداد شاهنشاهی را سرنگون ساختند. به این امید که از آن پس ، سرنوشت خود را خود تعیین کنند و با استقرارحکومت مرد م بر مرد م به نعمت آزاد ی د ست یابند و استقلال سیاسی واقتصادی و فرهنگی ایران را که د ررژیم شاه ازبین رفته بود ،تاًمین و تضمین کنند و عدالت اجتماعی  را بوجود آورند. ولی چه شد؟ شیوخ به مید ان آمد ند و با سوءاستفاده از اعتماد و خوش باوری واحساسات مردم ستمد یده و استبداد زده کشور ما ، رهبری جنبش راریاکارانه بد ست گرفتند وبیست وشش سال " حکومت اسلامی " و "ولایت فقیه " خود را برمرد م ایران تحمیل نمودند.

اکنون هواداران نظام آریامهری که از شاد ی در پوست خود نمی گنجند و با راد یو و تلویزیون های

ماهواره ای خود گوش فلک را از دوران طلا یی شاهنشاهی کرکرده اند ورویای روزهای آن دوران

و غارت ثروت ملت ایران را در سر د ارند ، چیزی هم از ملت ایران طلب کارند که چرا قد رشان را

ندانستند و باید به ایشان تاوان و غرامت بپردازند. زهی بیشرمی !

هواخواهان رژیم استبداد آریامهری فراموش کرده اند که روی کارآمدن رژیم استبداد آخوندی واستقرار " ولایت فقیه " نتیجه مستقیم جنایتها و خیانت هایی است که از کود تای بیست وهشتم مرداد 1332 تا آخرین ماههای سال 1357 ، شاه و دربار و ساواک و ارتش و هم پا وهم پالگی های داخلی و خارجی آنان  در ایران مرتکب شدند.

اگر رژیم کودتا مبارزان نهضت ملی ایران را به زندان نمی انداخت ، اگر ابتدا ئی ترین حقوق ملت ایران را لگد مال نکرده بود  ، اگر مطبوعات مترقی را آزاد گذاشته بود  ، اگر قانون اساسی را محترم ومعتبر شناخته بود  ، انقلاب پنجاه و هفت پیش نمی آمد.

اکنون وظیفه همه عناصروگروهها وسازمانها و نیروهای ملی و مترقی و آزادیخواه ایران این است که  از این تجربه تلخ و غم انگیز و گران قیمت درس عبرت گیرند  و خود خواهی ها و خود بزرگ بینی ها راقربانی مصالح و منافع ایران کنند ، خطرات گوناگون را با چشم باز بنگرند ، وبرای نجات ایران و رهائی ملت ایران بر اساس یک برنامه مشترک علیه شیخ وشاه متحد و همگام شوند.

از د یو و د د ملولم وانسا نم آرزوست.

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به ديدگاه