بازگشت به صفحه اول

از جبهه ملی ايران برون مرز

 
 

 

فرشته ی نجات در دورِ دوم انتخابات

    انتخابات کاندیداهای "خودی" موردِ قبول شورای نگهبان، در دور اول به نتیجه نرسید زیرا، هیچ  کس بالای 50 درصد مجموعه آرای ریخته شده را بدست نیاورد. هم معین که کاندیدای اصلاح طلبان بود و هم کروبی که می پنداشت نوبت اوست، به  تقلب و دخالت سپاه و بسیج در انتخابات اعتراض کردند.

  هاشمی رفسنجانی هم که بیش از همه رأی آورده بود این دخالت ها را تقبیح کرد. نفر دوم پس از هاشمی رفسنجانی، احمدی نژاد شهردار تهران است که در میان مردم چندان شناخته نبود اما، در سابقه ی خود نشان داده با پشتیبانی دسته هایی از سپاه و بسیج، علاقه مند به استقرار اسلام طالبانی در ایرانست.

   اینکه آیا قرار گرفتن رفسنجانی و احمدی نژاد در رأس انتخاب شدگانِ دور اول به طور طبیعی پیش آمده یا با نقشه ی قبلی ترتیب داده شده در اینجا مورد بحث ما نیست اما اکنون که به هر حال چنین پیش آمده، موجی راه افتاده که به بهانه ی جلوگیری از "کودتای" احمدی نژاد و بنیان گرایان، رفسنجانی را بر دوش میلیون ها مردمی که در دور اول شرکت نکردند، سوار کند و به عنوان رییس جمهور منتخب بیست، سی میلیون رأی دهنده به جهانیان معرفی کند. رفسنجانی که پس از دادگاه میکونوس جرأت نداشت از ایران خارج شود و در صحنه ی بین المللی پا بگذارد، اکنون نه تنها در مقام رییس جمهور که به بعنوان فرشته ی نجات برای "همه ی ایرانیان" سر برمی کشد. رفسنجانی مهرۀ اصلی رژیم اسلامی و مظهر همه ی جنایات و مفاسد و چپاول ها و بی کفایتی های این حکومت بوده است، مردم آگاه ایران نباید اجازه دهند این مُجرم بین المللی با آرای آنان جان تازه بگیرد.

   آیا در "پناه بردن" به رفسنجانی منطق درستی وجود دارد؟ دلیلی که ارایه می شود نگرانی از "کودتای" بنیادگرایان است. اما از طرفی میزان نابسامانی های داخلی و از طرف دیگر جو بین المللی جایی برای تنش های تازه و اضافی نمی گذارد و رژیم اسلامی را با مشکلات بیشتر رو به رو می سازد به طوری که، با وجود بیگدار به آب زدن های سران رژیم به نظر نمی رسد، برنامه چیزی غیر از انتخاب نهایی رفسنجانی باشد و پیدا شدن سر و کله ی احمدی نژاد در این میان همان نقش مترسک را دارد که خلق الله را به سوی رفسنجانی بفرستد. شرکت گستردۀ مردم از بیم نابجای انتخاب احمدی نژاد هم جنایات رفسنجانی را می شوید و هم حکومت اسلامی را در ادعای مشروعیت خود بی پرواتر می کند.

   آوردن رفسنجانی با طبل پیروزی، در نقش فرشته ی نجات، سوار بر شانه های مردمی که از پایمال شدن حقوق و از محرومیت های زندگی در رژیم مافیایی ساخته ی او به تنگ آمده اند، همانقدر برای جنبش ملی و آزادی خواهی زیانبار است که کودتای طالبانی احمدی نژاد. با این تفاوت که دومی صف بندی ها را مشخص تر می کند و خصوصیات اصلی حکومت اسلامی را به نمایش می گذارد در حالی که علم کردن رفسنجانی که مظهر رژیم مافیایی است چندین مرحله از مشروعیت زدایی این حکومت در سال های گذشته را خنثی می کند گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته، حکومت جمهوری اسلامی به راحتی ادامه دارد و مردم هم که خود با رأی خود- صرفنظر از "اختلاف سلیقه ها"- به دنبال همین حکومت و مهرۀ اصلی آن راه افتاده اند یعنی، راه حلی جز حکومت مافیای اسلامی وجود ندارد!

   رفسنجانی راه حل نیست، خودِ مسأله است. 

   راه حل واقعی افشای این "راه حل رفسنجانی" و خط کشی دقیق با آنست.

   دور دوم نمایش انتخابات کاندیداهای شورای نگهبان را به خودشان واگذاریم.

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به انتخابات