بازگشت به صفحه اول

 

 
 

 

یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره 240 – یکشنبه 5 تیر 1384

 

مهدی سامع

 

به نام انتخابات: برآمد یک کوتوله سیاسی

 

 به کام ولی فقیه: یکدست شدن صوری حکومت

 

 سرانجام بر بستری از توطئه، تقلب و عوامفریبی روز جمعه 3 تیرماه دور دوم انتخابات نمایشی برگزار شد و یک کوتوله سیاسی در جدال با پدرخوانده مافیای ثروت و قدرت به سمت تدارکچی ولایت خامنه ای «انتخاب» شد.

 پاسدار محمود احمدي نژاد که اکنون شهردار تهران است قبلا 8سال استاندار استان اردبيل بوده است. او گذشته ای درخشان در سرکوب و چماقداری دارد. وی از اعضاي اوليه دفتر تحكيم وحدت و در زمره طراحان اشغال سفارت آمريكا در تهران بوده است. او از دژخيماني است كه شخصا به بسياري از زندانيان سياسي تير خلاص زده و مجری اصلی قتل دکتر کاظم سامی می باشد. احمدی نژاد  فرماندهي تيمي را بر عهده داشت كه مسئوليت اجراي فتواي ضد اسلامي و ضد انساني قتل سلمان رشدي را بر عهده داشت.

 پیروزی احمدی نژاد گرچه برای بسیاری غیر مترقبه بود، اما گردانندگان نشریاتی مثل کیهان شریعتمداری، يا لثارات ارگان انصار حزب الله و ‏پرتو سخن وابسته به ایت الله مصباح قبل از برگزاری این نمایش انتخاباتی به قاطعیت اعلام کرده بودند که نماینده حزب الله و فرزند «مستضعفان» پیروز این انتخابات است.

 در توصیف احمدی نژاد و فضائل وی، هاشمی رفسنجانی در پیامی که پس از معلوم شدن نتیجه رای گیری روز 27 خرداد انتشار داد او را به طور غیر مستقیم کسی می داند که:«امروز پوستین اسلام را وارونه پوشیده و ریاکارانه به فریبکاری مشغول است و اصرار دارد ‏که افکار معیوب خود را به جای معارف اصیل اسلام به دیگران تحمیل کند.‏»

 قبل از انجام دور اول انتخابات حتی حزب موتلفه اسلامی که کاندیدایش علی لاریجانی بود، در مورد پیروزی یکی از کاندیداهای وابسته به بیت رهبری در شک و تردید بود. هفته نامه شما، ارگان موتلفه در شماره روز جمعه ۲7 خرداد ۱۳۸۴نوشت:«غصه ای که در اثر از دست دادن اين فرصت برای ملت پيش می آيد چهار ‏سال طول خواهد کشيد و بايد مسئوليت همه مشکلات، گرفتاریها و ناکامیهای ناشی از اين فرصت ‏سوزی را پذيرفت.» شما در ادامه نوشته است که:«اگر به علت تعدد نامزدها شکستی ولو در دور اول متوجه اصولگرايان شود قطعا انگشت شماتت به سوی ‏کسانی نشانه خواهد رفت که به رغم اطلاع از نظر سنجیهای واقعی که بر آرا اندک آنها گواهی می داد ‏باز هم بر حضور خود تاکيد داشته و شکست اصولگرايان را امضا کردند.»

اکنون این انصار حزب الله است که باید پدربزرگها را نصیحت و شماتت کند که نتوانستند از نیت واقعی خامنه ای باخبر باشند.

 خامنه ای طی چند مانور فریبنده و با تدارکی از قبل انجام شده، همه ی دارو دسته های درون بیتش را به سود انصار حزب الله کنار گذاشت و بدین ترتیب اکنون در سیمای ولایت خامنه ای این انصار حزب الله است که می درخشد و گروههایی مثل موتلفه و یا مدرسین حوزه قم باید در مقابل چاقوکشان پیروز عمامه و کلاه خود را به احترام بردارند.‏

 انصار حزب الله در شکل جدید آن از درون بی مایگی و حقارت اصلاح طلبان حکومتی شکل گرفت و با کمک رانتهای حکومتی و البته حمله به عراق و اشغال این کشور به نیرویی از نظر صوری مسلط در ولایت خامنه ای تبدیل شد.

 گذری کوتاه بر رویدادهایی که منجر به پیروزی احمدی نژاد شد برای درک تحولات آتی مفید است.

 شامگاه روز يکشنبه اول خرداد 1384 شورای دست نشانده ولی فقیه موسوم به ‏‏«شورای نگهبان قانون اساسی» نتيجه ارزيابی صلاحيت داوطلبان رياست جمهوری را ‏اعلام کرد که طبق آن، تنها شش نفر شامل محمود احمدی نژاد، علی لاريجانی، محسن ‏رضايی، محمدباقر قاليباف، مهدی كروبی و اكبر هاشمی رفسنجانی، تاييد صلاحيت و ‏بيش از يک هزار نفر، به شمول مصطفی معين، محسن مهرعليزاده و ابراهيم يزدی رد ‏صلاحيت شدند. این تصمیم آگاهانه شورای نگهبان برای حذف کاندیدای جبهه مشارکت با ‏مخالفت جدی بعضی از جناحهای حکومتی و اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا قرار ‏گرفت. ‏

 روز دوشنبه 2 خرداد ولی فقیه نظام به شورای نگهبان تحت امر خود دستور داد که ‏‏«نسبت به اعلام صلاحيت آقايان دكتر مصطفی معين و مهندس مهرعليزاده تجديد نظر ‏صورت گيرد.» شورای نگهبان بلافاصله به دستور ولی نعمت خود گردن نهاد و با نقشه ‏خامنه ای همراه شد.‏

 آیت الله خامنه ای با این «حکم حکومتی» توپ را به زمین اصلاح طلبان قلابی پرتاب کرد. ‏خامنه ای با شناختی که از بی بته بودن دار و دسته موسوم به اصلاح طلبان دولتی ‏داشت، یک گام به عقب برداشت تا دو گام به جلو بگذارد. در مقابل چنین حکم حکومتی ‏مصطفی معین که قبلا اعلام کرده بود که با «حکم حکومتی» مخالف است، در مقابل این ‏تصمیم قرار گرفت که یا همچون سید محمد خاتمی راه تسلیم و سرسپردگی را برگزیند و ‏یا راه پایداری بر عهد و قراری که اعلام کرده بود.‏

 رئيس ستاد انتخاباتی مصطفی معين در نخستين واکنش خود حکم حکومتی را اقدامی ‏فراقانونی تلقی نکرد و گفت:«از هر اقدام قانونی در همه حال در جهت اصلاح امور» ‏استقبال می کنند. الهه کولايی، سخنگوی ستاد انتخاباتی معين نيز در جملاتی مشابه ‏گفت که معین و حاميانش از «هر اقدام قانونی برای تقويت موازين قانونی در کشور» ‏استقبال می کنند.‏

 محمد خاتمی در اطلاعيه ای دستور ولی فقیه نظام را «تدبيری بجا» دانست  که از ‏‏«اشتباهی که می توانست منشأ خسارت کشور و نظام شود» جلوگيری کرد. ‏

بالاخره مصطفی معین روز پنجشنبه 5 خرداد برای شرکت در این انتخابات نمایشی اعلام ‏آمادگی کرد و با همین اقدام یک امتیاز بزرگ به ولی فقیه داد و همزمان و با تصمیم خود ‏شکستش را رقم زد. ‏

 روز جمعه 27 خرداد انتخابات نمایشی برگزار شد. سپاه پاسداران و نیروی بسیج با ‏حداکثر نیرو برای تغییر موازنه قوای واقعی وارد عمل شدند. در حالی که تحریم  با قوت ‏پیش می رفت، رژیم با ازدحام در چند حوزه اخذ رای (برای مثال در حوزه حسنیه ارشاد) و ‏با کمک اصلاح طلبان قلابی، به فریب رسانه های خارجی پرداخت. و سرانجام با یک دروغ ‏آشکار  از شرکت حدود 29 میلیون ایرانی در انتخابات خبر داد.‏

 در آغاز روز یکشنبه 29 خرداد ستاد انتخابات وزرارت کشور نتیجه رای گیری را اعلام کرد.‏

 بر اساس این آمار جمع كل آراي مأخوذه 29 ميليون و 317 هزار و 42 راي، تعداد برگهاي ‏باطله مأخوذه 1 ميليون و  221 هزار و  940 راي و بنابراین 28 ملیون 95 هزار و 102 رای ‏به نفع 7 کاندیدا به صندوقها ریخته شده است‏

 نسبت آرای هر یک از کاندیداها به کل آرای مفید به قرار زیر است. ‏

 اكبر هاشمي بهرماني 22 در صد‏

محمود احمدي نژاد 20 در صد ‏

مهدي كروبي اندکی کمتر از  20 در صد ‏

محمد باقر قاليباف  14 در صد‏

 مصطفی معين 14 درصد‏

 علی لاريجاني 6.6 در صد‏

 محسن مهرعليزاده 4 درصد‏

 بدین ترتیب بر اساس آمار دولتی از ۴۶ میلیون و ۷۸۶ هزار و ۴۱۸ تن صاحب حق رای ‏‏62.7 در صد به پای صندوقهای رای رفته اند که اندکی بیش از 60 در صد رای به کاندیدای ‏اعلام شده داده اند.‏

 بلافاصله پس از این نمایش سراسر خدعه و فریب، ولی فقیه نظام که از آش خود پخته ‏اش خبر داشت طی پیامی از حماسه دیگر یاد کرد و گفت:«راي‌ شما كه‌ در صندوق‌ راي‌ ‏ريخته‌ شد، پيش‌ از هرچيز، راي‌ به‌ جمهوري‌ اسلامي‌، راي‌ به‌ استقلال‌ ملي‌، راي‌ به‌ ‏قانون‌ اساسي‌، راي‌ به‌ پيشرفت‌ و عدالت‌ و آرمانهاي‌ اسلامي‌ است‌ كه‌ در آن‌، دين‌ و ‏دنياي‌ مردم‌ و رفاه‌ و معنويت‌ عمومي‌، و عزت‌ و افتخار ملي‌ تامين‌ خواهد شد.»‏

در این حرف خامنه ای که «هر رای ریخته شده در صندوقها، رای به جمهوری اسلامی ‏است» حقیقتی نهفته که باید مورد توجه مبلغان شرکت در این نمایش انتخاباتی که خود ‏را اپوزیسیون می دانند قرار گیرد.‏

تقلب در این نمایش انتخاباتی و رقم سازیهای ملیونی آن قدر آشکار و علنی صورت گرفت ‏که صدای خودیها هم در آمد. در تمام انتخابات جمهوری اسلامی در مورد تعداد شرکت ‏کنندگان رقم سازی صورت گرفته و در آخرین آن هم چنین رقم سازی صورت گرفت. اما در ‏این دوره برای اولین بار در مورد نسبت آرای 7 کاندیدای مورد تائید شورای نگهبان تقلب ‏آشکار  صورت گرفت و همین موضوع با اعتراض معین و کروبی روبرو شد. ‏

 کروبی طی نامه ای به خامنه ای خواستار رسیدگی به تقلبهای صورت گرفته شد. کروبی ‏البته بهتر از هر کس دیگر می دانست و می داند که همه ی جعل و تقلب و تزویری که ‏صورت گرفته به دستور  خامنه ای بوده است. خامنه ای در پاسخ به درخواست کروبی، ‏طی پیامی شفاهی او را ملامت می کند و می گوید:«به آقای كروبی بگوييد: من رئوس ‏مطالب شما را نگاه كردم. مطالبی كه شما گفتيد به كلی دور از شأن شما و در جهت ‏ايجاد بحران در كشور است. آيا متوجه هستيد كه چكار داريد می‌كنيد؟ آيا متوجه هستيد ‏كه ايجاد بحران و بدبين كردن مردم كاملاً در جهت خواست دشمنانی است كه خيز ‏برداشته‌اند برای اينكه بلايی بر سر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی دربياورند كه همه ‏شما را دربرخواهد گرفت. اگر اعتراض به انتخابات داريد مگر راه قانونی وجود ندارد؟ چرا ‏فضا را خراب می‌كنيد؟ ممكن است ديگران نيز اعتراضات مشابه داشته باشند. آيا حق ‏می‌دهيد آنان فردا همه چيز را زير سؤال ببرند، من از شما مطلقاً انتظار چنين برخوردی ‏ندارم و من به حول و قوه الهی نخواهم گذاشت افرادی در كشور بحران ايجاد كنند.»‏

خامنه ای پس از این پیغام تهدید آمیز، کروبی را به بیت خود فرا می خواند تا در ملاقات حضوری نیز کروبی را که روزی در مقام ریاست مجلس ارتجاع از حکم حکومتی دفاع کرده بود را سر جایش بنشاند.

 كروبی در مورد ملاقات با خامنه ای می گوید:«بعد از آن نامه‌ی من كه منتشر شد، ‏آقای وحيد از دفتر آيت‌الله خامنه‌ای تماس گرفتند كه شما بياييد كه آقا می‌خواهند شما را ‏ببينند كه ما رفتيم و جلسه بسيار خوبی بود و ايشان محبت‌ كردند و مسائلی مطرح ‏كردند. ‏من در اين ديدار گفتم كه سپاه و بسيج اين كارها را كردند و ايشان گفتند كه من ‏سفارشها را كرده بودم و رای من را به هيچ وجه هيچكس نمی‌داند و من هم گفتم كه ‏قم و تهران بايد بازشمارش شود و البته من شكايت كرده‌ام ولی شورای نگهبان متهم و ‏وزارت كشور هم منفعل است و نمی‌توانند كاری كنند و عرض ما به اينجا رسيد.» ‏

کروبی در نامه خود به ولی فقیه ‏ وی را مورد خطاب قرار داده و می گوید:«اخباري مبني بر حمايت فرزند محترم شما - ‏آقا سيد مجتبي - از يكي از كانديداها منتشر شد كه پس از به تواتر رسيدن اين اخبار ‏نگران شدم كه مبادا‌ اين موضوع مرتبط با ديدگاه حضرتعالي باشد اما تجربيات سابق و ‏شناختي كه از شما داشتم مرا مطمئن كرد كه اين موضوع نظر شخصي ايشان است.»‏

وی که در ابتدا دخالت مستقیم خامنه ای را لاپوشانی می کند می گوید:«حضرتعالي در ‏پيام شفاهي خود براي اينجانب اعلام فرموده‌ايد اجازه بحران‌سازي در كشور نخواهيد داد ‏و من معتقدم بحران ناشي از دخالتهاي نابجا در انتخابات خطرناكترين بحراني است كه ‏امروز و‌ آينده كشور را تهديد مي‌كند.»  وی به خامنه ای اعلام می کند که «از كليه ‏مسئوليتهاي سياسي از جمله مشاورت حضرتعالي و عضويت مجمع تشخيص مصلحت ‏نظام استعفا مي‌دهم.» کروبی البته طی چند اظهار نظر دیگر بر مخدوش بودن نتایج ‏انتخابات و رقم سازی در آن تاکید می کند. ‏

 روز سه شنبه 31 خرداد کروبی طی یک کنفرانس مطبوعاتی به بخشی از رقم سازیها ‏اشاره کرد. کروبی گفت:«معين در اصفهان ١٩٢ هزار رای آورده در حاليكه احمدی‌نژاد ٨٠١ ‏هزار رای آورده و اين در حالی است كه همه می‌دانند در اصفهان اكثريت، نيروهای چپ ‏هستند...... من تشكيلات هماهنگ با بسيج در اصفهان را می‌شناسم.» ‏

 كروبی در ادامه گفت: «از اين عجيبتر اين كه در استان خراسان جنوبی و بيرجند، ستاد ما ‏در آنجا فعال بود و در آنجا ٢٧٠١٢٧ واجد شرايط وجود داشت كه ٢٩٨٠٠٠ رای ريخته شده ‏است. من و‌ هاشمی ٣٧ هزار رای داشته‌ايم و معين ٢٧ هزار و تنها احمدی‌نژاد رای ‏بالايی دارد كه احتمالا فرشته‌های آسمانی به صندوق‌ها رای ريخته‌اند.»‏

کروبی در پایان گفت:«اين انتخاباتی است كه با شور و نشاط، دولت كريمه اصلاحات با ‏نظارت شورای نگهبان انجام داده است و به قول شيخ رومی اين چنين شيری خدا هم ‏نافريد! ....اين انتخابات يكی از تاريك‌ترين و سياه‌ترين پرونده‌هايی است كه برای خاتمی ‏ماند، پس اين انتخابات كاملا غير عادی است.» ‏

 مصطفی معین طی بیانیه ای که پس از اعلام نتایج انتخابات صادر کرد از «جهت گيري ‏خاص و سازمان يافته اي که سلامت اين انتخابات را هدف قرار داد» پرده بر می دارد و ‏اعلام می کند که:«هرکس مي تواند به روشني اثر اين دخالت سازماندهي شده را در ‏نتيجة انتخابات ببيند.» وی در بیانیه خود به «سازماندهي يک شبه نظامي و استفاده از ‏شبکه نظارتي جهت دار و گسترده» می پردازد و می گوید:«آن چه به وقوع پيوست ، ‏اقدامي غيرقانوني براي محروم کردن يک کانديدا از حق خود و بر کشيدن کانديدايي ديگر ‏بود.»‏

هاشمی رفسنجانی پس از معلوم شدن نتیجه شمارش آرا در پیامی گفت:«رای شما در مرحله نخست و پراکندگی محسوس آرای نامزدهای محترم، نشان داد که ‏ملت ایران معتقد است با سلیقه  سیاسی واحد، نمی توان کشور را اداره کرد. ایجاد ‏ائتلافی ملی و برقراری آشتی فراگیر برای تاسیس دولت، هم اکنون یک ضرورت گریز ‏ناپذیر است و در این ائتلاف همه معتقدان به اسلام، نظام و آزادی و استقلال می توانند ‏حضور یابند.‏»

بر اساس نتایج اعلام شده، هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد وارد مرحله دوم شدند و روز جمعه 3 خرداد مرحله دوم انتخابات به اجرا در آمد.

 هاشمی رفسنجانی با شعار «ایجاد ‏ائتلافی ملی و برقراری آشتی فراگیر» که فقط شامل «معتقدان به اسلام، نظام و آزادی و استقلال» می شود وارد دور دوم شد.

دور دوم  این نمایش انتخاباتی نیز همراه با تقلب و فریب به پایان رسید و در اولین ساعات روز شنبه 4 خرداد نتيجه نهايي شمارش آراي مرحله دوم نهمين انتخابات اعلام شد.

 بر اساس آمار اعلام شده از سوی وزارت کشور محمود احمدي نژاد با حدود 17 ملیون رای پیروز و هاشمی رفسنجانی با حدود 10 ملیون بازنده این جدال اعلام شد.

 پیروزی احمدی نژاد و اعلام رقم دروغ 17 ملیون رای به او، دیگر جای تردیدی باقی نگذاشت که بزرگترین دروغ، تقلب و فریب در این دور از انتخابات در جمهوری اسلامی صورت گرفته است. ابعاد این تقلب آن قدر عظیم است که رفسنجانی چاره ندارد که در پیام شکست خود بگوید:«بنا ندارم كه در مورد انتخابات، شكايت به داوراني كه نشان دادند نمي‌خواهند يا نمي‌توانند كاري بكنند ببرم و شكايت خود را فقط همانند مورد قبل در دادگاه عدل الهي مطرح مي‌كنم.» او در همین پیام از این که طرف مقابل «به گونه‌اي بي‌سابقه با هزينه‌هاي دهها ميلياردي از بيت‌المال» و «با استفاده زياد از امكانات نظام به صورت سازماندهي شده و نامشروع»  وارد این جدال شده پرده برمی دارد.

خامنه ای که پروژه شکست خورده 8 سال قبلش برای یکدست کردن حکومت اینک متحقق شده در پیام خود بار ديگر «عظمت خود» به رخ رقبا کشید و بر «عزم راسخ خود» برای  «حراست شجاعانه از منافع كشور و نظام جمهوري اسلامي» تاکید کرد.

اما این عظمتی که خامنه ای به آن می بالد برایش هزینه های سنگینی به همراه دارد.

خامنه ای با یکدست کردن ولایتش در صدد است تا از حربه سرکوب در داخل و استفاده از فرصت عراق و چانه زنی در سطح بین المللی برای تثبیت موقعیت نظام در سطح داخلی و بین المللی خیز بردارد. در محاسبه خامنه ای برای استفاده از فرصت عراق واقع بینیهایی وجود دارد. اما محاسبه او در مورد مهار جنبش آزادیخواهانه مردم ایران بی بنیاد و ابلهانه است. یکدست کردن ولایت و بستن شکاف در لایه پائین نوک هرم ولایت، نظام را به شدت تضعیف و قدرت مانور آن را کاهش می دهد. قبای ولایت یکدست برای خامنه ای گشادتر از آن است که وی بتواند با اتکا به آن برای مردم ایران و همزمان برای جهانیان شاخ و شانه بکشد. جنبش پیروز تحریم، چشم انداز جنبش ضد استبدادی را روشنتر کرده است. صحنه سیاسی کشور اکنون به صورت شفاف در مقابل مردم و جهانیان قرار دارد. جبهه مردم در مقابل جبهه ولایت فقیه و یا جنبش آزادیخواهی در مقابل استبداد مذهبی. در این صحنه  قطبی شده گرایش رشد یابنده، مبارزه برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه و استقرار دمکراسی و جدایی دین از دولت در یک سیستم جمهوری می باشد. برای پیروزی این گرایش باید صفوف مبارزاتی خود را متحد کنیم .

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به انتخابات