بازگشت به صفحه اول

 

 
 

اصرار خاتمی بر مبهم گویی

کوروش / تهران

یکی از مهمترین مشکلات محمد خاتمی سخنرانی های «کلی» و «مبهم» اوست، این مشکل در سراسر دوران ریاست جمهوری خاتمی با او همراه بود، در آن هنگام بسیاری از هواداران اصلاحات طرز سخن گفتن خاتمی را این طور توجیه می کردند که او رئیس جمهور است و باید مصالح نظام و حفظ قدرت را در نظر بگیرد،اما پرسش اصلی از همین توجیه کنندگان و خود ایشان این است ، حال که آقای خاتمی رئیس جمهور نیست و تعداد زیادی از اصلاح طلبان هم به زندان افتاده اند چرا آقای خاتمی اینقدر کلی، مبهم و بحث برانگیز سخن می گویند؟.

خاتمی با وجود این که بسیار تاکید می کند که به مردم و حاکمیت آنان علاقه مند است اما در عمل شعور ملت ایران را دست کم می گیرد و سعی می کند با استفاده از ضمیرهایی مبهمی مانند «همه» به کالبد از کار افتاده جمهوری اسلامی نیرویی جدید تزریق کند.

این بخشهایی از آخرین سخنرانی او در تاریخ 27 فروردین 1390 است:

«رئیس جمهوری سابق ایران با توجه به پیش رو بودن انتخابات اظهار امیدواری کرد شاهد انتخابات سالم و آزاد و پرشور باشیم، بخصوص در مورد مجلس که در نظام مردم سالار جایگاه والایی دارد» در حالی که اولا نظام جمهوری اسلامی نه مردم سالار بلکه یک حکومت دیکتاتوری و تمامیت خواه است و دیگر آن که انتخابات آزاد در نظام ولایت فقیه و با وجود شورای نگهبان بی معناست ،شورای نگهبان تنها به نامزدهای مورد تایید رهبر جمهوری اسلامی اجازه فعالیت می دهد،بنابراین در همین سخن خاتمی دو ایراد اساسی وجود دارد.

خاتمی در ادامه میگوید:«مجلسی مورد نیاز است که همه سلیقه ها و گرایش های ملت را نمایندگی کند و با اتکاء به مردم، چه در قانونگذاری و چه در نظارت بر همه امور و [چه] پاسخگو کردن مسؤولان»، باز طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی مجلس از حق قانونگذاری برخوردار نیست زیرا دو نهاد غیر انتخابی یعنی شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام قادرند مصوبات مجلس را تغییر دهند یا به طور کلی این مصوبات را وتو کنند، ضمن آن که رهبر جمهوری اسلامی هم می تواند با صدور یک «حکم حکومتی» مانند آن چه در مجلس ششم صورت گرفت جلوی نمایندگان مجلس بایستد و از قانونگذاری آنان جلوگیری کند، آقای خاتمی در حالی از مجلس انتظار نظارت دارد که مجلس هشتم طی مصوبه ای جنبه نظارتی مجلس بر نهادهای زیر نظر رهبری را از خود سلب نمود، مجلس شورای اسلامی «عملا» در جمهوری اسلامی یک مجلس تزئینی و تنها جهت تایید نظرات رهبر جمهوری اسلامی است.

محمد خاتمی با اشاره به نامگذاری سال 90 به سال جهاد اقتصادی بازهم کلی گویی کرده اینطور می گوید:« جهاد اقتصادی در جامعه با نشاط و امیدوار میسر است و یکی از شرایط آن حضور همه نیروها و بخش ها و به خصوص سرمایه های کاردان انسانی جامعه در صحنه است» این سخن در زمانی ابراز می شود که از زمان تاسیس جمهوری اسلامی تا امروز تقریبا کلیه نیروهای کار آفرین و مستقل و نیز بخش خصوصی واقعی یا حذف شده اند یا به حاشیه رانده شده اند ،از مصادره اموال و کارخانه ها در اول انقلاب بگیرید تا سیطره نیروهای امنیتی/ نظامی بر بخشهای عمده اقتصاد ایران، ضمن آن که خاتمی از حضور«همه نیروها» دم می زند ولی از یاد می برد که رهبر جمهوری اسلامی جامعه ایران را به خودی و غیرخودی تقسیم کرده و سرمایه داری مستقل و بورژوازی ملی ایران سالهاست یا از کشور فرار کرده اند یا در بخشهای حاشیه ای اقتصاد ایران حضور دارند، اساسا ساختار جمهوری اسلامی ثابت کرده که نمی تواند از پتانسیل نهفته «همه نیروها» استفاده کند.

آقای خاتمی در ادامه سخنان خود نه برای «همه زندانیان سیاسی» بلکه برای زندانیانی آرزوی آزادی می کند که« در دلبستگی آنان به نظام و انقلاب و کشور تردیدی نیست» یعنی اگر یک زندانی سیاسی به نظرات آیت الله خمینی اعتقاد نداشت و انقلاب اسلامی را یک عقب گرد توصیف کرد از نظر آقای خاتمی ارزش ندارد برایش طلب آزادی کنیم.

رئیس جمهور سابق باز در بخش دیگری از کلی گویی های خود امید دارد:«حضور و فعالیت احزاب و تشکل ها ممکن و امن گردد و به سوی انتخابات آزاد و سالم حرکت کنیم»،در حالی که فضای سیاسی ایران و آرایش صحنه قدرت در کشور به قدری شفاف و واضح شده که هرکس با مختصر هوشی متوجه می شود این سخن آقای خاتمی تنها یک آرزوی کودکانه است اگر نخواهیم آن را بخشی از یک فریبکاری بزرگ بنامیم.

در نظام جمهوری اسلامی و با وجود نهاد ولایت فقیه، فعالیت احزابی که به ولایت فقیه و حکومت مذهبی اعتقاد نداشته باشند امکان ندارد و تازه احزابی مانند نهضت آزادی ایران و جبهه مشارکت ایران اسلامی هم که به ولایت فقیه التزام و اعتقاد دارند عملا قادر به فعالیت سیاسی رسمی نیستند، برخلاف نظر آقای خاتمی انتخابات «آزاد» و «سالم» تنها در یک حکومت دمکراتیک ، پاسخگو و با نظارت منتخبان ملت امکان پذیر است.

به نظر می رسد خاتمی به صورت یک ماموریت جدید مجددا وارد میدان شده تا برای انتخابات مجلس نهم بازار گرمی کند و سعی کند جمهوری اسلامی را از بحران مشروعیت نجات دهد، این روش آقای خاتمی تنها بر عمر استبداد مذهبی می افزاید و تنور انتخابات غیر آزاد ، فرمایشی و غیر موثر مجلس شورای اسلامی را گرم می کند و «شور کاذب» پدید می آورد، این مواضع آقای خاتمی باعث می شود حقوق ملت ایران و آزادی های اساسی آنان بازهم پایمال شود و ولی فقیه در چپاول ثروت های ملی و خودکامگی سیاسی ترکتازی کند.

توضیح

تمامی نقل قول ها از سایت رسمی محمد خاتمی است

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به ديدگاه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران