بازگشت به صفحه اول

از اخبارروز

 
 

 

بيانيه شماره دو سازمان دانش ‌آموختگان ايران اسلامی (ادوار تحكيم وحدت)
موجبی برای شرکت در انتخابات نمی بينيم

به دليل عدم تحقق پيش شرطهای ذكر شده در بيانيه قبلی خود برای انتخابات اعم از آزادانه، عادلانه، سالم و موثر بودن و با توجه به اين كه هيچگونه عزم جدی در تغيير رويه حاكميت برای تحقق اين شرايط نمی بينيم، با وجود تاييد سلامت نفسانی و صداقت كانديدايی چون دكتر معين و اذعان به صراحت در شعارها و برنامه‌های ايشان، به دليل فقدان ضمانت‌های كافی جهت تحقق اين برنامه ها، در شرايط حاضر موجبی برای شركت در انتخابات نمی يابيم
 

سه شنبه ٢۴ خرداد ١٣٨۴ – ١۴ ژوئن ٢٠٠۵

در شرايطی پای به آستانه انتخابات نهم رياست جمهوری مي‌نهيم كه سرعت تحولات داخلی و پيرامونی كشورمان و پيچيدگی شرايط و تفاوت در اولويت‌های نيروهای تحول خواه، مانع از شكل‌گيری اجماعی واحد برسر چگونگی حضور يا عدم حضور در اين انتخابات گرديده و تفاوت در عمل و تشتت در آرا را بهمراه آورده است. ساخت متصلب قدرت سياسي، دو مرحله‌ای نشدن انتخاب و سلب توان انتخاب آزادانه از جمهور، در كنار سيطره نهادهای انتصابی بر نهادهای انتخابی و فقدان توان و اختيار در نهادهای انتخابی برای تحول و همچنين اصرار حاكميت در ناديده انگاشتن ركن جمهوريت و تضييع حقوق شهروندی و به رسميت نشناختن حق آزادی عقيده و بيان ، آزادی اجتماعات و ترك تازی مقربان و خودسران وابسته به مراكز قدرت بهمراه پريشانی در مديريت اجتماعی و آشفتگی در حوزه اقتصادي، بحران در حوزه سياسی توان و ضمانت و رخصتی در راهبری بحران‌ها و رفع پريشاني‌ها برای جايگاه رياست جمهوری در اين ساختار باقی نگذاشته است.
حاكميت سياسی بي‌هيچ ايجاد انگيزه و ارضاء حوائج ملی و بدون پرداخت بهاء مشاركت حداكثری و تنها با تكيه بر جو‌سازي‌های عوام فريبانه بر حضور مردم در پای صندوق‌های رای تاكيد مي‌كند در حالی كه زندانيان عقيده و بيان همچون گنجي، زرافشان، صابر، رحماني، عليجاني، و زندانيان باقی مانده از فاجعه كوی دانشگاه و بسياری از زندانيان سياسی را همچنان در حبس نگاه داشته است و مطبوعات توقيف شده در تعليق فراموشي‌اند و دانشجويان آزاديخواه همچنان در محاق احضار و ايذاء به سر مي‌برند (آنچنان كه آخرين نمونه از آن را در نحوه برخورد و مواجهه با اعتراض شجاعانه و قابل تقدير اعضاء انجمن دانشجويان جمهوري‌خواه دانشگاه يزد شاهديم).
در چنين شرايطی ترديدها برای باز گردندان و واگذاری پاسخگويی به متوليان حقيقی مصائب جاری به رويكرد عدم شركت نزديك است، تا مرجع حقيقی توليد بحران‌ها عيان شود و قدرت غالب، خود پاسخگوی فقر و فساد و تبعيض موجود باشد..
از سوی ديگر تعليق استراتژی و فقدان تحليل واحد از وضعيت موجود و پيچيدگی شرايط بهمراه افول مرجعيت سياسی و فقدان جنبش اجتماعی در كنار نگرانی از سركوب و انهدام دستاوردهای اصلاحات، پراكندگی در عمل و تفاوت در انتخاب و ترديد را در پيش روی دموكراسی خواهان و تحول طلبان ايران قرار داده است.
سازمان دانش‌آموختگان ايران اسلامی (ادوار تحكيم وحدت) ضمن مثبت دانستن طرح برخی شعارها و برنامه‌های سه كانديد‌ای اصلاح طلب و توسعه‌گرای موجود،
اولا: شرايط حاضر بدليل عدم تحقق پيش شرطهای ذكر شده در بيانيه قبلی خود برای انتخابات اعم از آزادانه، عادلانه، سالم و موثر بودن و با توجه به اين كه هيچگونه عزم جدی در تغيير رويه حاكميت برای تحقق اين شرايط نمي‌بيند با وجود تاييد سلامت نفسانی و صداقت كانديدايی چون دكتر معين و اذعان به صراحت در شعارها و برنامه‌های ايشان به دليل فقدان ضمانت‌های كافی جهت تحقق اين برنامه ها، در شرايط حاضر موجبی برای شركت در انتخابات نمي‌يابد. هر چند كه معتقديم حاميان و رای دهندگان به ايشان و اكثريت خاموشی كه در انتخابات شركت نمي‌كنند حامل يك پيام مي‌ياشند كه در مصداق و تاكتيك و شيوه اعتراض در تفاوتند و بر آرمان و هدف مشترك.
ثانيا: اين سازمان هر‌گونه تحول و تغيير و اصلاح امور را در كشور مبتنی بر حضور جنبش اجتماعی پر تحرك دانسته و حضور صرف قدرت بدون چنين پشتوانه‌ای را نه تنها موفق نمي‌داند؛ بلكه عاملی جهت افزايش شكاف نيروهای سياسی از جامعه و افزايش بي‌اعتمادی نسبت به اين جريانهای سياسی تلقی مي‌نمايد. ثالثا: طرح جبهه دموكراسی خواهی و حقوق بشر برای پيگيری اصلاحات ساختاری و تحرك و تقويت جنبش اجتماعی را به عنوان يك ضرورت عينی به رسميت مي‌شناسيم چرا كه در شرايط نبود تحليل يكسان، افول مرجعيت و راهبری سياسی و اجتماعی و نبود جنبش اجتماعی موثر و حاضر در عرصه عمومي، تشكيل چنين جبهه‌ای مبتنی بر اعلاميه جهانی حقوق بشر با حضور تمامی نيروهای ترقي‌خواه ايران يك الزامی تاريخی است سامان جبهه‌ای فراگير فارغ از هرگونه مرزبندی ايدلوژيك معرفتي، اقتصادی و سياسی و مرزبندی خودی و غيرخودی با اعتقاد بر پيگيری مسالمت‌آميز روند دموكراتيزسيون قدرت، برای بدست آوردن اعتبار و منزلت ملی و انسجام در بيان خواسته‌ها و رهبری پيام ملت آرزوی ديرينه تمامی نيروهای ترقی خواه و آزادی طلب ايران است.
اما تاكيد مي‌كنيم كه تشكيل چنين جبهه‌ای برای پيشبرد دموكراسی و دفاع از حقوق بشر و تدوين پروتكل‌ همكاری براساس تفاهم و اجماع و همچنين مطالبات مشترك نيروهای تحول‌خواه مبتنی بر فرايندی دموكراتيك فارغ از موضع گروه‌ها در خصوص شركت يا عدم شركت در انتخابات اخير، و نه تنها بهره‌بردن از نام آن در فضای انتخاباتي، به‌عنوان يك رويكرد ايجابی بايد پس از انتخابات در دستور كار همه نيروهای تحول‌طلب و خواهان دموكراسی باشد بلكه قطعا در فردای روز بيست و هفت خرداد با نزديكی و اشتراك بيشتر تحليل‌های بين نيروها و گروههای فعال سياسی و دموكراسي‌خواه امكان اجماع و رسيدن به خواست‌ها، استراتژي‌ها و تاكتيك‌های مشترك فراهم خواهد بود.

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به انتخابات