"دين سياسي" و جعل حديث
در روز پنجشبنه 19 مرداد 85، و در شرايطي که تيترهاي اصلي ترين روزنامه
بنيادگرايان ايران، کيهان، به اخبار مربوط به لبنان اختصاص يافته بود، اين روزنامه
در ستون"با پيامبر اعظم" - که به نقل احاديث اختصاص دارد - ادعاي عجيبي را به چاپ
رسانيد. کيهان نوشت:
"اين بار، كلامي كه از رسول خدا (ص) نقل مي كنيم درباره رخداد آن روزهاي صدر
اسلام نيست. كلام پيامبر خدا (ص) درباره رخدادي است كه همين روزها اتفاق افتاده...
از رسول الله (ص) است و در جلد 9 بحارالانوار صفحه 283 آمده است، «ابن عساكر» از
منابع معتبر اهل سنت نيز همين حديث را به همين شكل نقل كرده است: مردي بر دروازه
هاي قدس نبرد مي كند، داراي بصيرت و بينش عميق است، خدا به دست او دشمن را شكست مي
دهد. او از من است و من از او هستم. نام او «نصر» است و از اين روي «نصر» ناميده مي
شود كه خدا او را نصرت- پيروزي- مي دهد..."
روزنامه کيهان، سپس بر مبناي "حديث" نقل شده آورده بود:
"آيا مقاومت شگفت انگيز حزب الله لبنان به رهبري سيدحسن نصرالله و نبرد جانانه
آنان با چهارمين ارتش مجهز جهان آن هم به عنوان يك نيروي مقاومت و بدون برخورداري
از ارتش كلاسيك، نيروي هوايي، دريايي و سلاح هاي پيچيده و مدرن، همان نصرت الهي
نيست كه نصرالله را حمايت و هدايت مي كند؟... چند ماه قبل، ولي امر مسلمين جهان كه
امير بلندآوازه و شجاع لبنان بر دستان او بوسه زده بود، به صراحت و بي ابهام خبر
داد كه خاورميانه بزرگ در حال شكل گيري است، اما نه با محوريت آمريكا، بل با محوريت
ايران اسلامي... اليس الصبح بقريب؟... آيا صبح پيروزي نزديك نيست؟"
البته من شخصاً متخصص احاديث اسلامي نيستم. اما با همان ميزان آشنايي کلي که با
کتاب "بحار الانوار" داشتم، برايم اندکي عجيب بود که در اين کتاب مذهبي، چنين مطلبي
درج شده باشد. به ويژه آنکه: 1- اساساً بحارالانوار محل درج اين قبيل "پيش گويي" ها
نيست. 2- در صورت وجود چنين روايتي در بحارالانوار، قاعدتاً اين روايت بايستي بسيار
مشهور مي شد و بسيار عجيب به نظر مي رسيد که لازم باشد کيهان آن را تازه در سال
1385 به شيعيان معرفي کنند.
به هر ترتيب، براي ارضاي حس کنجکاوي خودم، با برخي دوستان تماس گرفتم و پي گير
تهيه جلد نهم بحارالانوار شدم. تا اينکه ...
چندي پيش، در آرشيو روزنامه کيهان، دنبال مطلبي مي گشتم. در گوشه اي از يکي از
صفحات کيهان، توضيحي "5 خطي" ديدم که داستان شگفت انگيز "پيش گويي" ذکر شده در اين
روزنامه را برايم مشخص کرد. با هم، عين اين توضيح را مرور مي کنيم:
" روز پنجشنبه 19/5/85 در ستون «با پيامبر اعظم (ص)» به حديثي از قول رسول اكرم
(ص) و به نقل از جلد 9 بحارالانوار اشاره شده بود با اين مضمون كه «مردي بر دروازه
هاي قدس نبرد مي كند كه داراي بصيرت و بينش عميق است، خدا به دست او دشمن را شكست
مي دهد. نام او نصر است و...» درپي درج اين مطلب برخي از علما و روحانيون در تماس
با كيهان ابراز داشته اند كه اين حديث را در آدرس ياد شده نديده اند و نسبت به صحت
آن ترديد داشته و بعضا آن را اساسا ناصحيح دانسته اند. اميد است اين توضيح جبران
مافات كرده باشد."
به همين راحتي! روزنامه اي که با بودجه عمومي يک کشور "اسلامي" منتشر مي شود،
روايتي که تصادفاً به طور کامل متناسب با تيتر اولش در همان روز است [تيتراول
کيهان: "سيدحسن نصرالله اسراييل را به ستوه اورده است"] را به پيامبر اسلام و به
صفحه 283 يک کتاب مذهبي شيعه [به همين دقت!] نسبت مي دهد. بعد، وقتي روحانيون با
اين روزنامه "اصولگرا" تماس گرفته و نسبت به اين "جعل حديث" اعتراض مي کنند، کيهان
با درج توضيحي چند خطي در گوشه اي از صفحات خود، بدون کوچک ترين عذرخواهي، اظهار
تاسف، يا توضيحي، "جبران مأفات" مي نمايد! و داستان به خوبي و خوشي تمام مي
شود.
ما هفته پيش، با يادآوري موارد اطلاع رساني غلط رسانه هايي چون کيهان به مسوولان
حکومتي، مستنداتي را در مورد نقش اين اطلاعات غلط در موضع گيري هاي حساب نشده برخي
مقامات ايراني ذکر کرديم. اما اکنون به نظر مي رسد که کار از اطلاع رساني غلط در
مورد وقايع سياسي گذشته و به "جعل روايات مذهبي – سياسي" هم رسيده است.
به راستي، اگر بر فرض يک روزنامه غربي در جهت منافع سياسي دولت متبوع خود يک
حديث جعلي را به پيامبر اسلام نسبت مي داد، آيا محافظه کاران ايراني، در "واجب
القتل" اعلام کردن عاملان اين کار، ترديدي به خود راه مي دادند؟
|