پرونده هستهای و گفتار شبهبرانگیز رهبر
م رها
در حالیکه فشارهای کمر شکن ناشی از تورم و بیکاری در ایران رو بافزایش
است و فساد، اختلاس، اختناق و پرونده کودتای انتخاباتی اعتماد همگانی
نسبت به حاکمیت را به شدت خدشه دار کرده است، اخبار و شایعات حمله
نظامی به ایران نیز دلهره و دلواپسی ایرانیان نسبت به شرایط موجود و
آینده فرزندانشان را دوچندان کرده است. پرونده هستهای ایران که همچون
زخم چرکینی هر از چندگاه سر باز میکند و درد و رنجهای ناشی از
نارساییهای دیگر را تحت الشعاع قرار میدهد در چرخه ی پر خطر بی
تدبیری، قدرت طلبی منطقهای و آرمانگرایی حاکمان مستبد گرفتار شده است
و این درحالی است که مردم ایران یعنی صاحبان اصلی کشور از تأثیر گذاری
بر مسیر آن بکلی محروماند.
جمهوری اسلامی همواره بر صلح آمیز
بودن هدفهای برنامههای هستهای کشور تأکید کرده اما در عمل در اعتماد
سازی برای آژانس اتمی و جامعه جهانی ناکام مانده است. حاکمیت
بیاعتمادی نهادهای جهانی را ناشی از توطئه و فشار آمریکا بشمار
میآورد و مدارک موجود مبنی بر انحراف پروژه هستهای از هدفهای صلح
آمیز را بی اعتبار و ساختگی میخواند. اما واکاوی گفتار رهبر جمهوری
اسلامی و توجیههای وی در مورد پافشاری ایران بر دست یابی به توان
مندیهای هستهای نیز، ادعای صلحآمیز بودن برنامه هستهای کشور را با
تردیدهای جدی روبرو میسازد.
۱- تامین سوخت نیروگاههای
هستهای؟ یک سال پیش از انکه تأسیسات مخفی هستهای ایران در
نظنز و اصفهان در سال ۱۳۸۴ فاش گردد، رهبر ایران در جمع دست اندرکاران
جهاد دانشگاهی اظهار داشت: "مسالهای كه ما با جدیت بدنبال آن
هستیم استفاده از دانش هستهای در مصارف گوناگون غیر نظامی از جمله در
تامین سوخت نیروگاه اتمی بوشهر است." این سخنان در حالی ایراد میشد که
براساس قرارداد تکمیل نیروگاه بوشهر که چندین سال پیش از آن امضاء شده
بود دولت روسیه متعهد میشد سوخت نیروگاه اتمی بوشهر را تأمین کند!
افزون براین تا کنون هزاران سانتریفوژ در تأسیسات هستهای ایران نصب
شده است و هزاران کیلو گرم اورانیوم غنی شده انبارگردیده است بدون انکه
نیروگاه تازهای برای مصرف انان احداث شود.
۲- عدم وابستگی
به خارج؟ در همین گفتار رهبر تأکید کرده است که "[تولید سوخت
هستهای] ضرورتی اساسی است چرا كه اگر ملت ایران نتواند این نیاز اساسی
را در داخل تامین كند باید به كشورهای دیگر وابسته شود و هرگاه آن
كشورها به هر دلیلی از جمله مسایل سیاسی یا بین المللی از دادن سوخت
نیروگاه خودداری كنند، ایران عملا از استفاده از امكانات نیروگاهی خود
محروم خواهد شد." وی در حالی از لزوم عدم وابستگی در تأمین سوخت
هستهای سخن به میان اورده است که براساس
گزارش رسمی دولت به آژانس اتمی، منابع قطعی شناخته شده اورانیوم در
ایران تنها ۴۹۱ تن و منابع احتمالی قابل بهره برداری آن ۸۷۶ تن اعلان
شدهاند.
کارشناسان مهندسی معدن دانشگاه بیرجند نیز به این نتیجه رسیدهاند
که " که ما به هیچ وجه دارای منابع قابل اعتنای اورانیوم که بتواند
نیاز بلند مدّت ما را جهت برق هستهای تامین کنند نیستیم و تامین برق
از نیروگاههای اتمی بدون تامین سوخت از خارج مقدور نیست و حتّی اگر
غنی سازی را هم به حدّ کمال انجام دهیم چارهای بجز وارد کردن اورانیوم
(منظور ماده معدنی اورانیوم) از منابع خارجی که بطور عمده در کنترل
کشورهای خاصّی هستند نداریم و اصولا بحث خود کفائی کشور در این مورد
بنظر نمیرسد که بر مبنای اطلاعات صحیحی طرح شده باشد."
۳-
مشکلات زیست محیطی؟ از دلایل دیگر رهبر برای توجیه استفاده از
انرژی هستهای
پایان پذیری سوختهای فسیلی و نارساییهای زیست محیطی ناشی از مصرف
آنها اعلام شده است. رهبر ایران بخوبی میداند که منابع نفت و گاز کشور
بمراتب بیشتر از منابع معدنی اورانیوم است و نگرانی ایشان در این مورد
بی پایه است. افزون برین دلسوزی ایشان برای محیط زیست با توجه به
کارنامه فاجعه بار جمهوری اسلامی در نابودی جنگلها، آلودگی اسفناک هوای
شهرهای بزرگ و خشک شدن بسیاری از تالابها و وضعیت غم انگیز دریاچه
ارومیه و رودخانه کارون و زاینده رود و غیره بیشتر به لطیفه شبیه است
تا برهانی عامه پسند.
افزون براین کشور ایران از منابع بی
انتهای انرژیهای پایدار همچون انرژی خورشیدی و بادی برخوردارست که
بهره برداری از آنها راه حل بمراتب کارسازتر و امن تری برای حفظ محط
زیست و تضمین کننده نیازهای نسلهای آینده است اما دولت ایران برای
بهره برداری از آنها بجز اجرای طرحهای نمایشی اقدام مهمی انجام نداده
است.
برپایه
تحقیقات کارشناسان، ایران برروی کمربند خورشیدی جهان قرار گرفته
است و از فرصتهای شایان توجهی برای بهره گیری از این انرژی
برخورداراست. "به طوری كه میزان تابش متوسط روزانه آفتاب به ۴ كیلووات
ساعت بر متر مربع میرسد." همچنین ایران از امکانات بسیار خوبی برای
بهره برداری از انرژی بادی نیز در اختیار دارد. بطوری که "توان بالقوه
انرژی باد در سایتهای مطالعه شده حدود ۶۵۰۰ مگا وات (۶۵۰۰ برابر ظرفیت
تولید برق نیروگاه هستهای بوشهر) بوده و اكثر نقاط دارای پتانسیل، در
مناطق شرقی كشور واقع شدهاند."
۴- قدرت طلبی منطقهای،
آرمانگرایی و نقض حقوق بشر از آغاز تشکیل جمهوری اسلامی، رهبران
ایران صدور انقلاب را یکی از هدفهای مهم خود قرار دادهاند. جنگ میان
ایران و عراق با شعار "راه قدس از کربلا میگذرد" کشور را برای ۸ سال
درگیر جنگی خانمانسور ساخت که جز صدها هزار کشته و صدها ملیارد دلار
زیان مالی و زیر ساختی و تحکیم استبداد دینی نتیجه دیگری برای ملت
ایران بدنبال نداشت. تشکیل سپاه برونمرزی قدس، کمکهای مالی و تسلیحاتی
گسترده به اسلامگرایان افراطی و واپسگرا در لبنان وغزه، صدور پنهانی
اسلحه به نیجریه، تلاش ولی مطلقه فقیه به ایفای نقش اولی الامر مسلمین
جهان و تلاش در هدایت جنبشهای آزادی خواهانه کشورهای عربی بسوی تشکیل
حکومت اسلامی و غیره نمونههای شناخته شده از بلند پروازی حاکمان در ۳۲
سال گذشته است. بی سبب نیست که رهبر ایران هدف دست یابی به فناوری
هستهای در مقیاس صنعتی را با کلماتی پر زرق و برق چنین توضیح میدهد:
"آمریكاییها میدانند كه اگر ایران اسلامی و ملت ایران بر قله رفیع
این فناوری بایستد سخن حق او كه دعوت به استقلال و عزت و سرافرازی است
در افكار عمومی جهان به ویژه مسلمانان، نفوذ بیشتری خواهد یافت و
دشمنان ملت از همین مساله ناراحت و نگرانند."
نقض آشکار حقوق
بشر و اعمال تبعیضهای گوناگون علیه زنان، اقلیتهای قومی و دینی و
دگراندیشان و غیرخودیها به یکی از ویژگیهای نهادین جمهوری اسلامی
تبدیل شده است. این رژیم دریافته است که بدون سرکوب آزادیهای سیاسی و
مدنی و محروم کردن مردم ایران از حق تعیین سرنوشتشان پایدار نخواهد
ماند. از اینروی در کنار سرکوب وحشیانه اعتراضها و پرکردن زندانها از
مخالفان سیاسی، از پرونده هستهای کشور به عنوان ابزاری برای در سایه
قرار دادن اتهامات حقوق بشری و امنیتی کردن فضا بهره گیرد.
افزون برین "توهم توطئه" در تارپود گفتمان و پندارهای رهبر کشور ریشه
دوانده است که برپایه آن غرب هر روز به دنبال بهانهای برای سرنگون
کردن جمهوری اسلامی است و دستیابی به این فنآوری راهی برای بسیج ملی
در برابر آمریکا بشمار میآید.
"آمریکا
و غرب دست از سرما برنخواهند داشت. اگر در این مسئله کوتاه بیاییم
مسئله دیگری را مطرح خواهند کرد و این مسیر نقطه توقفی ندارد و تا
سرنگونی پیش خواهند رفت، بنابراین بهتر است یک جا بایستیم... بهترین
نقطهای که میتوان روی آن ایستاد مسئله انرژی هستهای است، زیرا در
مورد انرژی هستهای میتوانیم یک اجماع ملی را بهوجود بیاوریم و در
برابر آمریکا افکار عمومی را کاملاً پشت سرخود داشته باشیم. اما اگر
روی حق انرژی هستهای نایستیم فردا حقوق بشر و پس فردا تروریسم را مطرح
میکنند و در آن موارد به هیچ وجه نمیتوانیم چنین وحدتی را در داخل در
برابر آمریکا ایجاد کنیم."
پرونده هستهای، منتقدین و
مخالفان دمکرات ادعای رهبر ایران به صلح آمیز بودن فعالیت
هستهای با توجه به توجیههای بیپایه رهبر و عملکرد حکومت در این
زمینه با تردیدهای فراوان روبروست. این فعالیتها نه تنها تاکنون
استقلال کشور و سربلندی ایرانیان را تأمین نکرده است بلکه سبب انزوای
بیشتر کشور نیز شده است. تحریمهای اقتصادی تسلط دولتهای رانتخوار
روسی و چینی بر بازارهای کشور و کاهش سرمایهگذاری در نفت و گاز را به
دنبال داشته و این فرصت را به همسایگان داده است که بهره برداری از
میدانهای گازی و نفتی مشترک را تا دهها برابر بیشتر از ایران توسعه
دهند. افزون براین کشور در معرض تهدیدها و دخالتهای نظامی خارجی قرار
گرفته است. شعار حق انرژی هستهای تنها به منظور دست یابی به هدفهای
قدرت طلبانه منطقهای و حفظ قدرت مطلقه جناح حاکم در داخل کشور دنبال
میگردد و بهیچ وجه نمیتواند از پشتیبانی منتقدین و مخالفین دمکرات
برخوردار شود. باید جمهوری اسلامی را وادار ساخت در کنار رعایت حقوق
بشر در کشور، فعالیتهای هستهایاش را در چهارچوب یک برنامه ملی تأمین
انرژی با بهرگیری حداکثری از امکانات انرژیهای پایدار (خورشیدی و
بادی) تنظیم ساخته در برابر افکار عمومی داخل و نهادهای جهانی با
شفافیت کامل عمل کند.
۲۷ آبان ۱۳۹۰
از: ايران امروز
|