[بازگشت به صفحه اول]
 از ايران امروز
 
بيانيه ٢٥٥ فعال سياسی، فرهنگی و دانشگاهی درباره
نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری
  • پرسش مهم اين است كه پس از برگزاری ٨ دوره انتخابات رياست جمهوری ، آيا خيری برای مردم ايران در انتخابات دوره نهم نهفته است؟
  • برگزاری انتخابات آزاد، سالم و رقابتی بدون تامين پيش شرط‌های اجتناب‌ناپذير آن معنا و مفهمومی ندارد. در فصل سوم قانون اساسی ، حقوق و آزادی‌های اساسی ملت و در فصل پنجم آن ، راه‌های اعمال حق حاكميت ملت تصريح شده است. بدون تحقق و تامين اين حقوق – كه از جمله آنها ، آزادی احزاب ، اجتماعات ، و مطبوعات می‌باشد – اعمال حق حاكميت ملت افسانه‌ای بيش نخواهد بود.
  • بيانيه ٢٥٥ فعال سياسی، فرهنگی و دانشگاهی در مورد شرايط انتخابات آزاد و سالم
    نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری

    به نام خدا
    رهبر انقلاب اسلامی ايران ، پيش از پيروزی آن ، و مسئولان و گردانندگان جمهوری اسلامی ، از آغاز تاسيس ، پيوسته وعده تحقق آرمان‌های آزدی ، استقلال و زندگی بهتر، عادلانه و آزادانه را داده‌اند. انقلاب اسلامی ايران مشروعيت نقد تند رژيم پيشين و مبارزه برای براندازی آن را ، در سركوب سياسی توسط آن رژيم ، فقدان آزادی‌ها ، وجود اختلاف طبقاتی و وابستگی شديد حكومت به قدرت‌های بيگانه به دست آورده بود. اما اكنون ، ٢٦ سال پس از پيروزی انقلاب و بيش از دو دهه حكومت به نام خدا و دين ، رويكرد و عملكرد نظام جديد، از آن آرمان‌ها بسيار دور شده است. حكومت جمهوری اسلامی، در كنار منازعات گسترده، دامنه‌دار و پايان ناپذير در دورن خود ، در هيچ دوره‌ای نسبت منتقدانش بی‌تفاوت نبوده ، از هر فرصتی برای از هم پاشيدن يا ساكت كردن آنان بهره جسته است. تصميم گيرندگان و دولمتردان نظام ، گرچه در جريان رقابت‌های درونی گاه ‌به گاه گوشه‌ای از بحران‌های جمهوری اسلامی را بازگو می‌كنند ، ، در برابر رقبا و منتقدان ، نظام مطلوب خودرا حكومتی يكه و يگانه و نحوه عملكردشان را بهترين شيوه حاكميت در جهان معرفی و از همه شئون آن دفاع می‌كنند و هيچ گونه اپوزيسيون جدی را بر نمی‌تابند.
    اينك بار ديگر انتخاباتی در پيش رو داريم و تنها چند ماهی به برگزاری نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری باقی مانده است. غلغله‌ای كه در ميان جناح‌های مختلف حاكميت ، بويژه محافظه‌كاران ، برای شركت در انتخابات و معرفی نامزد برپاست حكايت از اهميت ويژه اين دوره انتخابات برای آنها دارد.
    جناح راست و جريان‌های محافظه‌كار وابسته به آن تا پيش از تصرف مجلس ، فغان و فرياد برآورده بودند كه فرصت‌ها و منابع مهم كشور صرف رقابت‌های بی‌فايده سياسی می‌شود و از همين رو، جمعی را به نام آبادگران يك شبه به راه انداختند تا به ظاهر با شعار سازندگی و توسعه – و نه كارهای سياسی به اصطلاح بی‌فايده – وارد معركه سياست شود. اما در مدت نسبتاً كوتاه مجلس هفتم ، روشن شده است كه اين گروه بر خلاف شعارهای پر آب و تابش ، جز به "تصفيه و پاك‌سازی‌های سياسی و فرهنگی و تلاش برای پكپارچه كردن نظام سياسی نه به چيزی می‌انديشد و نه برنامه‌های مشخص و موثری برای تحقق شعارها و وعده‌هايش دارد. از سوی ديگر، گروه‌ها و جناح‌های مختلف وابسته به جريان راست و محافظه‌كار بر خلاف برخی از بيانات اوليه ، در ميان خود دچار تشتت و پراكندگی بر سر تصاحب كرسی رياست جمهوری شده‌اند.
    اما مساله بسيار مهم آن است كه ، مقام‌ها ، مديران و كارشناسان ، هنگامی كه خود نيز همزبان نيروهای منتقد، به كاستی‌های موجود اشاره می‌كنند ، هيچ يك از آنان به اين پرسش پاسخ نمی‌دهند كه سرانجام مسئول اين فساد ، خسران ، توسعه‌نيافتگی و بهم‌ريختگی اقتصادی و اجتماعی كيست؟ و اين كه آيا رويكردهای رايج و مرسوم در كشور تاكنون توانسته است حتی بخشی از شعارهای اساسی انقلاب اسلامی و وعده‌های نخستين رهبران صدر انقلاب را تامين كند و يا به عكس ، كاستی‌ها و ناهنجاری‌ها را تشديد كرده است؟ هنگامی كه سازمان ملل متحد در گزارش‌هايش می‌نويسد كه ، در زمينه رفاه و توسعه يافتگی ، بر اساس شاخص‌های "اميد به زندگی هنگام تولد" ، "درآمد سرانه ملی" و "باسوادی" ، ايران در ميان ١٨٠ كشور جهان ، رتبه ١٠٦ را داراست ، آيا جمهوری اسلامی می‌تواند به خود ببالد و بر مردم فخر بفروشد ، در حالی كه كشورهايی مانند كويت ، بحرين و عربستان در اين گروه‌بندی رتبه ٣٠ تا ٤٠ را كسب كرده‌اند؟ برپايه همين گزارش‌ها از ميان ٢٥٣ شهرستان كشورمان ، ١١٣ شهرستان محروم ، ١١٦ شهرستان نيمه برخوردار و تنها ٢٤ شهرستان ، برخوردار تشخيص داده شده‌اند. همچنين آيا در حالی كه بيش از ٢٠ درصد جمعيت كشور (يعنی بيش از ١٢ ميليون نفر) توانايی مالی‌برای رفع گرسنگی را ندارند و نيمی از مردم (يعنی بيش از ٣٠ ميليون نفر) نيز برای تامين نيازهای عادی روزمره و حفظ سلامت تغذيه‌ای با مشكل رويرو هستند ، آيا گردانندگان جمهوری اسلامی می‌توانند احساس يا ابراز افتخار كنند؟ بررسی اين گونه آمارها را می توان ادامه داد.
    اما در شرايط كنونی ، پرسش مهم اين است كه پس از برگزاری ٨ دوره انتخابات رياست جمهوری ، آيا خيری برای مردم ايران در انتخابات دوره نهم نهفته است؟ و آيا جريان‌ها و چهره‌هايی كه اين روزها بر سر زبان‌ها هستند و از آنان سخن گفته می‌شود ، خواهند توانست گامی در راستای بهروزی ، ترقی و توسعه مردم و كشور ايران بردارند؟
    امضاء‌كنندگان زير، ضمن درك اهميت انتخابات پيش روی ، بر اين باروند كه جهت‌گيری كلی حكومت در طول سال‌های اخير ، بدان گونه نبوده است كه احزاب و نيروهای اپوزيسيون قانونی كشور را نسبت به امكان مشاركت مفيد و موثر در انتخابات خوشبين سازد. در عين‌حال، از آنجا كه نيروهای سياسی در بستر كار و فعاليت‌های مشخص به انسجام دست می‌يابند ، آنان معتقدند كه انتخابات فرصت مناسبی برای مطرح كردن مطالبات مردم و تقويت فرايند گذار به دموكراسی پديد می‌آورد كه نبايد مورد غفلت قرار گيرد و از دست داده شود.
    بنا به جهاتی كه ذكر شد، امضاكنندگان زير تلاش دارند با كليت انتخابات برخورد فعال بنمايند و با توجه به تحليلی كه از شرايط كنونی و چشم‌انداز آينده كشور دارند ، در راستای ايجاد فضای مناسب برای گفتگو بين تمام نيروها، احزاب و گروه‌های معتقد به مردم‌سالاری كوشش نمايند.
    برگزاری انتخابات آزاد، سالم و رقابتی بدون تامين پيش شرط‌های اجتناب‌ناپذير آن معنا و مفهمومی ندارد. در فصل سوم قانون اساسی ، حقوق و آزادی‌های اساسی ملت و در فصل پنجم آن ، راه‌های اعمال حق حاكميت ملت تصريح شده است. بدون تحقق و تامين اين حقوق – كه از جمله آنها ، آزادی احزاب ، اجتماعات ، و مطبوعات می‌باشد – اعمال حق حاكميت ملت افسانه‌ای بيش نخواهد بود. مردم هنگامی می توانند با آگاهی از حق انتخابشان بهره‌مند شوند كه مطبوعات آزاد داشته باشند كه در چهارچوب قانون ، عملكرد هر يك از مسئولان را ، در هر زمينه‌ای ، مورد نقد و بررسی قرار دهند ، درباره علل و پيدايش وضع نابسامان كنونی كشور بحث كنند و مسئولان را ، در هر مقام و منصبی به چالش بكشند و آنان نيز خودرا موظف به پاسخگويی و گزارش دهی به ملت بدانند.
    اصلاح‌طلبان ايران – كه به طور جدی و راهبردی به حق حاكميت ملت و مردم سالاری اعتقاد و تعهد دارند – برای اثرگذاری بر روند تحولات كشور ، بايد حول محورهای مشترك ، امكاناتشان را در يك جبهه گسترده متمركز سازند و با ارزيابی هماهنگ ، در صورت تامين شرايط انتخابات آزاد و سالم ، در انتخابات شركت كنند.
    در شرايط ملی و بين‌المللی كنونی ، تنها راه مقابله با خطرات تهديد كننده داخلی و خارجی و ايستادگی و پايداری در برابر حوادث سهمگين كه ممكن است در انتظار كشورمان باشد ، كاهش فاصله ملت – حاكميت و هموار كردن راه برای مشاركت گسترده مردم در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری است و اين مهم هنگامی ميسر خواهد شد كه هر چه سريع‌تر ، همه زندانيان سياسی – اعم از دانشجويان ، فعالان سياسی ، حقوقدانان و روزنامه‌نگاران – بی‌قيد و شرط آزاد شوند، امكان انتشار مجدد نشرياتی كه بر خلاف قانون توقيف و تعطيل شده‌اند ، فراهم گردد، فشار بر احزاب و گروه‌های سياسی و محدوديت فعاليت آنها برداشته شود و امكان حضور و فعاليت نامزدهای اپوزيسيون قانونی نيز اعلام گردد. با اجرای اين شرايط است كه می‌توان مردم را به حضور فعالانه در انتخابات دوره نهم رياست جمهوری قانع ساخت. در غير اين صورت ، نمی‌توان اميدوار بود كه در شرايط حذف نامزدهای مستقل و متنوع اصلاح‌طلبان تنها با حضور نامزدهای مختلف درون نظام مردم را به شركت گسترده در انتخابات ترغيب كرد.
    اميد است كه حاكمان اين توصيه‌های خيرخواهانه ما را بپذيرند و به انها عمل كنند. چرا كه به نظر ما خير و صلاح ملك و ملت و خود حاكمان نيز در پذيرش و اجرای اين توصيه‌ها نهفته است.
    ٢٠ دی ١٣٨٣

    در زير اين بيانيه از جمله اسامی زير به چشم می خورد:
    عمادالدين باقی ، محمد بسته‌نگار ، امين بزرگيان ، عبدالعلی بازرگان ، ابوالفضل بازرگان ‌، فرشته بازرگان ، مسعود پدرام ، پروين بختيارنژاد ، حبيب‌الله پيمان ، بهاءالدين ادب ، محمد بهزادی ، مصطفی تنها ، محمد توسلی ، غلامعباس توسلی ، مجيد تولائی ، فريده جمشيدی ، سعيد حجاريان ، جلال جلالی زاده ، محمد دادفر ، سيدمحمدعلی دادخواه ، امير خرم ، سعيد درودی ، پروين‌دخت دفتری ، فريبا داوودی مهاجر، احمد زيدآبادی ، عليرضا رجايی ، رضا رئيس طوسی ، حسين رفيعی ، محمدرضا زهدی ، داريوش سجادی ، نسرين ستوده ، عزت‌الله سحابی ، هاله سحابی ، عيسی ‌سحرخيز ، عبدالفتاح سلطانی ، سيدمحمد سيف‌زاده ، محمد شانه‌چی ، حسين شاه‌حسينی ، محمد شريف ، فيروزه صابر ، هاشم صباغيان ، احمد صدرحاج‌سيدجوادی ، فضل‌الله صلواتی ، كيوان صميمی ، اعظم طالقانی ، عليرضا علوی‌تبار ، محمود عمرانی ، علی‌اصغر غروی ، مهدی غنی ، مقصود فراستخواه ، فريده غيرت ، نظام‌الدين قهاری ، مرتضی ‌كاظميان ، محسن كديور ، مسعود كردپور ، خسرو كردپور ، فاطمه كمالی احمدسرايی ، فاطمه گوارايی ، محمد محمدی اردهالی ، مرضيه مرتاضی لنگرودی ، محمدجواد مظفر ، نرگس محمدی ، مهديه محمدی ، بدرالسادات مفيدی ، احمد منتظری‌ ، سعيد منتظری‌ ‌، خسرو منصوريان ، محمدحسن موحدی ساوجی ، يوسف مولايی ، امير ميرخانی ، وحيد ميرزاده ، محمود نكوروح ، فخرالسادات نوربخش ، علی‌فريد يحيايی ، ابراهيم يزدی ، رضا يوسفيان و ....
    رجوع به مطالب مشابه

    [بازگشت به صفحه اول]