بازگشت به صفحه اول

 

 
 

هراس اصلی اصلاح طلبان از چیست؟

کوروش/تهران

سخنان و مواضع اخیر محمد خاتمی بیش از آن دارای دغدغه برای «ایران» باشد نگرانی برای «نظام» است،اصلاح طلبان برخلاف نامی که بر خود می نهند تاکنون کمترین گرایشی به طرف «اصلاح واقعی» نشان نداده اند  آنان بیش از آن که در فکر اصلاحات باشند در فکر عقب راندن جریانهای سکولار و به حاشیه راندن گروه ها و افرادی هستند که خواهان تغییرات ساختاری می باشند، هرچند «فحاشی» و یا «خائن» و «وطن فروش» نامیدن خاتمی و اصلاح طلبان را هم درست نیست و به نوعی تداعی کننده ادبیات سیاسی غلط حزب توده است ، در مبارزه سیاسی باید همواره مرز بین «نقد همه جانبه» با «حذف و توهین» رعایت شود.

اصلی ترین هدف بخش عمده ای از اصلاح طلبان «وقت کشی» و «ناامید کردن مردم» از تغییرات بنیادی و اساسی است،در واقع آنان مانند شترمرغ عمل می کنند،هنگامی که مردم با جمعیت های چند صد هزار نفره در خیابانهای تهران و شهرهای بزرگ فریاد می زنند«مرگ بر اصل ولایت فقیه» یا «استقلال،آزادی،حکومت ایرانی» اصلاح طلبان مردم را به «عقب نشینی» و «پرهیز از شعارهای ساختار شکن» دعوت می کنند و هنگامی که مردم سرخورده می شوند و کنش اعتراضی عمده ای از خود بروز نمی دهند باز اصلاح طلبان مدعی می شوند حال که مردم اعتراض نمی کنند باید با خامنه ای و استبداد «کنار آمد» زیرا جامعه تغییرات اساسی نمی خواهد!.
شاید مهمترین دلیل پیروزی نسبی اما سریع مردم تونس و مصر «هدف مشخص» معترضان بود،در کشورهای عربی و شمال آفریقا معترضان شعارهای «واضحی» سر می دهند و برخلاف ملت ما مانعی به نام اصلاح طلبان ندارند.

ریاست جمهوری ناکام و بی نتیجه محمد خاتمی، شکست کامل مجلس ششم، دستگیری و محاکمه مسئولان نشریات اصلاح طلب و ساختار متعارض،استبدادی و شرع بنیاد قانون اساسی جمهوری اسلامی همگی نشان دهنده اشتباه بودن مسیر اصلاحات در چارچوب قانون اساسی است،ضمن این که تقلب آشکار و انتخابات مفتضح ریاست جمهوری دهم نیز به شکل کاملا گویایی نشان داد دعوت اصلاح طلبان به رای دادن چه قدر اشتباه بوده و آنان در شناختشان از عملکرد رهبر تا چه اندازه دچار خطای استراتژیک شده بودند.

مهمترین مدعای اصلاح طلبان این است که آن کسانی که خواستار تغییرات بنیادی و ساختاری هستند چه پیشنهاد بهتری برای گذار به دمکراسی دارند، برای مثال در حالی که برگزاری «همه پرسی بر سر قانون اساسی» یکی از بهترین و مسالمت آمیز ترین راه حل هاست اصلاح طلبان «عمدا» از مطرح کردن آن خودداری می کنند.

هدف عمده محمد خاتمی و افرادی مانند عباس عبدی و فرخ نگهدار جلوگیری از رشد و بلوغ فکری ملت ایران است،آنان تلاش می کنند تا با تلف کردن وقت بار دیگر با طرح «رای دادن به هر قیمتی» ،خواست دمکراسی و تغییر قانون اساسی را منحرف سازند و عمر نظام جمهوری اسلامی را دراز کنند.

اصلاح طلبان اما هنوز به یک پرسش بنیادین پاسخ درست و قانع کننده نداده اند و آن این که «تا چه زمانی» مردم باید منتظر باشند تا این افراد بتوانند کوچکترین تغییری در وضع بحران زده کنونی پدید آورند.

محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری اش نتوانست حتا یک تبصره را به نفع حقوق ملت تغییر دهد و مجلس ششم عملا با حکم حکومتی ولی فقیه به مجلسی هیچکاره بدل گردید،چرا اصلاح طلبان که اینهمه ادعای حقوق مردم را دارند «گام نخست» برای اصلاحات را برنمی دارند،آیا کسی شنیده است این آقایان و خانمهای اصلاح طلب مثلا برای اصلاح و تغییر قانون مجازات اسلامی «طرح جدیدی»ارائه دهند.

هراس اصلی خاتمی و همفکرانش فروپاشی استبداد مذهبی و پدیدار شدن سکولاریسم و دمکراسی خواهی در افق سیاسی ایران است و برای بخش عمده ای از آنها «بی آبرویی در افکار عمومی» چندان اهمیتی ندارد وقتی که «حفظ  میراث خمینی» مطرح باشد.

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به ديدگاه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران