بنام خدا

پيشنهاد دوستان مصلح و اعتقادشان به شرکت در انتخابات با علم به اينکه شرکت در انتخابات آزاد حق مسلم مصلحين و ديگر سياسيون ميهن بوده فی نفسه غلط نيست، انتخابات آزاد، بخشی از ماهيت وجودی و شاکله ساز بنای دمکراسی است، اما آنچه مانع از باورمان در مثمر ثمر بودن شراکت در انتخابات مورد نظر اين حکومت فاقد مشروعيت است اين است که در اين سيستم بسته و غير ملی متصل به افکار پوچ حوزوی تمامی اهداف و مقاصد اجرائی بايد يه رضايت و پذيرش فردی ختم شود که خود با عنوان جعليش مانعی بر سر راه ملت در حصول به آزادی و دمکراتيزاسيون سيستم حکومتی در ايران است، او و عنوان دروغينش در حقيقت ترفند و سدی بر سر راه مردم در توفيق به استقلال واقعی، آبادانی و اعتلای کشور و دستيابی به آرمانهای مقدس پدرانمان در کسب آزادی است.

در اينکه پدرانمان به کمک روحانيون ممتاز و ازاديخواهی چون بهبهانی، اخوند خراسانی و مراجع بزرگی چون بروجردی در عهد مشروطيت و در ازادی نسبتاً مناسب و موقت فضای سياسی پس از شهريور بيست بسيار جلوتر از امروز ما ايرانيان در فهم حقايق سياسی و پايداری بر ايده های رهائی بخش کوشيده اند هيچ شکی نيست، اما چگونه است که ما سالها پس از انان هنوز بدرستی و بواقع نه به فهم مطلوب از انچه ميخواهيم و نه در ايجاد ساختار بدانچه شايستگی مان است دست نيافته ايم، در کجا اشتباه کرده ايم، در کدام نقطه از ريل اصلی خارج شده به فريب چه کسی به بيراهه رفته ايم!؟ ما که زودتر از ديگر ساکنين اين منطقه نفت خيز و قبيله سالار با تلاش خود به مجلس و قانون اساسی دست يافته ايم چرا هنوز به دمکراسی نرسيده، از داشتن مطبوعات ازاد و فضای نقد و بررسی حکومت و جوانبش محروم مانده ايم!؟ ما که سالها نمايندگان ازاديخواهی چون مصدق را در پارلمان کشور داشته ايم چرا هنوز از داشتن مجلسی ملی و مدافع حقوق مردم بی نصيب مانده ايم؟ ما که در گذشته سر سپرده مشروطيت بعنوان قوه محرکه ملت در راه کسب ازادی بوده و با ايجاد مجلس ملی مظفر بی نوا را به تمکين از مردم واداشته ايم چرا هنوز به الفبای دمکراسی در حکومت دست نيافته رسيدن به ارمانهای پدرانمان را دست نيافتنی تر از گذشته ديده ايم!؟ کجای کار ملت ما اشتباه بوده و اطمينان به چه کسی ميهن ما را به اين روز انداخته است؟
ما ايرانيان بارها از محل تعلق خاطرمان به اراء مذهب و اوهام شبه مذهبی و باورمان به راستی و صداقت ملايان ان حاملان شعائر دينی ضربه خورده از رسيدن به ارمانهای ملی باز مانده ايم، ما فراوان از محل تعصب به شعائر غير بومی و بظاهر دينی و توجه به خرافات و تخيلات مذهبی ساخته و پرداخته اين وان و بر گرفته از فقاهت اسلام انگليسی فرصتها را از کف داده وطن را از رونق باز داشته ايم؟ و اين روند همچنان چون گذشته سياه ميهن در عهد قاجار در جريان بوده هنوز هم هزينه های بيهوده بسياری را به ايران بواسطه اميال اين لباده پوشان غير ايرانی تحميل ميکند. بر خلاف گفته ان استاد شهيد، دکتر علی شريعتی که بدرستی فرمود در پای هيچ سند خيانت باری در گذشته تاريخ کشورمان امضاء هيچ اخوندی نيست، در سايه تنظيم و تحميل تمامی اسناد خيانت در اين کشور عزيز تصوير ناروشنی از ملايان در پشت پرده خيانت به ميهن ديده شده، در پس پرده حقارت اغلب اين اسناد ذلالت، نفوذ و تاثير گذاری اخوندی وابسته ديده ميشود که راه جفای به مردم و جلب رضايت بيگانه را به مراتب هموار کرده است. مگر مخالفت با حق رای بانوان در گذشته بدست صنف روحانی به جهت ممانعت از رأی مؤثر بخش قابل توجهی از نفوس کشور در تعيين سرنوشت ميهن به جز اين است؟ يا ايستادگی ملايان در برابر واگذاری ارضی کشاورزی به دهقانان عامل بر زمين بدلايل منفعت صنفی و بر ضد بخشی از محرومين جامعه از اين مبحث جداست؟ مگر جلوگيری از توليد نفت شش ميليون بشکه ای در روز بعنوان اولين توليد کننده در اوپک و از دست دادن سهميه منطقه ای و جهانی ميهنمان در بين صاحبان نفت پس از اتفاقات ۵۷ کمتر از اين موارد به ميهن ما ضربه زده است؟ يا کمک پنهانی و شبانه کاشانی(جلسه با زاهدی) منجر به براندازی دولت ملی دکتر محمد مصدق با استدلال ترس از نزديکی دولت ايشان به کمونيزم و به ياری غرب از اين قاعده مثتثنی است!؟ مگر فروش زمين قبرستان قديمی تهران پشت بازار کفش دوزها توسط شيخ فضل الله نوری و با کمک امام جمعه منفور تهران( داماد مظفرالدين شاه) به بانک استقراضی روس از همين مقوله نيست؟ مگر در فردای قتل امير کبير امام جمعه تهران (داماد ناصرالدين شاه) به شاه به سبب قتل امير ايران تبريک و تهنيت نگفت؟ مگر ترور دکتر فاطمی بدست عبد خدائی (عامل ماسونی) بظاهر دين دار و فدائی اسلام به هدف جلب رضايت دولت ف.خ.ی.م.ه انجام نگرفته، عامل ترور ان دشمن انگليس(فاطمی) امروز بر مسند ان شهدای ازاده به دروغ و گزافه ننشسته است!؟ چرا عامل ترور ازاده ای چون فاطمی امروز در اين کشور مرتبت داشته از موقعيت ممتاز بهره مند ميباشد!!!؟ چرا روحانيون و سياسيون دگر انديش و مخالف با اصل تحميلی/ جعلی خلافت فقيه در طی زمان به مرور و به اشکال مختلف حذف شده اند!؟ مگر نمونه اوليه طرح اين موضوع به عهد مشروطه و دسيسه نوکران بيگانه با طرح موضوع مشروعيت بجای مشروطيت بر نگشته، حضرت ايت الله اخوند خراسانی و در ادامه حضرت ايت الله بروجردی روحانيون را از ورود به اين مبحث و اشاعه ان به دليل مغايرت با شرع حذر نداده مانع نگرديدند!؟ مگر در سال ۵۷ با فريب ملت از طريق رواج خرافه و بر ماه نشاندن انسانی زمينی و با دروغی غرب ساخته بجای تاج پادشاهی، عمامه ملايان را به ايران تحميل نکرده اند؟ مگر همين ملايان قبلاً نميگفتند که شاه ظل الله و سلطنت سايه و حکومت خدا بر زمين است و هم انان امروز نميگويند که ولی نائب امام زمان و خلافت(ولايت) حکومتی الهی است!؟ مگر همين ملايان انزمانکه رضا شاه در صدد براندازی سلطنت قجر و ايجاد حکومت جمهوری در ايران بود نگفتند که سلطنت وديعه الهی برای مردمان بوده، با همين سخنان مانع از او نشده به خواست حکام ان جزيره قديمی مانع اعتلای ايران نگرديدند؟ مگر در همين اتفاقات پس از ۸۸ و بلوکه ۵/۱ ميليارد پوند پول ملت ايران در لندن با يک سفر کوتاه و چند روزه اق مجتبی ان مبلغ ازاد نگشته پس از ان در حسابهای خارجی ايشان گم نگشت!؟ مگر جلسه مخفيانه و پنهانی نيک براون با جواد لاريجانی به جهت جلب نظر، توجيه و پذيرش ارباب در قبول دولت اصلاح بعنوان سوپاپ تخليه فشار روحی مردم برای رفع خطر از نظام دينی برگزار نگرديد!؟ در اين حال بحث استقلال سياسی نظام فعلی، مشمئز کننده، گزافه و بازی با افکار مردم است! استقلال سياسی حکومت ملايان از ارباب قديمی ايشان و کانونهای ماسونی در ايران در حاليکه عوامل حجتيه( لژ ماسونی) اکثر مناسب حکومتی از جمله پست خلافت فقيه را در اختيار دارند نيز از ان حرفهای توهم زاست!!؟ واقعاً که..... به لطف اقايان مفهوم استقلال واقعی را نيز درک نموده ايم!!! راستی بهای هزار ميليارد دلاری فروش نفت در طی سی سال حکومت اين کوته نظران در کجا هزينه گشته، در چه محلی و بنام چه کسی پس انداز شده است!؟
از طرفی بذل و بخشش ثروت نفتی ايران به چشم باداميهای بنجل ساز و بسط بازار فروش کالاهای نامرغوب ايشان در اين سرزمين هم واقعاً از ان نشانه های بارز استقلال و پاک دستی ملايان حکومتی است!!! ۱۶۰۰ ميليارد دلار پول نفت ملت ايران در يک قرارداد منعقده و سی و اندی ساله ما بين شرکای چينی/ روسی و شرکتهای وابسته به بيت شيطان تقسيم گشته، بيست درصد از ان پروژه خيانت بار نيز عايدی و سهم ملت ايران(مالکان واقعی نفت)ميگردد و ما خوشحال و شادان از اينهمه استقلال و پاکی سرشتی بيت و خاندان معظم شيطان!!! نگارندگان و مؤثرين بر تنظيم عهد نامه ترکمانچای روسی در عهد قاجار ذليل کجايند تا روسفيدی خود را در پس عقد اين خيانت نامه تحميلی اخير ببينند و کلاه احترام سرسپردگی را در برابر اين شيادان دين فروش از سر بردارند!؟
از انطرف هم پس از سالها مجادله کلامی، قلمی و قدمی، ملت به حقايق پنهان دست يافته، در پس وقايع دزدی ارايش به حقيقت وجودی رژيمی خائن و از اغاز فاسد پی برده، پس از قتل فرزندانش و جنايت در حق نواميسش، مردم به نقطه بی بازگشت لزوم تغيير ساختار قدرت در ايران عزيز رسيده، حکومت را فاقد مشروعيت ميدانند و دوستان بدنبال کسب مشروعيت در منظر جهانی از طريق ترتيب شراکت مردم در انتخابات نمايشی مجلس حکومتی هستند!! وای بر ما از اينهمه زبونی، دنائت و پليدی رايج در بين سياستمداران حاضر در کشورمان!! وطن پرستان و نجبايمان را کنار گذاشته به مشتی دجاله شيطان صفت، ازمند و نوکر بيگانه دلخوش کرده ايم!! وای بر ما، وای بر اينده فرزندان ما و وای بر اينده دين و دينداری در اين کشور صاحب ايين کهن از پس اينهمه پليدی مروجان دروغين دين و راويان متقلب مذهب!!
ثمره شرکت مردم در انتخابات نمايشی پيش رو فقط حامل پيام جهانی مشروعيت دوباره برای اين رژيم ددمنش و سفاک است و اين خيانتی بزرگ به روح شهدای سبز و مجروحان و اسرای ملی است، انجام اين امر خيانت به موسوی و کروبی ان ازاد مردان ميهن دوست و سرافرازی است که حتی در حبس و حصر نيز از حقوق ملت کوتاه نيامده، ستم و خيانت به ملت را پذيرا نگشته اند. ايا در پس انجام ان، تاريخ کوتاهی و قصور ما را نسبت به اين دو اسطوره ملی خواهد بخشيد؟ ايا ما نيز چون قصور کنندگان نسبت به مصدق و دولت قانونيش به لعن ايندگان در قصور و کوتاهی نسبت به رئيس جمهور منتخب جناب موسوی و يار وفادارشان اقای کروبی دچار نخواهيم شد، زمانی به فريب و خدعه کاشانی مصدق را رها نموده به روزمرگی و خمودی پس از ان گرفتار شديم، ظاهراً امروز نيز چون ديروز ميهن به شگرد و بازی خاتمی به درد فراموشی و کوتاهی در برابر موسوی/ کروبی دچار شده، حريت ان مردان ملی را فراموش خواهيم کرد، که اين شأن ايرانی ازاده نبوده از شرافت انسانی هم به دور است.
ما نيازمند انيم که به عهدمان با ان دو عزيز وفادار مانده، به هنگام نگارش تاريخ به ايندگان پاسخگو باشيم. رژيم منحط و فاسد ملايان سالهاست که برای جلوگيری از همدلی و همراهی ملت، در جامعه با ترويج اين مثل که کلاه خود نگه دار تا باد نبرد، عزم کرده است تا مردم فقط به منافع شخصی فکر کرده نابودی ديگران را نديده، از همفکری، همدلی و همراهی با هم دور بمانند، تا در زمان مناسب به حساب هر کدام از احاد ملت جدا از هم رسيده، ارزوهامان را با جدائی از هم دفن نمايند، که اين مغاير با هويت ملی و شرافت ايرانی است.
فرصتها را به اذن اين و ان و بسادگی از کف ندهيم که اينبار گريبان اين رژيم فاسد در دستان ماست، و اين فرصتی مغتنم برای شبيخون به دشمن ميهن در جلوگيری از ترويج خرافه، دروغ و فريبی ديگر برای سرقت مجدد اراء مردم است. ايران بايد يک بار و برای هميشه ازاد شده از چنگ ديو صفتان و رياکاران رها گردد، اين خواستی ملی و ديرينه است که تا حصول به ان بايد که از پای ننشست.
ايران پاينده و سربلند/

از: گويا